تبلیغ رایگان موساد در تهران!
روزنامه جوان نوشت:
آمارها نشان میدهد که هرسال با آغاز فصل بهار و بعد از آن تابستان میزان آتشسوزیها در کشور بالا رفته است. بخشی از این حوادث اقلیمی است و برخی دیگر نیز به دلیل دستکاریهای انسانی، بهویژه رعایت نکردن مسائل ایمنی، صورت گرفته است. سازمان مراتع و جنگلبانی در گزارشی که سال گذشته منتشر کرده نوشته است که ۶۵۰۰ هکتار از جنگلها به دلیل گرما و نیز سهلانگاری عامل انسانی از بین رفته است. این دست اخبار آنقدر در میان خبرهای متعدد طبیعی است که معمولاً جامعه را درگیر خود نمیکند، اما چرا آتشسوزیهای اخیر که برخی بسیار دامنه کوچکی داشته و مثلاً شامل یک کارگاه کوچک نیز بوده آنقدر بزرگنمایی شده که پای عامل خارجی را وسط کشیده است؟
به عبارت خیلی سادهتر، درباره آتشسوزیهای اخیر چنان بحثهای عجیبی در رسانه شکلگرفته و به سادگی پای عناصر جنگ خاکستری بازشده است که حتی دشمن نیز به آن میزان برایش تبلیغ نکرده و حتی در پذیرفتن مسئولیت آن نیز واهمه دارد. واقعیت آن است که تبلیغات رایگان برای سرویس اطلاعاتی خارجی به ویژه سازمانهای تروریستی و متخاصم در هیچ کشوری امکانپذیر نبوده و فقط در ایران است که خرابکاری عامل خارجی عادیسازی میشود. درواقع، برخی رسانهها و نیز تعدادی از فعالان فضای مجازی بدون دریافت حقالعمل برای واحد یا اداره عملیات روانی یک سرویس امنیتی خارجی کار میکنند بدون آنکه اطلاع داشته باشند که در سطح یک افسر برای آن مجموعه آورده داشتهاند. در ادبیات اطلاعاتی به این موضوع «جنگ در حلقه سوم» گفته میشود.
در این طرح روانی با ماهیت امنیتی به این موضوع نیز اشارهشده است که علاوه بر تکثر نظامی در اطراف ایران باید خطوطی را طراحی کرد که به آشوبهای خشن و مستمر و ایجاد «حس بحران» در داخل دامن بزند، زیرا تهدید خارجی بدون پیوست داخلی امکان عملیاتی شدن پیدا نخواهد کرد.
سرویس اطلاعاتی با وسط کشیدن پای عامل خارجی برای آتشسوزیهای اخیر که بسیار هم محدود بوده، در تلاش است خودش را از منطقه خاکستری خلاص کرده و وارد نقطه قرمز شود. در این بازه زمانی نقل و انتقالاتی به صورت رایگان برای موساد کار میکنند و در واقع کارگر بدون دستمزد هستند آنهم برای اخباری که کیلومترها از واقعیت دور است.
در حال حاضر پخش شایعات عجیب، تحلیلهای گوناگون و تفسیرهای پسازآن درباره آتشسوزیهای موردی که در رسانه بزرگنمایی شده نه تنها به تهدید امنیت روانی محسوب میشود بلکه بخشی از همان عملیات حلقه سوم است که برخی در داخل بهصورت رایگان آن را اشتراک کردهاند.
از همین روی همانقدر که در برخورد با لایه سخت همکار با سرویس متخاصم حساسیت داریم، در برخورد با عامل رایگان و ژلهای آن نیز باید اهتمام داشت، البته دست بردن در این لایه نرم نیاز بهدقت، ظرافت و هوشمندی بیشتری دارد!
