عباس آخوندی از مذاکرات و چشماندازهای پیش رو میگوید.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
امریکا یا به هیچوجه به سمت اقدام نظامی نخواهد رفت یا آن اقدام در آخرین لحظه و در بدترین و سختترین شرایط اتخاذ خواهد شد.
درگیری با چین برای امریکا درگیری سادهای نخواهد بود و حتما بر کیفیت زندگی و اقتصاد ملت امریکا اثر خواهد گذاشت؛ بنابراین امریکا فعلا ششدانگ حواسش به این سمت میرود که چگونه بتواند داخل امریکا را با توجه به قضایای جنگ تجاری و میزان نفوذی که چین در اقتصاد امریکا دارد، ساماندهی کند.
شاید برای اولینبار است که در ایران اجماع نسبتا گستردهای را در تمامی طیفهای سیاسی ایران شاهد هستیم که تمایل دارند مذاکره صورت بگیرد و منازعه به نحوی مدیریت و حلوفصل شود.
اگر بلوغ را به این مفهوم بگذارید که یک اجماع سیاسی در داخل ایران ایجاد شده که باید این مساله حلوفصل شده و گفتوگو شود، بله رخ داده. اینکه گفتوگو چطور صورت بگیرد مهم نیست، مهم این است که همه معتقدند این مساله باید برچیده شود و قابل تداوم نیست. این نکته مهم اجماعی است که جزو مواردی است که وقوع این لحظه تاریخی را امکانپذیر کرده است.
مذاکره برجام بسیار سخت بود، چون سیاست اوباما ایجاد اجماع جهانی بود. زمانی که ایران مذاکره میکرد، باید با اجماع جهانی که روبهروی ایران بود مذاکره کند.
مذاکرات برجام از نظر سیاسی، امنیتی و فنی خیلیخیلی پیچیده بود. از نظر حقوقی در برجام وقتی مذاکره میکردید که مشمول فصل ۷ منشور سازمان ملل بودید و شش قطعنامه علیه شما در سازمان ملل وجود داشت، بنابراین مذاکره باید منجر به لغو قطعنامهها میشد. لغو قطعنامه و فصل ۷ منشور در تاریخ خیلی محدود است.
ترامپ یک فرصت است اگر منطقش را بفهمید و در زمان مقتضی عمل کنید. اینطور افراد، چون تا حد زیادی کیش شخصیت دارند و شخص خودشان برایشان خیلی خیلی مهم است، بنابراین شناخت این کیش شخصیت مهم است.
اگر در دوره قبلی زمان به نفع ما بود، قطعا این دوره به ضرر ماست. اگر امروز توافق کنیم بهتر از فرداست، چون فضای نامعینی که نهادها کمتر درگیر هستند و اشخاص به جای نهادها تصمیمگیری میکنند نظر اشخاص میتواند خیلی سریع تغییر کند، بنابراین باید بتوانیم در زمان کوتاه مذاکره را ببندیم.
اگر موفق شویم به توافق برسیم، اولین بحث قبل از بحثهای سرمایه، مبادلات مالی است که بتوانیم پول جابهجا کنیم.
ما به FATF نیاز داریم. ما کمتر بانکی داریم که از نظر مقررات بینالمللی ظرفیت و صلاحیت برای مبادلات مالی حتی با بانک ژاپن را داشته باشند، بنابراین بحث من این است که اقتصاد بسیار مهم است، اما اقتصاد را به مفهوم سرمایهگذاری شخص ترامپ در ایران تنزل ندهیم. این حرف به نظر من گزاف و بیمبناست.
برای ما مهم است که بلافاصله نهادهای اقتصادی و سیاسی مستقر شوند و رابطه، نهادی باشد. بانکها بتوانند با هم کار کنند. ما باید بتوانیم کالا مبادله کنیم. ایران بتواند به امریکا صادرات داشته باشد و برعکس؛ بنابراین دسترسی به بازارهای دو طرف مساله بعدی ماست.
آخرین مرحله این است که اگر ریسکهای سرمایهگذاری مرتفع شود، امکان سرمایهگذاری ایرانیان در امریکا و امریکاییها در ایران فراهم شود.
اینکه قفل سفارت آمریکا در ایران کی باز شود نمیدانم، اما اگر مدیریت منازعه کردهاید، چرا نباید ارتباط داشته باشید. دو کشوری که هر دو عضو سازمان ملل هستند و براساس مقررات بینالمللی همدیگر را به رسمیت شناخته و توانستهاند منازعاتشان را مدیریت کنند قاعدتا روابط باید از یک سطحی شروع شود. حالا اینکه اول از کارداری باشد و بعد به سفارت برسد، بحثهای فنی است که مسوولان وزارت خارجه باید انجام دهند، اما قطعا یک روز باید این موضوع حل شود.
منبع: روزنامه اعتماد