خلیج فارس معدن مروارید جهان؛ سابقه ۲ هزار ساله صید این گوهر در ایران

خبرگزاری مهر شنبه 13 اردیبهشت 1404 - 14:22
سابقه صید مروارید در خلیج فارس به بیش از دو هزار سال پیش بازمی‌گردد و در دوره‌های مختلف تاریخی، از جمله دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، مروارید به عنوان کالایی ارزشمند شناخته شده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: می‌گویند زیب النسأبیگم دختر اورنگ‌زیب شاه هند، دختر فاضل و دانا و اهل علم و ادب بود و با وجود خواستگاران زیاد از اقصی نقاط جهان، تن به ازدواج نمی‌داد. روزی پدرش برای اینکه او را وادار کند به انتخاب یکی از خواستگاران برایش شرطی می‌گذارد؛ که یک مصراع شعر به تو می‌دهم و اگر تا فردا صبح نتوانستی مصراع دوم را بسرایی، با هر که من گفتم باید ازدواج کنی! زیب النسأبیگم که حاضر جواب بوده و ذهنی آماده برای سرایش شعر داشته، می‌پذیرد. اورنگ‌زیب شُعرای دربار را جمع می‌کند تا نیم بیتی دشوار بسرایند و دختر را در محذوریت قرار بدهند تا بالاخره ازدواج را بپذیرد، آنها هم پس از شور و مشورت این مصراع را به شاه تحویل می‌دهند:

«دُرِ ابلق کسی کم دیده موجود…»

اورنگ زیب خوشحال و خندان زیب النسأبیگم را صدا می‌کند و مصراع را برایش می‌خواند و به او تا صبح فردا مهلت می‌دهد. دختر سخت به فکر فرو می‌رود و به شبستان می‌رود و تا صبح نمی‌خوابد، اما مصراع دوم به ذهنش نمی‌رسد، از طرفی خوش نداشته که پدر او را به ازدواج وادار کند. نزدیک طلوع صبح به ندیمه همراهش می‌گوید اسباب و اثاثی مختصر جمع کند تا از قصر بگریزند. ندیمه سیاه چشم هندی همینطور که وسایل را جمع می‌کرده اشک می‌ریزد. با ریختن اولین قطره اشک از چشمان سرمه کشیده او، زیب النسأبیگم با شادی می‌گوید: بقچه‌ها را باز کن که مصراع دوم آمد! و بیت را این طور تکمیل می‌کند:

دُرِ ابلق کسی کم دیده موجود
مگر اشک بتان سُرمه آلود!

تصویر اشکِ شفاف که با سرمه سیاه چشم ندیمه آمیخته شده است، منبع الهامی شده و تا به دُرِ ابلق (مروارید دورنگ تیره و روشن) تشبیه شود و به این ترتیب شاهدخت را از ازدواج اجباری نجات می‌دهد. از صحت و سقم این داستان که بگذریم، می‌بینیم که مروارید _با نام‌های دیگرش دُر و لؤلؤ_ در ادب فارسی به فراوانی برای تشبیه استفاده شده است. به همین بهانه نگاهی می‌کنیم به مروارید و چیستی آن، و کاربردهایش در ادبیات فارسی و پیوندش با خلیج همیشه فارس.

مروارید و نحوه شکل‌گیری آن

مروارید گوهری سخت، درخشان و اغلب کروی است که در بافت نرم صدف‌های دریایی (نرم‌تنان) تولید می‌شود. این گوهر طبیعی از لایه‌های متحدالمرکز ماده‌ای به نام مادر مروارید ساخته شده که ترکیبی از کربنات کلسیم (عمدتاً به صورت آراگونیت یا کلسیت) و پروتئینی به نام کونچیولین است.

فرایند شکل‌گیری مروارید زمانی آغاز می‌شود که یک جسم خارجی مانند ذرات ریز شن، انگل‌ها یا حتی ذرات غذا وارد فضای بین صدف و بافت نرم داخلی آن شود. این جسم خارجی محرکی برای واکنش دفاعی صدف است. صدف برای محافظت از بافت نرم خود، ماده‌ای شاخی به نام کونچیولین و بلورهای کربنات کلسیم (آراگونیت) را به دور جسم خارجی ترشح می‌کند. این مواد با هم ترکیب شده و لایه‌ای به نام «مادر مروارید» (Nacre) را تشکیل می‌دهند.

