شیعیان لبنان و استراتژی شاه در خاورمیانه

عصر ایران یکشنبه 14 اردیبهشت 1404 - 01:01
«شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران» بر آن است تا فراز و نشیب روابط استراتژیک ایران پهلوی با گروه‌های غیردولتی در عراق و لبنان را بررسی کند. پرسش بنیادین این کتاب ناظر بر پیشران‌ها و انگیزه‌هایی است که ایران را به برپایی پیوندهای استراتژیک با گروه‌های غیردولتی- کردهای عراق و شیعیان لبنان- واداشت.

 پیوندهای استراتژیک ایران با گروه‌های غیردولتی، در کنار تنش با ایالات متحده آمریکا، مهم‌ترین بخش از سیاست خارجی ایران دوران معاصر بوده است. بخش مهمی از سیاست خارجی امروزین ایران در منطقه خاورمیانه با حمایت این کشور از گروه‌های غیردولتی، مانند حزب‌الله، حماس، گروه‌های شیعی عراقی و حوثی‌های یمنی درهم تنیده شده است. چنین درهم‌تنیدگی پیچیده‌ای پویایی و سیر سیاست خارجی و حتی سیاست داخلی ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است.

به گزارش ایبنا، آن‌چه بیان شد برشی از کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران، کردهای عراق و شیعیان لبنان ۱۳۳۷-۱۳۵۷» تالیف آرش رئیسی‌نژاد و ترجمه پریسا فرهادی از سوی نشر نی به طبع رسیده است. این کتاب ترجمه کتاب آرش رئیسی‌نژاد با عنوان The shah of Iran, the Iragi Kurds and the Lebanese Shia است که پیش از این در ژوئن ۲۰۱۸ از سوی انتشارات معتبر پالگریو-مک میلان به چاپ رسید.

کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران، کردهای عراق و شیعیان لبنان ۱۳۳۷-۱۳۵۷» با تکیه بر ویژگی‌های ژئوپلیتیکی ایران، بر اهمیت نقش شاه و دیگر نهادهای تصمیم‌گیر در سیاست خارجی کشور تاکید می‌کند.

کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران، کردهای عراق و شیعیان لبنان ۱۳۳۷-۱۳۵۷» همچنین برای نخستین بار سرنوشت رازآلود امام موسی صدر را بیان کرده و رابطه پرفراز و نشیب ایران را با ملامصطفی بارزانی بازگو می‌کند. حجم و تنوع اسناد ناگفته جمع‌آوری شده از بایگانی‌های مهم آمریکا و ایران در کنار مصاحبه با دست‌اندرکاران سیاست خارجی ایران نشان‌دهنده دست اول بودن این روایت است.

شیعیان لبنان و استراتژی شاه در خاورمیانه

نگاه رایج به سیاست خارجی ایران پهلوی شاه را درنهایت همچون عروسکی آمریکایی به تصویر می‌کشد که کمابیش سیاستی هم‌راستای سیاست کاخ سفید را دنبال می‌کرد. در مقابل، نگاهی تجدیدنظر طلب، به تازگی، شاه را همچون رهبری بلندپرواز نشان می‌دهد که بی‌حاصل کوشید سیاستی مستقل را در خاورمیانه و ورای آن دنبال کند.

برخلاف هر دو جریان رایج و تجدیدنظرطلب، کتاب پیش رو نشان می‌دهد که چگونه ایران پهلوی با همه روابط پیچیده خود با آمریکا، سیاست خارجی غیردولتی را برای مهار تهدیدات بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی در پیش گرفت. به بیان دیگر، کتاب نشان می‌دهد که چگونه ایران پهلوی امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی خود را در برهه‌ای پانزده‌ساله از طریق سیاست خارجی غیردولتی حفظ کرد. کوتاه آن‌که این کتاب نگاهی پساتجدیدنظرطلب را بنیان می‌گذارد.

از این منظر، کتاب پیش رو بر آن است تا فراز و نشیب روابط استراتژیک ایران پهلوی با گروه‌های غیردولتی در عراق و لبنان را بررسی کند. پرسش بنیادین این کتاب ناظر بر پیشران‌ها و انگیزه‌هایی است که ایران را به برپایی پیوندهای استراتژیک با گروه‌های غیردولتی- کردهای عراق و شیعیان لبنان- واداشت.

«چرا ایران پهلوی پیوندهایی را با کردهای عراق و در حدی کمتر، با شیعیان لبنان برقرار کرد؟» «چگونه ایران پهلوی پیوندهایی را با کردهای عراق و، در حدی کمتر، با شیعیان لبنان برقرار کرد؟» و «پشتیبانی و عدم پشتیبانی ایران پهلوی از کردهای عراق و شیعیان لبنان چه پیامدهایی را برای امنیت ملی و سیاست خارجی ایران به همراه داشت؟» این سه، پرسش‌های بنیادین کتاب پیش‌ روست که داستان سیاست خارجی غیردولتی ایران را روایت می‌کنند.

کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران، کردهای عراق و شیعیان لبنان ۱۳۳۷-۱۳۵۷» سیاست خارجی غیردولتی ایران را در دوره میان کودتای ۱۳۳۷ عراق و فروپاشی ۱۳۵۷ رژیم پهلوی بررسی می‌کند. برای تحلیل تکامل و پویایی سیاست خارجی غیردولتی ایران در دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی، این کتاب ساختار زمانی‌ای را فراهم کرده و آن را در هفت بخش مجزا روایت می‌کند:

در بخش نخست، عوامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری و پویایی پیوندهای ایران با کردهای عراق و شیعیان لبنان بررسی می‌شوند، که خود دربردارنده سه فصل خردتر است: فصل نخستین، تهدیدات ژئوپلیتیکی و ژئوکالچرالی را ارزیابی می‌کند که ایران پهلوی را به برقراری ارتباط با بازیگران غیردولتی در عراق و لبنان واداشت. فصل دوم، به فرصت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای می‌پردازد که تهران را به شکل‌دهی سیاست خارجی غیردولتی ایران متقاعد ساختند.

