جواد مرشدی: چهارمین دور مذاکرات ایران و آمریکا که قرار بود شنبه گذشته برگزار شود به گفته وزیران خارجه ایران و عمان بهدلایل تدارکاتی و فنی به تعویق افتاد.
برخی معتقدند لغو مذاکرات روز شنبه ایران و آمریکا تحت تأثیر فشار سه کشور اروپایی بر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است. این منابع اطلاعاتی مدعیاند که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، با فشار تروئیکای اروپا وارد مرحله جدیدی از مداخله در روند مذاکرات ایران و آمریکا شده است.
در همین راستا دیروز نمایندهٔ ویژهٔ دونالد ترامپ در امور خاورمیانه گفت در تلاش است تا چهارمین دور مذاکرات هستهای بین ایالات متحده با ایران را برای آخر هفته برنامهریزی کند.البته ویتکاف سفر رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه را نیز بهانه ای برای عدم تحقق این ادعا بر شمرد.
حبرگزاری "خبرآنلاین "در گفتگو با عماد نجار کارشناس سیاست بینالملل به نقش تروئیکای اروپایی و رژیم صهیونیستی در به تعویق افتادن دور چهارم مذاکره ایرتن و آمریکا پرداخته است.
با توجه به اینکه در دور اخیر مذاکرات تنها طرفین ایران و آمریکا حضور داشتند و خبری از تروئیکای اروپایی نبود، این سؤال مطرح میشود که پیشنهاد اخیر ایران برای مذاکره با تروئیکای اروپایی تا چه اندازه بر روند گفتوگوها تأثیرگذار بوده و آیا باعث نارضایتی دولت ترامپ شده است؟
واقعیت این است که پیشنهادهای برخی کشورهای اروپایی، بهویژه فرانسه، برای میانجیگری یا ورود به مذاکرات، بسیار سطحی و در حد و شأن جمهوری اسلامی ایران نیست. ما طی ۴۷ سال گذشته، همواره با کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، در مقاطع مختلف گفتوگو داشتهایم؛ گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم و از طریق واسطههایی چون نامهنگاری یا مجاری دیپلماتیک دیگر.حتی در دوران دولت شهید آیتالله رئیسی نیز مذاکراتی غیررسمی و غیرمستقیم با آمریکاییها صورت گرفت که بنا به مصلحت، رسانهای نشد. بنابراین، گفتوگو میان ایران و آمریکا همواره، بهصورت مستقیم یا با واسطه، وجود داشته است.
اما برخی کشورهای اروپایی تصور میکنند که در شرایطی که آمریکا با زیادهخواهی و طرح موضوعاتی خارج از چارچوب توافق هستهای وارد میدان شده، میتوانند با پیشنهادهای سطحی و غیرواقعی نقشی ایفا کنند. این در حالی است که ایران از ابتدا تأکید کرده بود که تنها درباره موضوع هستهای مذاکره خواهد کرد و سایر مسائل جایگاهی در گفتوگوها ندارند.
اروپا و آمریکا باید درک کنند که تنها راه رسیدن به توافقی معقول و متوازن، مذاکره مبتنی بر احترام متقابل و درک منافع طرفین است. اگر کشورهای غربی به زیادهخواهی خود ادامه دهند، بخواهند منافع ملی ایران را نادیده بگیرند، یا بهگونهای عمل کنند که جبهه مقاومت آسیب ببیند، قطعاً مذاکرات بینتیجه خواهد ماند.
بله، فشار حداکثری آمریکا ادامه دارد، اما باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب، از سال ۱۳۵۸ تحت تحریم قرار داشته است. در این مدت، نهتنها کشور دچار بحران نشده، بلکه در بسیاری از حوزهها از جمله نظامی، علمی، پزشکی و صنعتی پیشرفت داشتهایم. بنابراین، اگرچه فشار اقتصادی بر مردم سنگین است، اما با مدیریت صحیح میتوان از آن عبور کرد.
یکی از موضوعات مورد مناقشه در مذاکرات بحث هستهای بود، چرا با توجه به اینکه آمریکا و اسرائیل خود دارای سلاح هستهای هستند در مورد ایران تا حد سختگیری میکنند؟
این نکته مهم است که تسلیحات هستهای، برخلاف آنچه تصور میشود، توان بازدارندگی حقیقی ندارند. شاید بتوانند در ظاهر و در عرصه سیاسی نوعی هراس ایجاد کنند، اما واقعیت آن است که در عمل هیچگاه استفادهای از آنها صورت نگرفته است؛ بهجز مورد فاجعهبار بمباران هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا.
