قصه تیپ ابوذر و نقش‌آفرینی افغانستانی‌ها در دفاع مقدس/داستانِ همرزمی دو ملتِ هم‌زبان

تابناک شنبه 13 اردیبهشت 1404 - 15:22
بسیاری از رزمندگان افغانستانی در جبهه‌های ایران به شهادت رسیدند و در گلزارهای شهدای شهرهای مختلف کشورمان از تهران، قم و مشهد گرفته تا بجستان دفن شدند؛ تعداد آن‌ها بین ۴۰۰ تا ۲ هزار نفر ذکر شده و تاکنون آمار دقیقی در این خصوص ارائه نشده است

قصه تیپ ابوذر و نقش‌آفرینی افغانستانی‌ها در دفاع مقدس/داستانِ همرزمی دو ملتِ هم‌زبان

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، رزمندگان افغانستانی به‌جز حضور در سال‌های مبارزه علیه داعش و حضورشان در تیپ فاطمیون مدافعان حرم، در سال‌های دفاع مقدس هم در قالب تیپ ابوذر، در جبهه مقابله جمهوری اسلامی ایران علیه حکومت بعثی صدام حسین حضور داشته‌اند. در این‌باره کتابی هم با عنوان «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» شامل خاطرات رزمندگان افغانستانی از دفاع مقدس به‌کوشش و تدوین زنده‌یاد محمدسرور رجایی منتشر شده است. 

ماهنامه فرهنگی هنری سرو هم در شماره ۶۱ خود که ویژه فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ بود، به نقش رزمندگان افغانستانی در دفاع مقدس پرداخت. در این‌موضوع در قالب یادداشتی بررسی شد که محمدحسن جعفری در مقاله‌ای با عنوان «داستانِ همرزمی دو ملتِ هم‌زبان» نوشته است. 

در ادامه مشروح این‌مطلب را می‌خوانیم؛

لایه‌های پنهان و اسرار مکتوم جنگ تنها رویدادهای محرمانه نظامی و سیاسی نیست، بلکه اتفاقاتی هم هست که به دلایل مختلفی کمتر درباره آن گفته شده و نوشته شده است؛ یکی از آن‌ها حضور افغانستانی‌ها در دفاع مقدس است.

زندگی مردم افغانستان با زندگی و تاریخ مردم ایران اسلامی پیوند خورده است. در جریان جنگ تحمیلی، هر آن جایی که رزمندگان ایرانی حضور داشتند، ردپایی از حضور رزمندگان افغانستانی نیز دیده می‌شود. در گلزارهای شهدای بسیاری از شهرها و استان‌ها سنگ قبرهایی وجود دارد که زیر آن‌ها پیکرهای مطهر شهدای افغانستانی به خاک سپرده شدند. همچنین در بسیاری از شهرهای ایران زمین افغانستانی‌هایی هستند که در جریان جنگ تحمیلی جانباز شدند.

در این باره کمتر گفته و شنیده و کمتر نوشته و به تصویر کشیده شده است. تنها کتابی که درباره نقش افغانستانی‌‌ها در دفاع مقدس نوشته شده، اثری از زنده‌یاد محمدسرور رجایی با عنوان «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» است. در کنار آن در برخی سایت‌ها، خبرگزاری‌ها و مجلات نیز نوشته‌ها، تصاویر و فیلم‌هایی منتشر شده و یادواره‌هایی هم برگزار شده است. 

البته عمده آن اقداماتی که برای بیان نقش افغانستانی‌ها در دفاع مقدس و جنگیدن آن‌ها دوشادوش رزمندگان ایرانی صورت گرفته مربوط به یک دهه اخیر و با توجه به برآمدن لشکر فاطمیون، نقش‌آفرینی ارزنده این لشکر در دفاع از حرم حضرت زینب (س) و پرآوازه شدن شهدای افغانستانی مدافع حرم همچون ابوحامد (شهید علیرضا توسلی) است.