 فصل سوم نیز در مورد نهادهایی است که نقشی حیاتی در تکامل و پویایی سیاست خارجی غیردولتی ایران بازی کرده‌اند. دیگر بخش‌ها، از بخش دوم تا هفتم، سیاست خارجی غیردولتی ایران را در دوره‌های مختلف دنبال می‌کند که هر کدام نیز شامل دو فصل هستند: یکی بر روابط ایران با کردهای عراق تمرکز می‌کند و دیگری بر روابط ایران با شیعیان لبنان. بخش دوم کتاب حاضر با معرفی پیشینه‌ای تاریخی از روابط ایران با کردهای عراق و شیعیان لبنان در سال‌های پیش از کودتای ۱۳۳۷ عراق آغاز می‌شود.

 بخش سوم گزارشی بدیع از شکل‌گیری روابط استراتژیک میان ایران با کردهای عراق و شیعیان لبنان در دوره زمانی ۱۳۳۷-۱۳۴۲ به دست می‌دهد. بخش چهارم بر پشتیبانی گسترده از کردها در مبارزه با رژیم پان‌عرب بغداد و همچنین حمایتِ هر چند اندک، از شیعیان لبنان در به چالش کشیدن ناصریسم در شامات در میانه سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۴۷ تمرکز می‌کند.

بخش پنجم آغاز چرخش در سیاست خارجی غیردولتی ایران در شمال عراق و جنوب لبنان را در میانه سال‌های ۱۳۴۷ و ۱۳۵۱ به تصویر می‌کشد. بخش ششم نشان می‌دهد که چگونه رژیم پهلوی در میانه سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ به روابطش با کردهای عراق و شیعیان لبنان پاسخ داد. سرانجام، واپسین بخش تلاشی ناموفق از سوی ایران برای برپایی مجدد روابط استراتژیک با کردهای عراق و شیعیان لبنان در ماه‌های پیش از انقلاب اسلامی را روایت می‌کند.

 در بخش نتیجه‌گیری هم کتاب میراث ایران پهلوی در سیاست خارجی غیردولتی ایران را نشان می‌دهد. کوتاه آن‌که، کتاب پیش رو به گونه‌ای سیستماتیک و روشمند روایتی دست اول از تاریخ سیاست خارجی غیردولتی ایران با کردهای عراق و شیعیان لبنان در دوران پیش از انقلاب را مطرح می‌کند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

شاه در انتقاد از صدر و خطاب به مسئولین ساواک [می‌گوید]: «اصولا به این جماعت [روحانیون شیعه] نمی‌توان اعتماد کرد.»

صدر خطاب به یک افسر سفارت ایران در بیروت: «انتظار نداشته باشند از من یک آخوند ایرانی و نوکر ایرانی بسازند، بلکه وی را پشتیبانی کنند تا یک روحانی شیعه و رهبر شیعیان لبنان باقی بماند و نفوذ خود را که هم‌اکنون در سایر کشورها… نیز آغاز شده، توسعه دهد.»

اعتبار صدر در میانه دهه ۵۰ خورشیدی (۱۹۷۰) زیر ضربِ رقبایش قرار گرفته بود. رقیب سرسختش، منصور قَدَر، نخبگان و چهره‌های نیرومند شیعه در جنوب لبنان، ازجمله سیدجعفر شرف‌الدین، کامل‌الاسعد و سید حسن شیرازی را بسیج کرده بود. سیدجعفر، صدر را غاصب جایگاه خود می‌دید. به گفته مهدی فیروزان، «سیدجعفر شرف‌الدین با انتخاب سید موسی به زعامت شیعیان لبنان مخالف صدر شد… تمام دعوای خانواده شرف‌الدین این بود که این ظرفیتی که پدرمان درست کرد چرا دست صدری‌ها افتاد. خیلی کارها علیه امام انجام دادند. حتی کارهای منکراتی را به ایشان تهمت زدند».

 «نقش سیدجعفر شرف‌الدین در این قضیه بسیار بود… به همین دلیل، سیدجعفر و کامل‌الاسعد در مخالفت با امام هم‌پیمان شدند.» کامل‌الاسعد که از دیرباز با صدر دشمنی داشت، سودای دستیابی به جایگاه پیشین خود در میان طایفه شیعه را داشت. از این رو، «رابطه‌ای بسیار نزدیک و دوستانه» با قَدَر برقرار کرده بود. سیدحسن شیرازی نیز روحانی ایرانی‌الاصل عراقی بود که به دست بعثی‌ها از نجف تبعید شده بود. او خود جویای قدرت بود و سودای سیادت بر شیعیان شامات را در سر داشت. مهم‌تر اینکه، قَدَر گزارش‌هایی را بر ضد صدر به تهران می‌فرستاد تا او را یک روحانی بدعهد و خائن به ایران نشان دهد.

کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه؛ ایران، کردهای عراق و شیعیان لبنان ۱۳۳۷-۱۳۵۷» تالیف آرش رئیسی‌نژاد و ترجمه پریسا فرهادی با ۴۹۷ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۳۸۰ هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.