******
ترامپ و دشواری تحلیل
روزنامه خراسان نوشت:
اگر شناختی کلی از کلیات رفتار و طرز فکر ترامپ نداشته باشیم، هر لحظه و هر روز با هر اظهارنظر جدید او درباره یک موضوع باید به شکلی متفاوت تفسیر و تحلیل کنیم و دچار تناقض شویم. تا این لحظه میتوان گفت که سه امرِ کلیِ جهت دهنده سیاست کلان ترامپ در قبال ایران تا حدودی -و نه کاملا- روشن است:
۱ـ به دنبال جنگ نیست؛ اما این بدان معنا نیست که هر گونه حملهای منتفی است؛ بلکه تحت شرایطی ممکن است برای بالا بردن دوز فشار به اسرائیل چراغ سبزی نشان دهد که حملات ایذایی محدودی انجام شود البته اگر قبلش مطمئن باشد که منجر به جنگ نخواهد شد.
۲ـ به دنبال توافق به عنوان یک اولویت است؛ این هم بدان معنا نیست که هر توافقی را میپذیرد یا به توافق احتمالی تمام و کمال عمل خواهد کرد.
۳ـ در رویکرد خود در قبال تهران چندان در گیر و دار مشکلات و مسائل تاریخی فی ما بین نیست.
تا این جا، صرف شروع دیپلماسی با ایران یک امر و پالس مثبت است و در راستای همان اولویت او برای توافق است. اما مسئله کلیدی این است که چه توافقی میخواهد. این را هم باید درک کرد که تصویر و روایت برای او بسیار حائز اهمیت است و به همین خاطر میخواهد با اعمال مستمر تحریمها، تهدیدها و مواضعی حداکثری فضای بیرونی مذاکرات و نه لزوما فقط فضای میز مذاکره را تحت الشعاع قرار دهد که البته این رفتار او جدا از این که تلاشی برای به تصویر کشیدن مذاکره با ایران از موضع قدرت است، نوعی چانه زنی مذاکراتی نیز هست. اما اگر او زمانی فکر کند که مذاکره با ایران به دلایلی تصویری ضعیف از او نشان میدهد، ممکن است حتی وسط راه و برای مدتی قید آن را هم بزند؛ به ویژه اگر در پروندههای مهمی چون جنگ اوکراین با برقراری صلح توفیق کلانی به دست آورد یا حتی ممکن است زمانی هم اگر توافقی حاصل شود و او نتواند تصویری برنده از آن در مقابل مخالفان بسازد، در مسیر اجرا برای جبران تعلل کند.اما در عین حال هم نباید فراموش کرد که ترامپ دوست دارد از کاه، کوه و از هیچ، دستاوردی بزرگ بسازد؛ نمونه آن کارنامه صد روز نخست ریاست جمهوری دوم اوست.
در حالی که در هر دو عرصه اقتصادی و پروندههای سیاست خارجی دستاورد خاصی نداشته و در پسرفت هم بوده است اما با آب و تاب تبلیغ میکند و میگوید که در این صد روز به اندازه صد سال و ده ها رئیس جمهور کار کرده است.از این رو هم بعید نیست که فردا روزی توافقی با ایران تقریبا در سطح همان برجام با تغییراتی امضا کند و برای خلق همان تصویر برنده مانور دهد و بگوید تنها کسی بوده که مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی شده است و در آن هنگام هم مقصود خود از برچیدن برنامه هستهای ایران را برنامه هستهای نظامی اعلام کند.ترامپ همین است؛ واقعا برخی اوقات خودش هم از رفتار پیچیدهای که دارد سردرگم میشود. حتی نتانیاهو را هم سرکار گذاشته است و دیروز روزنامه اسرائیل هیوم نوشت که بیبی در گفت و گو با نزدیکانش از سیاست خاورمیانهای ترامپ اظهار ناخرسندی کرده و گفته است که رفتارش با حرفهایی که او در نشست خصوصی میزند، مطابقت ندارد.
******
عبدی: نظام از حجاب عبور کرده و دنبال مقابله با برهنگی است!