خلیج فارس معدن مروارید جهان؛ سابقه دو هزار ساله صید این گوهر در ایران

این لایه‌ها به صورت بسیار نازک و متحدالمرکز دور جسم خارجی ترشح شده و به تدریج ضخیم‌تر می‌شوند. این روند ممکن است ماه‌ها تا سال‌ها طول بکشد تا مروارید شکل بگیرد و رشد کند. در نهایت، این لایه‌ها ساختاری منسجم و درخشنده و صیقلی به وجود می‌آورند که ما آن را مروارید می‌نامیم. شکل مروارید معمولاً نزدیک به کروی است، اما اشکال دیگری مانند گلابی، دکمه‌ای یا نامنظم نیز دیده می‌شود که به مروارید باروک معروف است. رنگ مرواریدها می‌تواند سفید، صورتی، زرد، سبز، آبی، قهوه‌ای یا حتی سیاه باشد که بستگی به نوع صدف و شرایط محیطی آب‌های محل زندگی آن دارد.

مرواریدهای طبیعی به صورت اتفاقی در طبیعت شکل می‌گیرند و یافتن آن‌ها دشوار و کمیاب است. در مقابل، مروارید پرورشی در مزارع مروارید با وارد کردن عمدی هسته‌ای کوچک به داخل صدف تولید می‌شود تا صدف لایه‌های مادر مروارید را به دور آن ترشح کند و مروارید شکل گیرد.

خلیج فارس، بستر رشد مرواریدهای درخشان

مروارید خلیج فارس از زمان‌های دور به‌عنوان یکی از باکیفیت‌ترین و درخشان‌ترین مرواریدهای جهان شناخته شده است. سابقه صید مروارید در خلیج فارس به بیش از دو هزار سال پیش بازمی‌گردد و در دوره‌های مختلف تاریخی، از جمله دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، مروارید به عنوان کالایی ارزشمند شناخته شده است. این مرواریدها به دلیل شرایط خاص آب‌های خلیج فارس، از جمله ترکیب منحصربه‌فرد آب شور و آب شیرین و همچنین عمق کم و گرمای متعادل آب، دارای کیفیت، اندازه و فراوانی قابل توجهی هستند که غواصان مروارید را قادر می‌کرده در این منطقه شیرجه بزنند و مرواریدهای مرغوبی استخراج کنند. از جمله مشاغل مهم بسیار قدیمی در سواحل جنوبی ایران، صید مروارید است و در طول تاریخ، همواره بخشی از معیشت مردم این منطقه، از راه صید و فروش مروارید تأمین می‌شد. همین موضوع فرهنگی خاص در حوزه خلیج فارس بین مردم به وجود آورده است.

بهترین و بارورترین منطقه برای صید مروارید در خلیج فارس حوضه‌ای است که حدود ۲۴۰ تا ۳۲۰ کیلومتر از سواحل کشورهای عربی فاصله دارد. از آنجا که بستر مرجانی ساحل خلیج فارس که زنده است، در قسمت شمال آن و آب‌های ایران است، زمین‌شناسان این مکان را بستر مروارید نامیده‌اند، این بستر روی خطی از جزیره کیش و هرمز به سمت آب‌های بحرین و کشور کویت کشیده شده است.

خلیج فارس معدن مروارید جهان؛ سابقه دو هزار ساله صید این گوهر در ایران

وسعت خلیج‌فارس موجب می‌شد که صیادان و تاجران مروارید، برای صرفه‌جویی در وقت و هزینه خود، در هر جایی به غواصی نپردازند و در مناطقی اقدام به این کار کنند که به وجود مروارید یا کثرت آن مشهور بود. این محل‌های غوص مروارید را «مغاص» یا «مغاص اللولو» می‌نامیدند. از جمله معروف‌ترین مغاص‌های خلیج فارس آب‌های پیرامونی جزیره کیش است. در قرن چهارم، جزیره خارک نیز به‌عنوان یکی از مکان‌های صید مروارید مورد اشاره قرار گرفته است. هرچند میزان مروارید صید شده در این ناحیه کم بود، اما گاهی اوقات مرواریدهای نادر و بسیار گرانبها که معروف به «دُّرِ یتیم» یا مروارید یکتاست، از این منطقه به دست آمده است.

