عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر- در فرهنگ عمومی، معلم اغلب بهعنوان قهرمان فداکار و روشنیبخش ذهنها تصویر میشود. اما با نگاهی دقیقتر، میتوان او را کارگر فرهنگییی دانست که گاه نه تنها تغییردهنده نیست، بلکه در خدمت تثبیت ساختارهای محافظهکارانه قرار میگیرد.
این نوشتار با رویکردی جامعهشناختی چهار فیلم شاخص را بررسی میکند که در آنها معلم از منظر کارکرد فرهنگی و ایدئولوژیک مورد بازنمایی قرار گرفته است.
در تمام این آثار، معلم شخصیتی است که میان کنشگری و انفعال، میان رؤیاپردازی و سازش، در نوسان است.
سینما بهخوبی نشان داده معلم چگونه میتواند همزمان حامل فانتزی فرهنگی اقتدار و ابزار بازتولید نظم موجود باشد.
اگرچه هر چهار فیلم در ظاهر روایاتی انسانی و احساسی دارند، اما در لایههای زیرین، نگاهی انتقادی به نقش معلم بهعنوان کارگر فرهنگی استثمار شده را بازتاب میدهند.
1. Mr. Holland's Opus (1995)/ قطعه موسیقی آقای هولاند
در ظاهر، فیلم «قطعه موسیقی آقای هولاند» ساخته «استیون هرک»، حکایت فداکاری معلمی موسیقیدان است که رؤیای آهنگسازیاش را فدای تدریس میکند. اما از دیدی منتقدانه، «ریچارد درایفس» در نقش آقای گلن هِلند بازتاب نوعی از معلم است که در دل ساختار رسمی آموزش ذوب شده و حتی در برابر کاستیها فقط واکنشگر باقی میماند.
او بیش از آنکه پرسشگری نقاد باشد، حافظ نظم آموزشی موجود است.
رضایت نهاییاش از اجرای آهنگ در پایان فیلم، بیش از آنکه پیروزی باشد، تثبیت رؤیای محافظهکارانۀ اقتدار معلمی است.
این معلمِ موسیقی که سالها تدریس میکند، در ظاهر فداکار است، اما در طول فیلم، نقش او بیشتر تثبیت نظم موجود آموزش رسمی و نوعی محافظهکاری فرهنگی است تا مبارزه با ساختار.
2. Dead Poets Society (1989)/ انجمن شاعران مرده
شخصیت جان کیتینگ در فیلم «انجمن شاعران مرده» ساخته «پیتر ویر» با بازی «رابین ویلیامز»، معلم الهامبخش ادبیات، اغلب بهعنوان نماد آزادی فکری دیده میشود، اما او را میتوان شورشی رمانتیک در دل ساختار دانست.
کیتینگ نه کنشی رادیکال دارد، نه ساختار مدرسه را به چالش میکشد. مدرسه بهعنوان نهاد ایدئولوژیک آلتوسری، او را حذف میکند، اما دانشآموزان نیز جز ادای احترام نمادین، کاری از پیش نمیبرند.
«ایستادن روی میز» کنشی زیباشناسانه است، نه سیاسی.
اگرچه جان کیتینگ نمادی از معلمی الهامبخش است، اما در نهایت شکست میخورد و ساختار محافظهکار مدرسه پابرجا میماند. دانشآموزان هم در پایان، بیشتر به آیینی نمایشی روی میآورند تا کنش رادیکال
3. The Prime of Miss Jean Brodie (1969)/ بهار زندگی دوشیزه جین برودی
در فیلم «بهار زندگی دوشیزه جین برودی» به کارگردانی «رونالد نیم»، مگی اسمیت در نقش معلمی کاریزماتیک با پوشش آزادیخواهانه، ایدئولوژی فاشیستی خود را به دانشآموزان منتقل میکند.
او نمونهای کلاسیک از بازتولید ایدئولوژی از طریق نظام آموزشی است.
فداکاری و اقتدارش، اگرچه در ظاهر مثبت است، اما به خدمت تثبیت ساختاری خشونتبار درمیآید. افشای او توسطیکی از شاگردان، ترک برداشتن همین اقتدار نمادین را نشان میدهد.
این معلم زن در ظاهر آزاداندیش است، اما در واقع به دانشآموزان نوعی ایدئولوژی سیاسی (فاشیستی) را منتقل میکند، بیآنکه متوجه شود چگونه در خدمت بازتولید یک نظم محافظهکارانه است.
4. La Maîtresse en Maillot de Bain (2002)/ معلم با لباس شنا
فیلم فرانسوی «معلم با لباس شنا» ساخته «لیس بوخیتین»، تصویری طنزآمیز اما تلخ از معلمان خسته و بیانگیزه ارایه میدهد.
معلم دیگر حتی نمایندۀ اقتدار نیست، بلکه کارگری است فرسوده، بیافق و درگیر بوروکراسی آموزشی.
نئولیبرالیسم در اینجا شأن حرفهای معلم را زدوده و او را به مهرهای کماثر در دستگاه تولید فرهنگی تبدیل کرده است.
اقتدار گذشته از میان رفته، اما ساختار همچنان پابرجاست. در این فیلم معلمان در عین تلاش برای تدریس، بیشتر بازتابدهندۀ بحران هویت، سرخوردگی و نقش بیاثر خود در سیستماند.