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
تندروها دنبال انتقامگیری از انتخابات ۱۴۰۳ هستند و برای این كار حجاب را بر سر نیزه كردهاند و فریاد «لا حكم الا لله» سر میدهند. چرا متوجه نیستید، نظام از شما عبور كرده است كه آقای پزشكیان را تأیید كرد، چون میدانستند او انتخاب میشود و افكارش را هم میدانستند و دو روز پیش هم در اجلاس خبرگان به وضوح در پاسخ به اظهارات مدیریت محترم اجلاس درباره حجاب گفت: «هرگز حاضر نیستم كشور بهم بریزد، از اقداماتی كه دشمن از آن سوءاستفاده كند پرهیز كرده، كاری نمیكنم انقلاب زیر سوال رود و مردم ضددین شوند» و در جلسات دیگر هم به خوبی توضیح داده است. اگر نمیتوانید یا جرأت مقابله با این تصمیم نظام را ندارید، دنبال بازی نگردید.
از سوی دیگر تندروها دنبال آن هستند كه اعتبار و وجاهت نسبی كسب شده دستگاه قضایی از جانب آقای اژهای را با شلوغكاریهای خود و فشار وارد كردن به قوه قضاییه ناچیز كنند. همچنین در پی بیاعتبار كردن نهاد هیات نظارت بر مطبوعات هستند. اگر برای تندروها خواندن یك یادداشت سخت و از آن سختتر فهمیدن آن است، پس بدانند كه آن یادداشت گفته است كه: «اگر میتوانید همین قانون مبتنی بر شرع موجود را اجرا كنید؛ و اگر نمیتوانید و از آن عدول كردهاید، به این معناست كه به مبنای عرف مراجعه كردهاید.
پس از خود مردم بپرسید كه چه چیزی را جرم میدانند یا نمیدانند و روشن است كه این ربطی به شرعی دانستن و ندانستن یك فعل تا ترك فعل ندارد. همچنان كه دروغ گفتن گناه كبیره هست، ولی جرم نیست. امیدواریم این حد از سادهنویسی نیز قابل فهم برای تندروهایی باشد كه در همه عرصهها شكست خوردهاند و فعلا به هر چیزی برای پرهیز از غرق شدن آویزان شدهاند.
******
اتهامزنی وزیر خاتمی به مجلس: میخواهند دولت پزشکیان را زمین بزنند!
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح طلب و وزیر دولت اصلاحات در گفت و گو با سایت خبرآنلاین، ادعاهای عجیبی را مطرح کرد. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* اینکه مجلس با سلطه جبهه پایداری برای آقای پزشکیان ساز مخالف میزند و دنبال این هستند که آقای پزشکیان موفق نشود، کاملاً مشهود است. اولین استیضاح آنها تا حدی با استقبال عمومی مواجه شد، چون آقای همتی در کنترل ارز اشتباه کرد و برخلاف شعارهایی که داده بود، عمل کرد. او خیلی بیپروا قیمت ارز را بالا برد و مدام میگفت که قیمت پایین میآید، اما این اتفاق نیفتاد و همین موضوع دامنگیر او شد.
* مردم هم به شدت از گرانیها، بهویژه گرانی ارز که به گرانیهای دیگر منجر شد، ناراحت بودند و از این استیضاح استقبال کردند. اما ادامه استیضاحها به بهانههایی از این دست نشان نمیدهد که مجلس رویکرد مردمی دارد یا دغدغه مردم را دنبال میکند و میخواهد به نفع حوزههای انتخابی خود قدمی بردارد. بلکه آنها مترصد این هستند که دولت آقای پزشکیان را زمینگیر کنند. آقای پزشکیان هم تا حالا خیلی تلاش کرده که با مجلس کنار بیاید، اما با این حال، مشخص است که این جریان، جریانی خطرناک است و مواجهه با آن ظرافتهایی میطلبد که به نظر میرسد از توان دولت خارج است.
