شمال نیوز: دکتر صادقعلی رنجبر مدرس دانشگاه | بارسلونا علیرغم بازی بسیار زیبا و طی کردن فراز و فرود کامیابی و ناکامی و حتی با کامبک امیدوار کننده، باخت و از رسیدن به فینال و دستیابی به جام قهرمانان اروپا بازماند!
تماشاگران فوتبال فهم و ورزشی بارسلونا، در اوج بروز احساسات غمگین و اشکبار، نه تنها بازیکنان خود را در استادیوم هو نکردند و فضای مجازی را به توهینها و تمسخرها و فحاشی ها نیالودند، بلکه ضمن تشویق ها و دلداری دادنها، با آنها همدردی کرده و در نهایت درایت، آنها را به تکرار افتخارات گذشته در آینده ترغیب کردند!
جدای از برداشتهای ورزشی و فرهنگ استادیومی، می توان از این منش هواداران بارسا، درسهای بزرگی گرفته و به سایر موضوعات اعم از سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، نظامی و غیره تعمیم داد!
آنچه که در بازی دیشب دیده شد، عبارتند از:
۱-هیچ بازیکنی کم فروشی نکرد و همه از جان مایه گذاشتند!
۲-بازیکنان در نهایت آمادگی جسمانی و مهارتی وارد زمین شده و از شروع تا پایان برای پیروزی جنگیدند!
۳-یکایک بازیکنان و مربیان به وظیفه خود عمل کرده و مدبرانه از موقعیتها و داشته ها و قابلیتها استفاده کردند، اگر چه نتیجه جور دیگری رقم خورد!
۴-همدلی ها و همکاری ها و موقعیت آفرینی برای هم تیمی ها در اوج تصورها اتفاق افتاد و در هیچ صحنه خودخواهی و حرکت غیرتیمی شکل نگرفت!
۵-هیچ بازیکنی به بازیکن تیم رقیب، پاس گل نداد و برای حریف بازی نکرد!
۶-تا زمانی که سوت پایان زده نشد، هیچکس ناامید نشد و دست از تلاش برنداشت!
۷-تعویض ها بر اساس لیاقت ها و مهارت ها و نیازها انجام می گرفت و مربی در خط مقدم تشخیص هایش عمل می کرد و همه ناظران، تصمیماتش را تمکین می کردند!
۸-طبیعی است که بعضی از تعویض ها طلایی و بعض از تعویض ها جواب عکس می داد، اما در مجموع تیم تقویت می شد!
۹-همه بازیکنان، کادر و همه تماشاگران، قواعد بازی را رعایت کرده و نهایتا” به رأی و حکم داور احترام گذشته و تمکین می کردند!
۱۰-هیچکس برای تکرار افتخارات گذشته در آینده ناامید نشده و با پالس های منفی، باشگاه را به گوشه رینگ نمی برد!
بازی بارسلونا و اینتر، از متن تا حاشیه و از ابتدا تا انتها، فرهنگسازی بود و ما باید یاد بگیریم که با همین نگاه، به مسائل ورود کنیم!
اما نکته مدیریتی این ماجرا، بکارگیری کاربلدها و عملکرد قوی و تفکر تیمی است!
تردید ندارم که اگر مردم ببینند در سلسله مراتب مدیریتی و مسئولیتها و فعالیتهای تخصصی، بهترین گزینشها انجام پذیرد و افراد متخصص و متعهد به وظایف محوله بکارگیری شوند، حتی ناکامی ها هم مردم را دلگیر نکرده و باز هم چتر حمایتی از نظام و قوه مربوطه را گسترانده و علیرغم همه بدگویی ها و سمپاشی های ببگانگان و معاندان، قوی ترین ارتباطات حسنه با مسئولین و کارشناسان را به نمایش گذاشته و مانع از هرگونه شکاف بین دولت و مردم می شوند!
اما اگر می بینیم که اقشاری از مردم در ادوار گذشته تا کنون اظهار نارضایتی می کنند و نسبت به برخی ناکامی ها واکنش منفی نشان می دهند، این یعنی اولا” از بهترین ها استفاده نشده و تیم مدیریتی و تخصصی خوب چیده نشده و قطعا” تیم فاقد مهارت کافی، نمی توانند عملکرد قابل قبول و یا حتی قابل تحملی داشته باشند!
ضمن اینکه اگر چه یک یا دو ناکامی حتی ناکامی بزرگ قابل اعماض است، اما هرگز سلسله ناکامی ها نه قابل توجیه و نه قابل تحمل اند!
یعنی تیم مدیریتی جامعه، نباید به جای تک ناکامی ها، روی تک کامیابی هایش مانور داده و انتظار استقبال مردم از خودشان را داشته باشند!
مشکلات امروز جامعه ما بیشتر و پیشتر از مسائل سیاسی، مسائل مدیریتی است، مدیریت اداری، مدیریت اقتصادی، مدیریت فرهنگی، مدیریت اجتماعی، مدیریت آموزشی و سایر مدیریت ها!
متأسفانه اکثر مدیران ما اگر چه تحصیلات تخصصی دارند، اما مدیریت نخوانده و عمدتا” مدیریت تجربی دارند و حتی برخی ها فاقد تجربه و یا تجربه مفید و موفق و مؤثرند!
خوشا به حال کسانی که از اتفاقات مختلف، برداشتهای متنوعی داشته و با برش های مختلف، بهره برداری خاص و تعمیم یافته انجام داده و از آنها به عنوان معیاری برای راهکاریایی استفاده بهینه می کنند!
یادمان باشد تیم مدیریتی جامعه ما باید بارسلونایی بازی کند تا در صورت تک ناکامی ها، انتظار همدردی و استمرار همراهی ها از مردم داشته باشند!
و اگر چنین نباشد، طبعا” شاهد حمایتها و مخالفتهای زیکزاکی بوده و ثبات همراهی و همرأیی آنچنان که باید و شاید، ملموس و محسوس و نیز مستمر نخواهد بود!
بازنگری مجدد در انتصابات و دقت نظر حتی در انتخابات پیشنهاد قطعی ام در این برهه از زمان و لازمه برون رفت از شرایط مدیریتی امروز است!