ایرانی‌ها در جهاد افغانستان

در سال‌های ۵۷، ۵۸ و ۵۹ سه اتفاق مهم در ایران و افغانستان روی داد. در سال ۵۷ نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید که بدون شک بر کشورهای همسایه به خصوص افغانستان که قرابت فرهنگی زیادی با ایران داشت، اثر می‌گذاشت. در سال ۵۸ ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله کرد و تعدادی از کشورهای اسلامی و بسیاری از مسلمانان را متاثر ساخت. در سال ۵۹ نیز ارتش عراق با پشتیبانی برخی از دولت‌ها به مرزهای ایران اسلامی تاخت.

با پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباط مسلمانان افغانستانی با ایران افزایش یافت و بر تعداد مهاجران افغانستانی در ایران نیز افزوده شد. تقویت ارتباطات موجب شد تا همانطور که عراقی‌های حاضر در ایران به دلیل تمایل به انقلاب اسلامی، اقدام به تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق کردند، افغانستانی‌ها نیز تشکیلاتی با عناوین مختلف در قالب گروه‌های جهادی افغانستان در ایران به وجود بیاورند و در برخی از شهرها همچون تهران، مشهد، قم و زاهدان دفتر داشته باشند.

با حمله ارتش سرخ شوروی به افغانستان نیز بسیاری از جوانان انقلابی ایران که در سپاه و نهادهای انقلابی خدمت می‌کردند، آماده اعزام به افغانستان شدند تا با متجاوزان بجنگند و به ارائه آموزش‌های نظامی بپردازند.

احمدرضا سعیدی، ابوالفضل کربلایی پوریزدی و احسان پارسی از جمله رزمندگان ایرانی بودند که در افغانستان حضور یافتند، با ارتش سرخ شوروی جنگیدند و در همان جا نیز به شهادت رسیدند. شهید احمدرضا سعیدی حتی پیکرش هم به ایران بازگردانده نشد و در بهسود افغانستان به خاک سپرده شد. زنده‌یاد محمدسرور رجایی که به زیارت مزار این شهید در بهسود رفته در کتاب «ماموریت خدا» به بیان هفت روایت درباره شهید سعیدی پرداخته است.

در میان کسانی که بعدها از فرماندهان جنگ ایران و عراق شدند نیز افرادی بودند که در موضوع افغانستان نقش‌آفرینی کردند یا در پی ایفای نقش بودند. یکی از آن‌ها محمدنبی رودکی است که در دفاع مقدس فرمانده لشکر ۱۹ فجر سپاه شد. او آماده اعزام به افغانستان بود که جنگ ایران و عراق شروع شد و به جبهه‌های ایران رفت.

قصه تیپ ابوذر و نقش‌آفرینی افغانستانی‌ها در دفاع مقدس/داستانِ همرزمی دو ملتِ هم‌زبان

افغانستانی‌ها در دفاع مقدس

جنگ تحمیلی عراق که شروع شد، افغانستانی‌هایی که با مهاجرت به همسایه غربی همنشین ایرانی‌ها شده بودند، خود را در این وضعیتی که پیش آمده بود، شریک و همراه ایرانی‌ها می‌دانستند.

از این رو عده‌ای از آن‌ها با مراجعه به مساجدی که در آن‌ها رفت و آمد داشتند، درخواست دادند همراه با رزمندگان ایرانی به جبهه‌های جنگ عازم شوند و در برابر ارتش صدام بایستند. عمده آن‌ها در یگان‌های ۱۷ علی بن ابیطالب (ع)، ۵ نصر و ۲۱ امام رضا (ع) که بیشتر نیروهایشان قمی و خراسانی بودند، مشغول رزم شدند. البته افغانستانی‌ها در یگان‌های دیگر همچون ۴۱ ثارالله (ع) که فرماندهش سردار قاسم سلیمانی بود، تیپ زرهی رمضان و لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نیز بودند.