* طبیعی است که دولتها ممکن است اشتباهاتی داشته باشند و آقای همتی هم قطعاً اشتباهاتی داشته است. اما جریانی که وجود دارد، جریانی است که به دنبال بهانه میگردد. کافی است اتفاقی مثل ماجرای بندر شهید رجایی رخ دهد که اگر بررسی کنند، ممکن است ردپاهایی از برخی جریانها هم پیدا شود. اما اینها به این مسائل کاری ندارند؛ همین که بهانهای پیدا کنند، سعی میکنند از آن به عنوان وسیلهای استفاده کنند تا بار خود را به مقصد برسانند و راه خود را ادامه دهند.
* اصلاً بحث آقای علیآبادی، وزیر نیرو مطرح نیست؛ بلکه بحث آقای پزشکیان است، حتی اگر همین شخص وزیر آقای رئیسی هم بوده باشد. همین فرد به محض آنکه با همان تواناییها و همان سیاستها وزیر پزشکیان میشود، همه مشکلات به او نسبت داده میشود. هدف، خود او نیست؛ هدف، آقای پزشکیان است. آنها میخواهند ناترازی انرژی موجود و خاموشیهایی که اکنون پیش آمده را به دولت آقای پزشکیان نسبت دهند. این چیزی است که سابقه دارد و کاملاً مشخص است. یک بررسی کارشناسی نشان میدهد که این مشکل از دولت قبل بهجا مانده و حالا آقای پزشکیان با آن درگیر است. این مساله نه به وزیر او ربط دارد، نه به خود آقای پزشکیان. این از جمله ناترازیهایی است که باید در سطح سران قوا و در سطح حاکمیت حلوفصل شود.
******
دستگاه رسانهای دولت آب به آسیاب دشمن نریزد
روزنامه کیهان نوشت:
در روزهای گذشته خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری رسمی دولت) در مطلبی با عنوان «شکاف بین اسرائیل و آمریکا در موضوع مذاکرات هستهای ایران در حال افزایش است» نوشت: «اختلافات میان رژیم صهیونیستی و آمریکا در رابطه با مسئله مذاکرات ایران، باعث شده است تا مجددا مواضع و خواستههای این رژیم در رابطه با ایران، از سوی آمریکا مورد توجه قرار نگیرد، چرا که خواستههای مطرح شده از سوی مقامات این رژیم، با واقعیت موجود همخوانی ندارد.» همزمان روزنامه اعتماد- متعلق به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت- در مطلبی مشابه نوشت: «به ادعای ناظران میان اسرائیل و ایالاتمتحده شکافهای عمیقی وجود دارد که به برنامه هستهای ایران مربوط میشود.»
این قبیل تحلیلها از سوی رسانههای منتسب به دولت در حالی است که تجربه ثابت کرده است که اختلاف آمریکا و اسرائیل در مسئله ایران، صرفا اختلافی تاکتیکی است و این دو، در استراتژی مواجهه با ایران، هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند. به عبارت دیگر، هدف آمریکا و اسرائیل در مسئله ایران، هدفی واحد و مشترک است و صرفا ممکن است در گزینهها و روشهای رسیدن به این هدف با یکدیگر اندک اختلافنظری داشته باشند.
بر همین اساس به هیچ عنوان نمیتوان این استراتژی واحد و اختلاف تاکتیکی را به عنوان «شکاف عمیق» در نظر گرفت. درخصوص هماهنگی آمریکا و اسرائیل در مسئله ایران، مستندات متعددی وجود دارد که در اینجا فقط به 2 مورد که مربوط به روزهای اخیر است، اشاره میکنیم:
روز گذشته «بتسالل یوئل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبه با خبرگزاری صهیونیستی «JNS» گفت: «نابودی کامل برنامه هستهای ایران هم خواسته ترامپ و هم خواسته اسرائیل است.» پیش از آن، ترامپ در مصاحبه با شبکه NBC گفته بود:«هدف از مذاکره با ایران برچیدن کامل برنامه هستهای است.»
