عصرایران ؛ محسن قیصیزاده - با برگزار شدن فستیوال «کوچه»، اقلیت مخالف این برنامهی مردمی، به هر چیز بیربط و باربط چنگ زدند، ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به هم برآوردند و زمین و زمان و آسمان و ریسمان را به هم دوختند، بلکه بتوانند از برگزاری این فستیوال فرهنگی جلوگیری کنند، که البته گامی پیش نبردند و کامی بر نگرفتند.
از جمله مواردی که بارها دستاویز مخالفان قرار گرفت و گاه و بیگاه در نوشتهها و از تریبونهای مختلف سعی کردند آن را چماق کرده و بر سر دستاندرکاران فستیوال فرود آورند، این نکته بود که به جای برگزاری فستیوال «کوچه»، به فکر حل مشکل آب و برق بوشهر باشید!
اگر از این نکته بگذریم که برگزار کنندگان یک برنامهی مشخص فرهنگی را با حل مشکل آب و برق و... چه کار، و یا بیخیال پاسخ به این پرسش شویم که خودِ این مدعیان صاحب جایگاه و تریبون، تاکنون چه اقدام مؤثر و مفیدی در رفع چنین مشکلاتی داشتهاند، اما همین که یک فستیوال چندروزه، موجب شد دغدغهی حل مشکلات مردم پس از چند ده سال، به خاطر شریف این عزیزان خطور کند، خود اتفاق فرخندهایست که به واسطهی پیش آمدن بحث «کوچه» رقم خورد.
و اما به باور این قلم، اتفاقاً به جرأت میتوان ادعا کرد که پیشرفت این بوم و بر و توسعهی زیرساختها، از کوچهی برگزاری فستیوالهایی همچون «کوچه» میگذرد.
برای حل مشکلات یک منطقه، شهر و استان، شرطِ اولقدم آن است که غبار فراموشی و بیتوجهی را از تن آن اقلیم برگیریم، توجه همگانی را به آن معطوف کرده و به اصطلاح از نام آن شهر، استان یا کشور برندسازی کنیم.
بدیهیست که در سایهی گمنامی و مهجور ماندن، هیچ اتفاق مثبت و سازندهای رخ نخواهد داد. به واسطهی برگزاری فستیوالهایی همچون «کوچه» و حضور گستردهی گردشگران و به دنبال آن سرمایهگذاران است که از جانب مردم و کسانی که به دیار خود عشق میورزند، پرسشگری و مطالبهی عمومی در راستای بهبود وضعیت شهر و آبروداری در برابر سیل میهمانان افزایش مییابد.
ضمن اینکه برگزاری برنامههایی از این گونه که آوازهشان مرزهای شهر و استان و کشور را در مینوردد، با آگاهیبخشی عمومی نسبت به پتانسیلهای نهفته و منحصر بهفرد این دیار، سقف آمال و رؤیاهای مردم را بلندتر کرده، تا با اعتماد بهنفس و عزّت نفس دوچندان، مطالبات و خواستههای خویش را پی گیرند و در پی زدودن پسوند منحوس محرومیت از استان خود باشند.
با درک این مهم است که کشورهایی از جمله عربستان، امارات، ترکیه و... که سودای شتابگیری توسعه و پیشرفت بیش از پیش را در سر میپرورانند، همراستا با کارهای عمرانی و زیرساختی، از فرهنگ و هنر و برگزاری جشنوارههای موسیقی و فیلم و حتی فوتبال و... بهره میبرند و با صرف هزینههای هنگفت و گاه شگفتانگیز، مطرحترین گروههای موسیقی، فیلمسازان و دیگر هنرمندان جهانی و همچنین برترین فوتبالیستهای فعلی دنیا را به سرزمین خود فرا میخوانند تا بدینواسطه نگاهها خیرهی سرزمینشان شود.
به عبارتی هر آنکه و هر آنچه بتواند نام کشورشان را به تیتر رسانههای جهان و واژهی جملات گفتوگوی مردمانی فراتر از مرزهایشان بدل کند، بلادرنگ در حوزهی برنامهریزی و سیاستگذاری ایشان قرار میگیرد.
از طرفی، یکی از ستونهای اصلی پیشرفت و بالندگی هر مملکت در حوزههای مختلف، اولویت دادن به مسائل فرهنگیست. آنگاه که جنون جنگ جهانی دوم، جز دود و خاکستر از اروپا بر جای ننهاده بود، پس از جنگ، کشورهای اروپایی در روند بازسازی، همزمان با ایجاد زیرساختها و امور عمرانی و صنعتی، بازسازی فرهنگی را به صورت جدی در دستور کار خود قرار دادند.
به عنوان نمونه کشور اتریش در بخش فرهنگ و هنر سرمایهگذاری سنگینی داشت و حتی بخش عمدهای از کمکهای خارجی را به این مهم اختصاص داد، به طوری که بازسازی مراکز فرهنگی همچون سالنهای اپرا، تئاتر، کنسرت و... را همزمان و یا حتی زودتر از پروژههای زیربنایی دیگر مثل ساختمانهای دولتی و کارخانهها آغاز کرد.
اتریشیها در شرایط فقر شدید اقتصادی، پروژههای بازسازی سالنهای اپرا، تئاتر، موسیقی، کتابخانهها و دانشگاهها را در اولویت قرار دادند. تونی جات در کتاب «پس از جنگ» تأکید میکند که بازسازی فرهنگی فقط یک مسألهی نمادین نبود، بلکه وسیلهای برای بازسازی اعتبار بینالمللی اتریش به عنوان یک کشور متمدن و بیگناه پس از دوران نازیسم بود. این روند به ترمیم حس افتخار ملی، ایجاد اعتماد اجتماعی و جذب دوباره توریستها و سرمایهگذاریهای خارجی کمک کرد.
توسعه و پیشرفت متوازن، بدون در نظر گرفتن و ارجح دانستن مسائل فرهنگی امکانپذیر نیست. با توجه به آنچه از نظر گذشت، اینک که بخش خصوصی پیشقدم شده و با صرف زمان و اعصاب و سرمایه، بدینمنظور به یاری دولت و مملکت آمده، باید با تمام توان از این اقدام متولیان «کوچه» استقبال و حمایت کرد. حال اگر گام نهادن در مسیر پیشرفت و تسریع توسعه و حل مشکل آب و برق میخواهید، فستیوالهایی مثل «کوچه» را تکثیر کنید.