به گزارش تابناک، علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «کار و اشتغال ابربحران نه چندان دور» در روزنامه اعتماد نوشت: موضوع کار و کارگر، همواره از موضوعات مهم و شایان توجه در دولتهای جدید محسوب میشده است. بهخصوص پس از جدال نظریههای سوسیالیستی و لیبرالیستی و امکان وقوع جنبشها و انقلابهای کارگری در اروپا، علاوه بر مرتبط بودن نیروی کار با موضوعات تولید و رشد اقتصادی؛ درهمتنیدگی این قشر با مسائل اجتماعی سبب شده که مسائل پیرامون کارگران در کانون توجه سیاستگذاریهای اجتماعی و حتی سیاسی قرار گیرد. همچنین بخش مهمی از دلایل طراحی نظامهای تامین اجتماعی و سهجانبهگرایی در همین راستا بوده است.
بر این اساس، در دهههای اخیر موضوع کارگران از هر دو جنبه اقتصادی و اجتماعی در جوامع در حال توسعه نیز حائز اهمیت بوده است. موضوع جدیدتری که در سالهای اخیر در همین ارتباط، مطرح و مورد بحث و گفتوگوی مجامع بینالمللی، پژوهشگران و سیاستگذاران قرار گرفته، آینده کار و تحولات کمی و کیفی نیروی کار، در گذار به عصر فناوری اطلاعات است. انقلاب دیجیتال و رشد هوش مصنوعی که «یووال نوح هراری » از آن با عنوان «هوش بیگانه» یاد میکند، مفاهیم سنتی کار و کارگری را با تحولی اساسی مواجه ساخته است.
طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۴، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۷۰ میلیون شغل جدید در جهان ایجاد و ۹۲ میلیون شغل حذف خواهد شد. این تحول ساختاری، نیازمند مهارتهای نوین مبتنی بر فناوری، نوآوری و تفکر خلاق است. با اینحال، در ایران چالشهای سیاستگذاری و عدم آمادگی ساختارهای موجود، گذار به این دنیای جدید را با مخاطرات جدی همراه کرده است. در چنین فضایی بازار کار و شکل کار کارگر نیز تغییرات جدی به خود میبیند. در سالهای آینده و به دلیل تغییر در شیوه تولید مبتنی بر تکنولوژی، علاوه بر کارگران صنعتی و کشاورزی، دو گونه کارگر جدیتر مطرح خواهند شد:
الف) کارگران دانشی: تکنولوژیهای ارتباطی و ایجاد فضای مجازی (که به تعبیر من بسیار بزرگتر از جهان واقعی است)
دشت: نرمافزاری حرفهای برای مدیریت کامل فروشگاه شما!
باعث شکلگیری کارگران دانشی خواهد شد. حدود یک دهه است که حضور نیروی کار در فضای مجازی افزایش یافته (که تطابق زیادی هم در قوانین کار و تامین اجتماعی با این موضوع وجود ندارد) به گونهای که ابزار تولید آنها از کورههای بزرگ به ابزارهای دیجیتال تبدیل شده و این روند با گذشت زمان به شکل فزایندهای رو به پیچیدگی است.
ب) کارگران خدماتی:
آمار بیمهشدگان تامین اجتماعی نشان میدهد سهم بخش خدمات در مقایسه با صنعت و کشاورزی نسبت به دهههای گذشته، حجم بیشتری یافته است. البته این نوع کارگران، ناپایداری و ناامنی شغلی بیشتری را تجربه میکنند اما در عین حال سهم بیشتری در جمعیت کارگری ایران خواهند داشت.
در جریان این فرآیند، خواستههای کارگران نیز با تغییرات پیشرو متحول میشود. براساس مطالعات انجام شده، نسل جدید نیروی کار بیش از آنکه دغدغه دستمزد فعلی داشته باشد، مساله رضایت شغلی، امنیت اقتصادی و تطبیق با شرایط در حال دگرگونی امروز را دارد. و بیش از هر زمان، داشتن فرصت بروز خلاقیتها برایش مهم است. علاوه بر آن منزلت کار، فاکتور مهمی در انتخاب شغل است. این الگو و سبک فکری با مطالعات جهانی «انگل هارت» در مورد جایگزینی ارزشهای ابراز وجود به جای ارزشهای بقا - ارزشهای بقا بر اساس نیازهای اولیه مازلو تعریف میشود- نیز مطابقت دارد. بر اساس تبیینهای جامعهشناسی سیاسی، دونوع کارگران مبتنی بر «ارزشهای بقا» و «ارزشهای ابراز وجود» در مباحث اجتماعی، سیاسی و حتی اعتراضی کنشهای متفاوتی خواهند داشت. هرچند در عصر صنعتی، نظام سندیکالیزم و اتحادیهای، نظام کارگری را نمایندگی میکردند؛ اما شواهد در ایران حاکی از آن است که در مورد جریانهای موج جدید، ساختارهای نمایندگی هم شکل نگرفته است. در این میان، مروری بر آخرین آمارهای بازار کار ایران نشان میدهد:
به دلیل رکود طولانی و کسری قابل توجه رشد اقتصادی مداوم، مشاغل ایجاد شده به رغم اعداد کمی از کیفیت لازم برخوردار نبوده و مشاغل ناپایدار عمدتا در بخشهای واسطهای به وجود آمده؛ لذا با توجه به این موضوع، جوانان و فارغالتحصیلان همچنان با نرخ بالای بیکاری (۲۱٪ و ۱۰.۷٪) مواجهند. شکاف جنسیتی قابل توجه است: نرخ بیکاری زنان ۱۴.۲درصد در برابر ۶.۵درصد مردان و نرخ مشارکت اقتصادی زنان تنها ۱۳.۱ درصد در برابر ۶۷.۳ درصد مردان است. بخش خدمات با سهم ۵۳.۷ درصد در صدر اشتغال قرار دارد و صنعت و کشاورزی به ترتیب ۳۳.۵ درصد و ۱۲.۷ درصد از سهم اشتغال را در بر میگیرند. سهم قابل توجه اشتغال در بخش خدمات اگرچه نشاندهنده ظرفیت این بخش در ایجاد اشتغال به ویژه در فضایی است که مشاغل جدید در حال ظهور هستند، اما بررسیها و تحلیل آمارهای بازار کار نشان میدهد که بهطور معمول، سهم عمده اشتغال در بخش خدمات مربوط به خدمات مولد نیست و خدمات واسطهگری سهم بیشتری در این بخش از اقتصاد داشته است. چنانچه چالش اصلی تولید در کشور نیز نشان از تایید چنین ادعایی است.