8 اردیبهشت سال جاری، روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» در مطلبی نوشت: «یک مقام اسرائیل گفت: واشنگتن و تلآویو از نزدیک و آشکارا درباره برنامه هستهای ایران در تماس هستند و گفتوگوهای آنها ادامه دارد ما با آمریکاییها در حال گفتوگو هستیم و این گفتوگو یکطرفه نیست. ما همچنان مواضع خود را بیان میکنیم. گفتوگوی ادامهداری در بسیاری از سطوح انجام میشود. روابط خوب و صمیمانهای در این خصوص میان اسرائیل و آمریکا وجود دارد.»
تفاوتهای تاکتیکی آمریکا و اسرائیل نباید موجب سوءتفاهم درباره ماهیت روابط آنها در قبال ایران شود. آنچه مشخص است، نوعی تقسیم کار میان آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف راهبردیشان علیه ایران است. در واقع، اختلاف در تاکتیکها، نهتنها تهدیدی برای همکاریشان نیست، بلکه مکملی برای پوشش جامعتری از حوزههای مقابله با ایران به شمار میرود. در این میان انتظار آن است که دستگاه رسانهای دولت، با هوشیاری و هوشمندی بیشتری عمل کرده و پازل عملیات روانی دشمن را تکمیل نکند. دشمن با نمایش «پلیس خوب-پلیس بد» در پی ایجاد ایجاد اختلال محاسباتی در طرف ایرانی است. در این میان، دستگاه رسانهای دولت نباید آب به آسیاب دشمن بریزد.
******
تودهنی محکم ظریف و عراقچی به ترامپ
۲ مقام آمریکایی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا قصد دارد در اقدامی تحریکآمیز در سفر آتی خود به عربستان سعودی اعلام کند که آمریکا از این پس خلیجفارس را با نام جعلی آن «خلیج ع.ر.ب.ی» خواهد نامید.
اقدامات تحریکآمیز ترامپ در شرایطی انجام میشود که نام خلیج همیشه فارس از قرنها پیش تاکنون به طور گسترده شناخته شده است و اسناد تاریخی هم موید همین مطلب است. دولت ایران در سال ۲۰۱۲ تهدید کرد که گوگل را به دلیل حذف نام این پهنه آبی از نقشههایش، تحت پیگرد قانونی قرار خواهد داد. در نقشههای گوگل در آمریکا، این پهنه آبی با عنوان جعلی آن نشان داده میشود. در نقشههای اپل فقط نام خلیجفارس ذکر شده است. نیروهای نظامی آمریکا سالهاست که بهطور یکجانبه این پهنه آبی را در بیانیهها و تصاویر منتشرشده خودشان با عناوین جعلی خطاب میکنند.
این خبر واکنش محمدجواد ظریف را به دنبال داشت و او در صفحه شخصی خود نوشت: «آنچه پیرامون استفاده از نام ساختگی برای خلیجفارس شنیده میشود هر ایرانی میهن دوست از هر گرایشی را به خشم میآورد. برای ایران، به جهانیان و ساکنان کاخ سفید نشان خواهیم داد که ایرانیان، همراه و هم زبان، این سوداگری کوته بینانه را برنمیتابند».
