به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، وزارت بهداشت که سالها با انحصار مانع توسعه آموزش پزشکی در کشور شده بود، حالا در واکنش به مصوبه افزایش ظرفیت، کاهش کیفیت آموزش را بهانه میکند؛ در حالی که توسعه زیرساختها و استفاده از فناوریهای نوین میتوانست راه حل واقعی باشد.
نظام آموزش پزشکی در ایران برخلاف اغلب کشورهای جهان، تحت انحصار کامل وزارت بهداشت قرار دارد. این وزارتخانه نه تنها بر پذیرش دانشجو، که بر کلیت آموزش، صدور مجوز، و حتی ظرفیت دانشگاهها نظارت مستقیم و انحصاری دارد. در تمام این سالها، حتی دانشگاههای وزارت علوم و مراکز آموزشی غیردولتی مانند دانشگاه آزاد اسلامی نیز نتوانستهاند بدون اجازه و کنترل وزارت بهداشت، به حوزه آموزش پزشکی ورود کنند.
این سیاست انحصارطلبانه سبب شده که توسعه آموزش پزشکی به شدت محدود شود. وزارت بهداشت به جای همکاری و انتقال بخشی از بار آموزشی به نهادهای علمی دیگر، ترجیح داده ظرفیتها را کنترل کند و بدین ترتیب، مانع افزایش تعداد پزشکان در کشور شود. نتیجه این رویکرد، کمبود مزمن پزشک، فشار مضاعف بر بیماران و درمانگران، و شکلگیری بحرانهای متعدد در نظام سلامت بوده است.
پیش از آنکه بحث افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی مطرح شود، کیفیت آموزش در بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی کشور به دلیل شیوههای سنتی، ضعف زیرساختها و نبود نوآوریهای آموزشی زیر سوال بود.
آموزش نظری به سبک کلاسیک، حجم زیاد مطالب حفظی، و کمبود برنامههای عملی کارآمد باعث شده بود که میزان یادگیری مفید دانشجویان نسبت به استانداردهای جهانی فاصله محسوسی داشته باشد.
این مشکل ساختاری، با افزایش تعداد دانشجویان تشدید نشده، بلکه از قبل وجود داشته است. کارشناسان معتقدند که آموزش پزشکی کشور نیازمند بازنگری جدی در محتوای درسی، روشهای تدریس، بهروزرسانی آزمایشگاهها، استفاده از فناوریهای نوین آموزشی و گسترش دستیاران آموزشی مجازی است، اما وزارت بهداشت سالهاست در این زمینهها گام مؤثری برنداشته است.
با تصویب سیاست افزایش ظرفیت پزشکی در سالهای اخیر و الزام دانشگاههای علوم پزشکی به پذیرش دانشجویان بیشتر، بخشی از انحصار دیرینه وزارت بهداشت شکسته شد. اما به جای آنکه وزارت بهداشت این فرصت را برای توسعه زیرساختها، ارتقاء کیفیت آموزشی و نوآوری استفاده کند تا آموزش تربیت نیروی متخصص را بهبود بخشد، مسیر دیگری را در پیش گرفت: هشدار درباره «کاهش کیفیت» به عنوان پیامد افزایش ظرفیت.
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند کاهش کیفیت نه به خاطر افزایش ظرفیت، بلکه به دلیل عدم مدیریت بهینه منابع موجود و بیتوجهی به توسعه تکنولوژیهای آموزشی بوده است. در بسیاری از دانشگاههای معتبر جهان، حتی با پذیرش گستردهتر، کیفیت آموزش با بهرهگیری از شیوههای نوین تدریس، شبیهسازیهای بالینی، و سامانههای آموزشی هوشمند حفظ شده است.
دکتر باقر لاریجانی، معاون سابق آموزشی وزارت بهداشت، پیشتر در سخنرانی در «کنفرانس تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی« (۱۳۹۵) گفته بود:
اگر بودجهها به درستی مدیریت شود و از فناوریهای آموزشی مانند هوش مصنوعی و شبیهسازها استفاده شود، میتوان ظرفیت آموزش پزشکی را افزایش داد بدون آنکه کیفیت افت کند. « درحالیکه وزارت بهداشت در عمل، تمایلی به این تغییرات ساختاری نشان نداده است.
امروزه ابزارهایی مانند پلتفرمهای آموزش آنلاین، شبیهسازهای جراحی، سیستمهای واقعیت مجازی برای تمرینهای بالینی و مدلهای مبتنی بر هوش مصنوعی در دنیا به سرعت جای خود را در آموزش پزشکی باز کردهاند. این فناوریها نه تنها امکان آموزش گستردهتر را فراهم میکنند، بلکه به ارتقاء کیفیت آموزشی نیز منجر میشوند.
اما در ایران، علیرغم وجود فناوریهای داخلی و ظرفیت دانشگاههای فنی، وزارت بهداشت عملاً از سرمایهگذاری جدی روی این ابزارها خودداری کرده و توسعه آموزشی را تنها در چارچوب سنتی و حضوری نگه داشته است. عدم بهرهگیری از این امکانات، فشار موجود را بر اساتید و دانشجویان دوچندان کرده و باعث شده هرگونه افزایش ظرفیت با چالشهای مضاعفی همراه شود.
مشکلات آموزش پزشکی کشور پیش از مصوبه افزایش ظرفیت وجود داشته و ارتباطی مستقیم با تعداد دانشجویان ندارد. ریشه اصلی این مشکلات، در انحصارگری وزارت بهداشت، مقاومت در برابر توسعه آموزش توسط سایر نهادهای علمی، و ناتوانی در بهرهگیری از فناوریهای آموزشی مدرن است. اگر وزارت بهداشت همچنان بخواهد با بهانه کاهش کیفیت، انحصار خود را حفظ کند، نه تنها بحران کمبود پزشک حل نخواهد شد، بلکه آسیبهای بیشتری به نظام سلامت کشور وارد خواهد شد.
تغییر رویکرد از انحصار به توسعه، مدیریت علمی بودجهها و استقبال از نوآوریهای آموزشی، تنها راه نجات آموزش پزشکی ایران از بحران کنونی است.