شهرت خارک به‌عنوان یک صیدگاه مروارید تا قرن هشتم همچنان ادامه داشت. مستوفی در این زمینه اشاره می‌کند که غواصی مروارید در خارک از سایر مکان‌ها بهتر و بیشتر بوده و بیشتر صید مروارید در آنجا صورت می‌گرفته است. در قرن چهارم، همچنین از مناطق دیگری همچون گناوه یا کنافه و عمان به‌عنوان مراکز مهم صید مروارید نام برده شده است. اهمیت خلیج فارس در این زمینه به حدی بود که اصطخری تأکید دارد که هیچ جای دیگری در دنیا جز دریای پارس لقب معدن مروارید نداشته است. در قرن ششم هجری، حدود ۳۰۰ صیدگاه مروارید در خلیج فارس برای غواصان شناخته شده بود که نسبت به صیدگاه‌های دریای هند احتمال بیشتری برای یافتن مروارید داشتند.

این آمار نشان‌دهنده وفور مروارید در خلیج فارس و رونق بی‌سابقه صید این گوهر ارزشمند و متعاقباً رونق تجارت آن است. در همین دوره، صید مروارید عمدتاً در جزیره أوال (بحرین امروزی) انجام می‌شد که به‌عنوان مرکز اصلی این فعالیت شناخته می‌شد. حتی مردم شهر قدیف نیز به این حرفه اشتغال داشتند و صید مروارید پیشه اصلی آنان بود. در کتاب تاریخ خلیج فارس (بنادر و جزایر) آمده است:

«لؤلؤ شاهوار و مروارید آبدار بحرین در دنیا مشهور و معروف است. هر ساله در فصل معین که ابتدای آن ماه حزیران (از ماه‌های رومی، شروع از ۱۰ خرداد) و آخر آن ماه ایلول (پایان در ۱۰ مهر) است، مقدار چهار الی پنج هزار کشتی‌های کوچک شراعی… در محل غوص که تقریباً دوازده فرسخ جنوب بحرین است، لنگر انداخته؛ اهالی و غواصان مشغول به غواصی می‌شوند… بر حسب تعدیل و حساب انگلیسی‌ها قیمت فروش سالیانه مروارید آنجا بعد از طرح و وضع مخارج و حقوق مشایخ و حکام و حق الحراسه کشتی‌های دولتی، مبلغ سیصد هزار الی چهارصد هزار لیره انگلیسی می‌شود.

صاحب رحلة الحجازیه در مقدمه کتاب خود گفته است که در سنه ۱۹۱۰ مسیحی حاصل مروارید بحرین یک میلیون و صد و هفتاد هزار لیره انگلیسی بوده است. تاورنیه، سیاح فرانسوی که در زمان شاه عباس ثانی به ایران آمد و خلیج و جزایر [را] سیاحت نموده، در سیاحت نامه خود می‌نویسد: جزیره بحرین، مرواریدش متعلق به شاه ایران است.» مرواریدهای خلیج فارس در متون تاریخی و سفرنامه‌های اروپاییان، به ویژه در دوره صفوی، به عنوان بزرگ‌ترین و مرغوب‌ترین مرواریدهای جهان توصیف شده‌اند.

مراکز مهم صید و تجارت مروارید در خلیج فارس شامل جزایر خارک، بحرین، کیش، بندرلنگه و دیگر بنادر شمالی خلیج فارس بوده‌اند. تجارت مروارید ایران به هند یکی از پرسودترین و مهم‌ترین فعالیت‌های اقتصادی در خلیج فارس تا پیش از کشف نفت بوده است. در دوران قاجار، بریتانیا نقش مهمی در تجارت مروارید منطقه داشت و تلاش می‌کرد امنیت این حوزه را برای تسهیل تجارت مروارید برقرار کند.