سیدعباس عراقچی وزیر امورخارجه هم در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: «نام خلیج فارس، مانند بسیاری از نامهای جغرافیایی، ریشه عمیق در تاریخ بشر دارد. ایران هرگز به استفاده از نامهایی مانند دریای عمان، اقیانوس هند، دریای عرب یا دریای سرخ اعتراضی نداشته است. استفاده از این نامها به معنای مالکیت هیچ ملت خاصی نیست، بلکه نشاندهنده احترام مشترک به میراث جمعی بشریت است. در مقابل، اغراض سیاسی برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس، نشاندهنده نیت خصمانه علیه ایران و مردم آن است و به شدت محکوم میشود. چنین اقدامات مغرضانهای، توهین به همه ایرانیان، صرف نظر از پیشینه یا محل اقامت آنها، است. امیدوارم که شایعات مضحکی که در مورد نام خلیج فارس وجود دارد، چیزی بیش از یک کمپین دروغپراکنی توسط افراد «همیشه جنگطلب» برای خشمگین کردن ایرانیان در سراسر جهان و تحریک آنها نباشد. مطمئنم که رئیس جمهور آمریکا میداند که نام خلیج فارس قرنها قدمت دارد و توسط همه نقشهنگاران و نهادهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده است و حتی تا همین اواخر دهه ۱۹۶۰ توسط همه رهبران منطقه در مکاتبات رسمی خود استفاده میشد. هرگونه اقدام کوتهبینانه در این زمینه هیچ اعتبار یا اثر قانونی یا جغرافیایی نخواهد داشت، جز آنکه خشم همه ایرانیان از هر قشر و عقیده سیاسی در ایران، ایالات متحده و سراسر جهان را به دنبال خواهد آورد».
******
یک وزیر دیگر دولت در آستانه استیضاح
نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی گفت: بعد از اخطار آخری که در صحن علنی مجلس به وزیر نیرو دادم اما مشاهده می کنیم که اوضاع بهتر نشده و بحث استیضاح را دنبال کرده ایم.
مصطفی پوردهقان با اشاره به قطعیهای مکرر و بدون برنامه برق در استان یزد و شهرستان اردکان اظهار داشت: «همه استانهای کشور مطابق برنامه وزارت نیرو درگیر قطعی برق هستند. البته گاهاً خارج از برنامه زمانبندی و به دلیل مشکلاتی که برای نیروگاهها پیش میآید نیز شاهد خاموشی هستیم. بنده انتظار مدیریت بهتری از وزیر نیرو داشتم و به همین دلیل بعد از اخطار آخری که در صحن علنی مجلس به وزیر نیرو دادم اما مشاهده میکنیم که اوضاع بهتر نشده بحث استیضاح را دنبال کردهایم و انشاالله بحث استیضاح وزیر نیرو را به زودی در صحن علنی مجلس مطرح خواهیم کرد».
وی تصریح کرد: «خاموشیها هنوز به حوزه تولید نرسیده و بار آن فقط بر دوش بخش کشاورزی و مصرف خانگی است. هر چند پیش بینی میشود که تا یکی دو ماه آینده قطع برق به واحدهای تولیدی هم برسد».
نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «اکنون دولت فقط دو راه دارد یا میزان تولید را بالا ببرد یا میزان مصرف را با سیاست گذاری صحیح کاهش بدهد. ولی اگر روند مدیریت کنونی را ادامه دهد اوضاع بهتر نخواهد شد».
******
سخنگوی دولت چرا از رهبر انقلاب مایه میگذارد؟
سایت جهاننیوز نوشت:
سخنگوی دولت در نشست خبری اخیر خود با خبرنگاران، درباره ارسال پیامک های کشف حجاب به این مضمون گفته است: «ما گزارش های متعددی داریم درمورد ارسال برخی از پیام ها به شهروندان. دولت در جریان این ماجرا قرار گرفته و ما دغدغه های مردم را به درستی درک می کنیم؛ اما نگرانی هایی هم به دولت منتقل شده درباره هنجارشکنی هایی که بعضاً اتفاق می افتد.... ما به مردم اطمینان می دهیم که سیاست دولت در مورد وفاق با سایر قوا مورد توجه قرار گرفته و همه روی این موضوع تاکید می کنیم که رعایت کرامت مردم، حفظ حرمت زنان و خانواده و حفظ آرامش عمومی و جلوگیری از تکرار تجربه های تلخ گذشته که ناکارآمد هم بودند در دستور کار هست و به همین جهت، حفظ آرامش عمومی و جلوگیری از این تکرار ها به صورت جدی مورد وفاق همه عزیزان قرار گرفته است».
