به گزارش خبرنگار مهر، به فاصله ۴۰ روز مانده تا ۲۴ اسفند، روز غدیر، بنا داریم هرروز یک شعر از شاعران معاصر و نیز شاعران بزرگ زبان فارسی درباره امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) و روز غدیر بخوانیم.
در دومین شماره از پرونده «غدیریه در شعر فارسی» سراغ استاد محمدجواد غفورزاده (شفق) میرویم که از سرآمدان شعر آئینی و ولایی در روزگار ماست.
در ادامه قصیده «غدیر حادثهای متصل به عاشوراست» از استاد غفورزاده را با هم میخوانیم؛
غدیر، خاطری از گل شکفتهتر دارد
غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد
غدیر، از سفر حجّة الوداع هنوز
هزار خاطرهی ناب در نظر دارد
غدیر، چشم به راه حضور مهمانی است
که جان عاشق و چشم خدانگر دارد
چه میهمان عزیزی، که در مدینهی وحی
غم هدایت و آزادی بشر دارد
غدیر گفت: خدایا چگونه اقیانوس
به سوی «برکهی خم» نیّت سفر دارد؟
غدیر دید که دستش تهی ز برگ و نواست
زلال روشنی از آب، مختصر دارد
به ماه گفت: برو فرشی از حریر بیار
پیام داد به خورشید: چتر بردارد
به غنچه گفت که: در مقدمش تبسّم کن
به لاله گفت که: جام گلاب بردارد
غدیر، جلوهی سینا به خود گرفته، مگر
از اتفاق شگفتآوری خبر دارد؟
غدیر دید که یکصد هزار دل لرزید
دل است و صحبت دلبر در او اثر دارد
غدیر و صبر و سکوت نبی مسَلّم بود
که پرده دار حرم، بیم پرده در دارد
در این مکاشفه، ناگاه دست غیب آمد
که از حقیقت اسلام پرده بردارد
امین وحی خدا گفت: یا رسول الله!
بگو که شمس جمال تو یک قمر دارد
کنون که چلّه نشینان همسفر جمعاند
بگو که جامعه، حاجت به راهبر دارد
بگو به حکم صریح خدا علی مولاست
به هرکسی که ولای پیامبر دارد
عبادت دو جهان، ناز ضرب شصت علی است
بگو کدام جوانمرد، این هنر دارد
حدیث منزلتش را بخوان در این صحرا
تلاوت از لب تو لذّت دگر دارد
بگو به عارف و عامی مراقبت بکنند
از این نهال، که هم سایه، هم ثمر دارد
غدیر و آیهی «یا اَیُّها الرَّسول» و علی
چه ارتباط عمیقی به یکدگر دارد
دلش رضا نشود جز به دوستی علی
«مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد»
غدیر دید که بعد از نبی ورق برگشت
غدیر دید که تاریخ چشمِ تر دارد
غدیر دید که این شعله رو به خاموشی است
نیاز اگرچه دو عالم به این شرر دارد
غدیر از آن چه که در سایهی سقیفه گذشت
هنوز خون به دل و داغ بر جگر دارد
غدیر سر به کمند سقیفه و شوراست
غدیر حادثهای متّصل به عاشوراست...