خلیج فارس معدن مروارید جهان؛ سابقه دو هزار ساله صید این گوهر در ایران

بندرلنگه به عنوان یکی از مهم‌ترین بازارهای خرید و فروش مروارید در خلیج فارس شناخته می‌شد و تجار هندی برای خرید مروارید به این بندر می‌آمدند. در قرون ۱۷ تا ۱۹ میلادی، حجم صادرات مروارید خلیج فارس به هند و دیگر نقاط منطقه بسیار زیاد بود و این تجارت منبع اصلی درآمد بسیاری از ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس به شمار می‌رفت. شرکت‌های تجاری اروپایی، در قرن نوزدهم نمایندگان تجاری خود را به بندر لنگه فرستادند تا تجارت مروارید را در این منطقه به دست گیرند و مرواریدهای خلیج فارس را به اروپا و هند صادر کنند. این تجارت نه تنها اقتصادی بلکه فرهنگی و سیاسی نیز بود و باعث شد بریتانیا با ایجاد امنیت و کنترل منطقه، نفوذ خود را در خلیج فارس گسترش دهد.

مروارید در میان دیگر گوهرها در ادبیات فارسی

مروارید در ادبیات فارسی ارتباط نزدیکی با دیگر گوهرها دارد و اغلب به عنوان یکی از مهم‌ترین و درخشان‌ترین گوهرها است که هم در تشبیه م هم در استعاره و هم به صورت نماد. تمثیل بسیار به کار رفته اشت. این ارتباط هم در لایه‌های تصویری و معنایی و هم در کاربردهای سمبولیک ادبی دیده می‌شود.

مروارید با واژگانی مانند «دُر»، «گوهر»، «گهر» و «لؤلؤ» مترادف است و این کلمات گاهی به جای هم به کار می‌روند. این مترادف‌ها و داشتن چندین کلمه برای یک گوهر، نشان‌دهنده جایگاه ویژه مروارید به عنوان یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین گوهرها در فرهنگ و زبان فارسی است. البته در باور کهن ایرانیان مروارید حاصل وارد شدن یک قطره باران به دل صدف است، چنانچه در حکایتی در باب فروتنی در بوستان سعدی می‌خوانیم:

یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم؟

گر او هست حقّا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاهوار

مروارید به عنوان گوهری که از درون صدف بیرون می‌آید، در ادبیات فارسی به طور مکرر همراه با «صدف» به کار رفته است. این جفت‌واژه‌ها به عنوان موتیف‌های شعری شناخته می‌شوند که به خلق مضمون‌های مختلفی درباره ارزش، زیبایی، و رازهای نهفته اشاره دارند. شاعران بزرگی مانند سعدی و حافظ و صائب تبریزی از این ترکیب برای بیان مفاهیمی چون کمال، زیبایی درونی و ارزش نهفته بهره برده‌اند.

همچنین چون مروارید تنها گوهر طبیعی است که درون موجود زنده (صدف) به وجود می‌آید، جایگاهی ویژه دارد که آن را از دیگر گوهرهای معدنی متمایز می‌کند. این ویژگی باعث شده که مروارید در ادبیات فارسی نمادی از خلوص، زیبایی طبیعی و کمال باشد که در کنار گوهرهای دیگر به عنوان نمادی متفاوت و خاص دیده شود. به عنوان مثال در شعر نظامی و فردوسی مروارید استعاره‌ای است از دختران شاه و زنان زیبارویی که در شبستان شاهی پرده نشین بوده اند.

خلیج فارس معدن مروارید جهان؛ سابقه دو هزار ساله صید این گوهر در ایران

مروارید در فرهنگ ایرانی و ادبیات آن، علاوه بر ارزش مادی، بار معنایی و سمبولیک خاصی دارد که آن را به گوهر برتر تبدیل کرده است. مثلاً در آئین مهر و باورهای کهن ایرانی، مروارید نماد فره ایزدی و خیر و برکت بوده و با درآمدن از دل آب به خورشید مانند می شده، این وجه تمایز آن را نسبت به دیگر گوهرها نشان می‌دهد. در دوره‌های تاریخی به ویژه دوره صفوی، مرواریدها در کنار دیگر گوهرها در جواهرات سلطنتی و تزئینات به کار رفته‌اند و نمادی از ثروت، فضائل الهی و قدرت بوده‌اند. این کاربرد هنری و فرهنگی مروارید را در کنار دیگر گوهرها به عنوان عنصری کلیدی در فرهنگ ایران تثبیت کرده است.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.