فاطمه مهاجرانی همچنین اشاره کرده است که: «رهبری فرمودند که کارهای بیقاعده و بی برنامه نباید در مورد مسأله حجاب صورت بگیرد ... همه ما پیرو رهبری هستیم».
در این زمینه، چند نکته قابل بیان است:
یک: ارسال پیامک، موضوعی نیست که این همه نیاز به پر و بال دادن داشته باشد. این روزها مردم با مشکلات اقتصادی و ناترازی انرژی و ... دست و پنجه نرم می کنند و حالت خوبی ندارد که دولت اینگونه خود را سرگرم حواشی کند.
دو: ممکن است برخی افراد، خبرنگاران و رسانه های خاص بخواهند حاشیه سازی کنند و مدام از دولتی ها در این زمینه پرسش کنند؛ اما از دو حال خارج نیست؛ یا دولت در دام این رسانه ها افتاده و یا اینکه علاقه به این نوع مسائل و حاشیه سازی ها دارد!
سه: مقابله با هنجارشکنان، هم تکلیف قانونی و شرعی و هم مطالبه مردم و خانواده هاست. اتفاقاً مردم علاوه بر پیامک، منتظر اقدام در مراحل دیگر هستند.
چهار: کلی گویی های سخنگوی دولت شاید به درد سخنرانی، همایش و نشست خبری بخورد اما این پرسش را همچنان بی پاسخ می گذارد که دقیقاً دولت در برابر کسانی که در حال تعرض به حریم جامعه، ترویج و عادی سازی بی حیایی و بی بند و باری و ایجاد ناامنی اخلاقی هستند و برای مقابله با کسانی که اصرار بر این کار دارند، چه برنامه ای دارد؟ کف میدان و واقعیت با نشست خبری فرق دارد!
پنج: دیماه گذشته، اعتماد در گفتگویی که از زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان رئیسجمهور منتشر کرد، در مورد قانون جدید عفاف و حجاب به نقل از وی نوشت: «قانون حجاب با روح انقلاب اسلامي در تضاد است»! سخنگوی دولت نیز در مصاحبه اسفندماه 1403 با آرمان ملی درباره قانون جدید عفاف و حجاب گفت: «ممکن بود در دهه 60 این قانون جواب بدهد، ولی در 1400 دیگر این قانون جواب نمی داد؛ در دهه 1400 دیگر این جواب نمی دهد؛ 400 تا 1410 دیگر این جواب نمی داد».
از یک طرف، دولتیها با فعالیت پلیس امنیت اخلاقی یا همان گشت ارشاد مخالف هستند؛ از طرف دیگر، به قانون جدید عفاف و حجاب حمله می کنند؛ خودشان هم تا الآن نه برنامه ای بیرون داده اند و نه معلوم است در جنگی که علیه عفت و اخلاق جامعه راه افتاده است و دستگاه های دشمن نیز پشت آن است، در کجای ماجرا قرار دارند؟! از سوی دیگر، نه تنها توانایی دفاع از ارسال پیامک عادی هم ندارند، بلکه بعضاً خودشان به آن حمله هم می کنند و حالت یک قهرمانان به خود می گیرند!
شش: سخنگوی دولت اصطلاحا از رهبر انقلاب مایه می گذارد و می گوید که کارهای بی قاعده و بی برنامه نباید انجام شود؛ اتفاقاً پرسش این است که قانون جدید عفاف و حجاب که با همکاری سه قوه تنظیم و به تصویب مجلس و شورای نگهبان رسید هم بی قاعده و بیبرنامه بود؟!
هفت: جالب است که با این همه تعلل و حاشیه سازی که دولت در زمینه حجاب و عفاف ایجاد کرده است، سخنگوی دولت می گوید ما پیرو رهبری هستیم! تلاش برای معلق نگه داشتن قانونی رسمی کشور، جری کردن هنجارشکنان و شاد کردن دشمنان در این زمینه، با کجای این ادعا همخوانی دارد؟!