تیر سال ۱۴۰۰ خبر قتل پسر ۳۰ سالهای به نام بهزاد در یک مغازه جگرکی به پلیس اعلام شد. با شروع تحقیقات پلیسی، متهم شناسایی و دستگیر شد. وی گفت: «آن شب قرص مصرف کرده بودم و وقتی برای خوردن شام به جگرکی رفتم، چند پسر با دو خودرو به آنجا آمدند. یکی از آنها بهزاد بود که به خاطر مصرف مشروبات الکلی در حالت طبیعی نبود. سر موضوعی با هم درگیر شدیم و من برای فرار از دستش یک ضربه با چاقو به او زدم.»
به گزارش ایران، با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
مادر مقتول در این جلسه بهعنوان تنها ولی دم درخواست قصاص کرد. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: «من بیش از ۱۰ سال است که بیماری اعصاب و روان دارم و قرص مصرف میکنم. من فقط برای نجات جانم یک ضربه چاقو زدم و قصدم کشتن او نبود.»
در پایان جلسه، قضات با توجه به ادعای متهم مبنی بر بیماری اعصاب، وی را برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی کردند. با تأیید سلامت روان، وی به قصاص محکوم شد. با اعتراض متهم به حکم صادره، قضات دیوانعالی کشور حکم را نقض کردند و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه ۱۳ (همعرض) فرستادند.
در این جلسه متهم بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و مدعی شد فقط به خاطر دفاع مشروع مرتکب قتل شده است.
پس از دفاعیات متهم و وکیلش، قضات، عمل متهم را دفاع مشروع تشخیص دادند اما عنوان کردند که او از مراتب دفاع مشروع تجاوز کرده و به همینخاطر بهزاد را به پرداخت دیه و ۱۰ سال حبس محکوم کردند.
با صدور این حکم، ولی دم اعتراض کرد و قضات دیوان عالی کشور این بار هم حکم را نقض کرد و مقرر شد متهم بار دیگر محاکمه شود.
در این جلسه ولی دم باز هم بر قصاص متهم تأکید کرد. سپس متهم در دفاع از خود گفت: «ماجرای درگیری من و مقتول به اختلاف برادرزادهام با یکی از دوستانش به نام بابک برمیگردد. در بزمی شبانه بابک در حالت مستی به برادرزادهام فحاشی کرده بود و من در دفاع از برادرزادهام با او درگیر شده بودم. تا اینکه بابک شب حادثه، بهزاد را اجیر کرده بود تا مرا کتک بزند. من هم برای دفاع از خودم او را زدم.» سپس وکیل ولی دم گفت: «بررسی پرونده نشان میدهد که متهم امکان فرار و دفع خطر را داشته اما درگیری را بر فرار ترجیح داده است. او پس از درگیری اولیه چاقو کشیده و به قربانی زده در حالی که میتوانست فرار کند.» با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.