به گزارش مشرق، کانال تلگرامی بررسیهای راهبردی در مطلبی با عنوان آیا اسرائیل دارد میبَرد یا واقعاً میبازد نوشت:
پس از عملیات ۷ اکتبر و رخنه امنیتی بیسابقه حماس به اسرائیل، واکنش تلآویو با تمام ظرفیت نظامی، هدفی ساده اما حیاتی داشت: بازسازی بازدارندگی، احیای غرور ملی، و بازگرداندن نظم روانی به جبهه داخلی. اما اکنون، با گذشت ۱۶ ماه از جنگ فرسایشی در غزه و گسترش جبههها به لبنان، سوریه و حتی تهدید علنی ایران، پرسش راهبردی اینجاست:
آیا اسرائیل در حال پیروزی است، یا در میانه فرایندی نامرئی اما واقعیِ از ازدستدادن مشروعیت، انسجام درونی و افق استراتژیک قرار گرفته است؟
سه جبهه شکست پنهان:
اخلاقی:
کشتار بیش از ۷۰هزار غیرنظامی، نابودی سیستماتیک بیمارستانها، مدارس و زیرساختها، و تبدیل نوار غزه به منطقهای قحطیزده، اسرائیل را در وجدان جهانی از قربانی به جنایتکار ساختاری بدل کرده است. اسرائیل امروز نه مظلوم تاریخ، بلکه ویرانگر حال تلقی میشود.
راهبردی:
اگرچه توان نظامی حزب الله و حماس به شدت آسیب دید و فرماندهان مقاومت در غزه، سوریه و لبنان ترور شدهاند، اما ماهیت شبکهای، عمق اجتماعی و ایدئولوژی فراملی این جنبشها پابرجاست. اسرائیل با «حذف سرها» نمیتواند «بدنه مقاومت» را بیاثر کند. این همان خطای کلاسیک درک خطی از قدرت است: قدرت واقعی، از ریشهها میآید، نه فقط از رأس.
هویتی:
روایت اسرائیل بهمثابه دموکراسی لیبرال و قربانی دائمی هولوکاست، اکنون به جدالگر بیقانون، اشغالگر بیپروا و تهدیدی علیه نظم انسانی جهانی فروکاسته شده است. مشروعیت اخلاقی تلآویو، زیر آوار ساختمانهای ویرانشده غزه دفن شده است.
در تورات آمده است:
«مردی که بر دیگران ظلم کند، خود را به دامی خواهد انداخت.»
(سفر امثال سلیمان، باب ۲۹، آیه ۶)
نکته راهبردی:
اسرائیل، اگرچه قدرت نظامی خود را به رخ کشیده، اما در حال از دست دادن چیزی بسیار بنیادیتر است: تفسیر آیندهدار از موجودیت خود در منطقه و جهان. این، آغاز فرسایش راهبردی است: مرحلهای که قدرت میماند، اما معنا تهی میشود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.