محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت:
۱- وزیر خارجه جمهوری اسلامی بارها در پیدا و پنهان دیپلماسی ایران گفته است: « اگر آمریکا نگران دستیابی به سلاح هسته‌ای است این نگرانی قابل‌رفع است. رسیدن به توافق برای رفع این نگرانی قابل‌دسترسی است».
نامه ترامپ به رهبری و اظهارات صریح ویتکاف، نماینده ویژه او زیر سقف گفت‌وگو روی همین ادعای رفع نگرانی متمرکز بود. این ادعا بزرگ‌ترین دروغ تاریخ دیپلماسی جهان است.
۲- آمریکا اگر نگران بمب هسته‌ای بود برخورد با کره شمالی را طوری عملیاتی نمی‌کرد که کره شمالی به بمب اتمی برسد. در گفت‌وگوهای کره شمالی و آمریکا معلوم شد آمریکایی‌ها نگرانی از این بابت ندارند اظهار نگرانی فقط یک بهانه برای مقاصد شومی بود که آن‌ها در سر داشتند.
۳- مقاصد شوم گفت‌وگوهای هسته‌ای چیست؟ چرا ورود به گفت‌وگوها از دریچه اظهار نگرانی به دستیابی بمب هسته‌ای صورت می‌گیرد. اکنون حداقل ۱۰ کشور جهان هستند که با ساخت بمب هسته‌ای چند ساعت فاصله دارند. اما آمریکا از هیچ‌یک از این کشورها نگران نیست. چون آن کشورها تهدیدی در حوزه اقتصاد، سیاست، جغرافیا و ... برای آمریکا نیست.
۴- چرا مذاکرات طی ۲۰ سال گذشته و قبل از آن با آمریکایی‌ها به نتیجه نرسیده است. چون نگاه آمریکایی‌ها فراتر از ادعاهایی است که همواره تیتر اول اخبار جهان است.
فهرست نگرانی‌های آمریکا را در زیر می‌توان شماره کرد.
الف- آمریکا و اروپا نگران صنعت هسته‌ای ما هستند اما نه ساخت بمب بلکه این صنعت پرسودترین، انحصاری‌ترین و باارزش‌ترین صنعت است. در حوزه پزشکی میلیارد دلار روزانه در جهان رادیودارو معامله می‌شود و این صنعت پرسود در اختیار چند کشور ازجمله آمریکاست.
ب- صنعت هسته‌ای در کشاورزی، صنایع،انرژی و ... حرف‌هایی دارد که اکنون در بازارهای جهان حرف اول را در سود و ارزش افزوده کالا دارد.
آمریکایی‌ها به بهانه ساخت بمب می‌خواهند ایران را از ورود به ساخت این کالاها و پیشرفت‌های علمی در حوزه صنعت هسته‌ای بگیرند.
ج- آمریکا نگران قدرت روزافزون ایران در منطقه و جهان به‌عنوان جدی‌ترین مبلّغ و مروّج اسلام ناب محمدی(ص) است. آن‌ها می‌خواهند جلوی پیشروی اسلام به‌عنوان تنها راه نجات بشر را بگیرند. زیر پوست مذاکرات هسته‌ای آن‌ها با منطق مذاکره برای مذاکره می‌خواهند به جهانیان بگویند ایران هم در برابر قدرت آمریکا و غرب زانو زد و مشغول مذاکره و کوتاه آمدن از ادعاهای ایدئولوژیک خود است.
د- آمریکا نگران پیشرفت‌های نظامی غیرهسته‌ای ایران است. ایران اکنون با شهرهای موشکی و پهپادی و دارا بودن ۲ سازمان رزم در جهان یک قدرت غیرقابل‌تسخیر است.
آمریکایی‌ها دنبال توقف پیشرفت‌های نظامی ایران به بهانه ادعای ساخت بمب اتمی است. آن‌ها خوب می‌دانند ایران سلاح‌های متعارفی در اختیار دارد که مهم‌تر از بمب هسته‌ای است.
هـ- اکنون فقیرترین کشور جهان و محروم‌ترین کشور عرب در برابر ثروتمندترین کشور جهان در دریای سرخ سینه‌به‌سینه ایستاده است.
نه بمب هسته‌ای دارد نه ناو هواپیمابر! اما آن‌چنان ضربه‌ای به آمریکا زده که مجبور شده است ۸۰۰ کیلومتر در آب‌های آزاد جهان عقب بنشیند و هنوز فاش نکند چه ضرباتی از یمنی‌ها روی دو ناو هواپیمابر دریافت کرده است.
وقتی یک قدرت برتر با یک قدرت فروتر می‌جنگد قدرت فروتر اگر اراده مقاومت کند چیزی برای از دست دادن ندارد. اما آن قدرت برتر خیلی چیزها دارد که از دست بدهد!
آمریکا و اسرائیل در برابر محور مقاومت به‌ویژه یمن ، غزه و لبنان چیزهایی را ازدست‌داده و یا در حال از دست دادن هستند که تصورش را هم نمی‌کردند.
جبران شکست برای آمریکا و اسرائیل در میدان امکان‌پذیر نیست. آن‌ها به دیپلماسی روی آورده‌اند. آن‌هم نه با کسانی که رودرروی آن‌ها ایستاده‌اند فکر می‌کنند کانون اصلی جای دیگر است. برای همین اصرار دارند موضوع مذاکره همیشه در دستور کار آن‌ها باشد.
و- آمریکا و اسرائیل ایران اسلامی را مانع سلطه خود در غرب آسیا می‌دانند. اگر آن‌ها قادر به حمله نظامی به ایران بودند حتی یک دقیقه در این اقدام تردید نمی‌کردند. آن‌ها تنها راه را ورود از پنجره نه آن‌هم از درب دیپلماسی می‌دانند آن‌ها هیچ‌وقت دنبال توافق نبودند و نیستند. چون با آن ادعایی که اظهار می‌کنند و آنچه در سر دارند هزاران کیلومتر فاصله وجود دارد.آمریکایی‌ها در مذاکرات جدی نیستند.اگر جدی بودند هر ۱۱ ساعت یک تحریم به تحریم‌ها اضافه نمی‌کردند!
ایرانیان طی ۴دهه گذشته ثابت کرده‌اند هم در عرصه میدان و هم در عرصه دیپلماسی می‌توانند بازی را مدیریت کنند.
آگاهان سیاسی خوب می‌دانند طرف مقابل هیچ شانسی برای توفیق ندارد.
این بار مردی در میدان است که مختصات میدان را خوب می‌داند. عراقچی تاکنون مهارت خود را در فهم بالا، پایین آوردن صدای آمریکایی‌ها نشان داده است.
تا چه بازی رخ نماید، بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