حجم بالای اشتغال در بخش خدمات، اشتغال در فضاهای اشتراکی و آنلاین در کنار اقتصاد دیجیتال که حتی چشمانداز هوشمند شدن بخشهای کاربر نظیر کشاورزی را در ایران نیز به دنبال دارد، مستلزم بررسیهای دقیق در خصوص تغییرات به وجود آمده در دنیای کار آینده است. دنیایی که در آن حتی تعریف کارگر نیز تغییر خواهد کرد. عدم توجه به دنیای جدید اقتصاد، اجتماع و کار میتواند بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در پی داشته باشد. کارگران امروز دیگر مهاجرین نسل اول از روستاها نیستند. تقریبا همه آنها تحصیل کردهاند به گونهای که ۸۰ درصد کارگران صنعتی تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند. پیش از این کلاسهای سوادآموزی معمولا در جنب کارخانجات شکل میگرفت. امروز اما با کارگرانی مواجهیم که علاوه براینکه با جریان سیاسی و اجتماعی جهان کاملا آشنا هستند، در فضای مجازی حضور دارند، قواعد سنتی آنها را راضی نمیکند و اهل خلاقیت به سبک امروز هستند.
سطح آگاهی آنها را نمیتوان به صورت فردی و صرفا بر اساس مدرک تحصیلی و مهارت یا مختصات کارگر سنتی سنجید. نیروی کار امروز فارغ از سطح تحصیلات عضوی از جهان دادهها و اطلاعات است؛ سطح آگاهی و شخصیت او براساس همین عضویت و هویت جمعی، شکل میگیرد. این هویت جمعی جدید اساسا او را از شخصیتی برآمده از طبقه کارگر کلاسیک متفاوت میکند. در عین حال، حدود ۵ میلیون دانشجوی امروز با ورود خود به بازار کار، جریان کاری و کارگری را دچار دگرگونی میکند. با تغییر وضع کارهای کاربر (نیروبر) به سرمایهبر و مبتنی بر تکنولوژی، زنان نیز حضور پررنگتری در محیط کاری خواهند داشت. مساله دستمزد و تورم یکی از دیگر چالشها در بازار کار و فضای زیست کارگری است. هر چند امسال دستمزد از تورم پیشی گرفت، اما چالشهای ساختاری در اقتصاد ایران و تحریمهای موجود، گرفتار شدن در تله تورم بیشتر و فقر را در پیش دارد. با توجه به تحولات جهانی و تحولات بازار کار ایران، سیاستگذاری در این حوزه بدون توجه به موارد زیر غیرموثر است:
- ایجاد فضای ارتقای مهارتها متناسب با فضای جدید کار در عصر دیجیتال و هوش بیگانه
- تغییر نگرش در سیاستگذاریهای فناوری اطلاعات؛ متاسفانه در حال حاضر کشور ایران دچار عدم فهم درست از تحولات جهانی در حوزه تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، بازار کار آینده جهان است و بسیار مایوسکننده است که تعدادی از افراد در شورای ذیربط، با دلایل نامعلوم و نگاهی محدودکننده سرنوشت جوانان و آینده کار را متاثر میکنند.
- فراهم آوردن فضای امن مجازی، رفع فیلترینگ و ایجاد زمینههای رشد کار در فضای دیجیتال؛ در حال حاضر بیشترین فضای شغل برای نیروهای تحصیل کرده و ماهر به شمار میرود.
کشور ما نیازمند سیاستگذاریهای کار مبتنی بر تغییرات اجتماعی، تحولات عصر پساصنعتی، و پاسخگویی به نیازهای دانشی جدید است در غیر اینصورت موضوع نیروی کار و نیز اشتغال ، ابربحرانی در آینده نه چندان دور خواهد بود.