امروز کشورهای متعددی صاحب تسلیحات هستهای هستند، اما هیچکدام از آنها جرأت استفاده از این سلاحها را ندارند. بنابراین، دستیابی ایران به چنین فناوریای، از منظر راهبردی و بازدارندگی، فاقد فایده واقعی است. به همین دلیل نیز جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است که نه تمایلی به ساخت بمب اتم دارد و نه آن را مشروع میداند.
رهبر معظم انقلاب نیز با صراحت اعلام کردهاند که از نظر فقهی و دینی، تولید تسلیحات کشتار جمعی حرام است. با این حال، ایران بهعنوان کشوری مقتدر، توان فنی لازم برای دستیابی به چنین سطحی از فناوری را دارد؛ اما ارادهای برای این کار وجود ندارد.در عوض، توان بازدارندگی حقیقی ما در حوزههای دیگر همچون صنایع موشکی، پهپادی، دفاع دریایی، و تجهیزات نظامی بومیشده حاصل شده است. این دستاوردهاست که ایران را در برابر تهدیدها مقاوم ساخته است.
آیا اسرائیل توان مقابله نظامی و تسلیحاتی با ایران را دارد؟
رژیم صهیونیستی حتی در برابر نیروهای مقاومت در نوار غزه نیز ناتوان ظاهر شد. در جنگهای اخیر، بهویژه در طی ۱۵ ماه گذشته، انبارهای تسلیحاتی این رژیم به شدت تهی شد و برای ادامه جنگ، وابسته به کمکهای خارجی شد؛ عمدتاً از سوی آمریکا. بحران اقتصادی در سرزمینهای اشغالی نیز بهوضوح نشان میدهد که این رژیم از نظر توان نظامی، تاب مقابله با ایران را ندارد.
در «طوفان الأقصی» نیز مشخص شد که اگر نبردی واقعی میان مقاومت و اسرائیل شکل بگیرد، رژیم صهیونیستی بهطور کامل فروخواهد پاشید.
نقش رژیم صهیونیستی را در تعویق مذاکرت ایران و آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
اسرائیل همواره تلاش داشته تا آمریکا را به اقدام نظامی علیه ایران وادارد؛ چه در زمان ترامپ و چه در دولتهای دیگر. اما ترامپ با وجود لحن تند خود، فردی بود که اقتصاد را بهخوبی درک میکرد و میدانست که جنگ با ایران هزینهای سنگین دارد و پیروزیای در پی نخواهد داشت.
بنظر شما آیا ترامپ زیر بار این خواسته رژیم صهیونیستی در مورد حمله یه ایران خواهد رفت؟
آمریکا تجربه شکست در یمن را دیده است. پس بهخوبی آگاه است که مواجهه با ایران، که کشوری قدرتمندتر از گروههای مقاومت یمنی است، بهمراتب پرهزینهتر و بینتیجهتر خواهد بود. رژیم صهیونیستی میکوشد آمریکا را به مداخله نظامی وادار کند تا توان ایران درگیر فرسایش شود و خود بتواند بهرهبرداری کند. اما این راهبرد، از دید واشنگتن، تاکنون با استقبال مواجه نشده و به نظر نمیرسد که در آینده نیز تغییری در این زمینه حاصل شود.
برخی منابع مدعیاند که لغو مذاکرات ایران و آمریکا تحت فشار تروئیکای اروپایی بر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، صورت گرفته است. به نظر میرسد اروپا تلاش دارد با اعمال فشار از طریق آژانس، ایران را در مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا وادار به عقبنشینی و امتیازدهی کند.
اینگونه مداخلات، بخشی از راهبرد غرب برای حفظ نقش خود در تحولات منطقهای و مذاکرات است. ورود گروسی به ایران، از منظر روانی، میتواند در حکم یک اهرم فشار باشد تا ایران را در مذاکرات نرمتر کند. با این حال، چنین اقدامات غیرمستقیم تأثیری بر اراده جمهوری اسلامی نخواهد داشت.در نتیجه اینکه هر نوع فشار سیاسی، روانی یا اقتصادی از سوی آمریکا، اروپا یا رژیم صهیونیستی، اگرچه میتواند شرایط را دشوارتر کند، اما نمیتواند ایران را از اصول اساسی خود در مذاکرات منصرف سازد. راهحل، تنها از مسیر مذاکره عادلانه، احترام متقابل و رعایت منافع مشروع طرفین میگذرد.
311212