آن‌ها در بخش‌های مختلف جنگ و یک یگان بودند؛ از تدارکات و تبلیغات گرفته تا تخریب و شناسایی. در یگان‌های عمومی بودند. در یگان‌های تخصصی همچون زرهی نیز حضور داشتند. هم برای رزم با دشمن اسلحه به دست می‌گرفتند و هم برای تعمیر ماشین‌آلات و تسلیحات، آچار به دست می‌گرفتند‌. آن‌ها از شهرهای مختلف اعزام شده بودند و در ایستادگی برابر دشمن تفاوتی میان خود و ایرانیان نمی‌دیدند.

بسیاری از رزمندگان افغانستانی در جبهه‌های ایران به شهادت رسیدند و در گلزارهای شهدای شهرهای مختلف کشورمان از تهران، قم و مشهد گرفته تا بجستان دفن شدند؛ تعداد آن‌ها بین ۴۰۰ تا ۲ هزار نفر ذکر شده و تاکنون آمار دقیقی در این خصوص ارائه نشده است. تعداد بسیار زیادی از افغانستانی‌ها نیز جانباز شدند که در این خصوص نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین معلوم نیست که از افغانستانی‌ها در جنگ اسیر شدند یا خیر؛ ماجرای مجاهدت و شهادت افغانستانی‌ها در جبهه‌های ایران خون‌شریکی و یکرنگی نام گرفته است.

تیپ ابوذر

افغانستانی‌ها علاوه بر اینکه همراه با رزمندگان ایرانی و با یگان‌های مختلف در جبهه‌های جنگ حضور داشتند، خود نیز همچون عراقی‌ها که لشکر بدر داشتند، صاحب یگان بودند. البته عمر این یگان کوتاه بود و در عملیات‌های معدودی حضور داشت.

تیپ ابوذر در میانه جنگ ایران و عراق شکل گرفت. اگرچه فرمانده‌اش ایرانی و محمدرضا حکیم‌جوادی بود اما رزمندگان و ارکان آن افغانستانی بودند و در قالب تشکیلات قرارگاه رمضان در منطقه شمالغرب کشور حضور یافتند تا به انجام عملیات‌های نامنظم و تک‌هایی در آن منطقه و بیرون از مرزها بپردازند.

حدود یک سال از عمر این یگان گذشته بود که بنا به دلایلی تصمیم گرفته شد، تیپ منحل شود. رزمندگانی که در این تیپ گردهم آمده بودند تا روزی دوشادوش یکدیگر به افغانستان بروند و با ارتش سرخ شوروی بجنگند، از این اتفاق بسیار ناراحت شدند. برخی از آن‌ها با یگان‌های دیگر به جبهه‌ها رفتند. بعضی مشغول زندگی و کسب و کار خود شدند و برخی برای جهاد راهی افغانستان شدند که تعدادی از آن‌ها در آنجا شهید و جانباز شدند.

تیپ ابوذر شهدا و رزمنده‌هایی تقدیم انقلاب اسلامی کرد که برخی از آن‌ها غریبانه تشییع شدند و به خاک سپرده شدند؛ چراکه فامیل و آشنایی در ایران نداشتند و تنها همرزمان او بدرقه‌گر تا بهشت بودند.

داستان خون‌شریکی و یکرنگی افغانستانی‌ها و ایرانی‌ها در دفاع مقدس متوقف نشد و در عرصه‌ها و برهه‌های دیگر نیز تکرار شد. آن‌ها در موضوع قاچاق مواد مخدر و مقابله با اشرار نیز همراه ایرانی‌ها بودند و حتی شهید شدند. همراه با یکدیگر در دفاع از حرم حضرت زینب (س) جنگیدند و در نهایت نیز شاهد بودیم که در حمله تروریستی به زائران مراسم سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان نیز تعدادی از شهدا، افغانستانی بودند.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.