تحلیل موردی درگیری نظامی اخیر هند و پاکستان

مشرق نیوز شنبه 20 اردیبهشت 1404 - 14:13

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی ایران و اوراسیا نوشت:

افزایش تنش نظامی میان هند و پاکستان در پی حملات متقابل در هفته اول ماه مه ۲۰۲۵، بار دیگر منطقه جنوب آسیا را در آستانه بحران گسترده‌ای قرار داده است. این مقاله با تکیه بر تحلیل نظری بازدارندگی، رقابت تسلیحاتی و منازعه کشمیر، در پی آن است تا این پرسش اساسی را بررسی کند که آیا تنش‌های اخیر می‌توانند به جنگی تمام‌عیار منجر شوند یا همچون بحران‌های پیشین در چارچوب تعادل شکننده هسته‌ای مهار خواهند شد. با تحلیل داده‌های میدانی، روایت‌های دیپلماتیک و برآوردهای امنیتی، این مقاله می‌کوشد از طریق چهارچوبی تطبیقی، نشان دهد که بحران جاری، برخلاف نمونه‌های پیشین، ویژگی‌هایی تازه دارد؛ از جمله پیچیده‌تر شدن توازن قوا، تضعیف نقش قدرت‌های میانجی، و گسترش فضای ضد مصالحه در افکار عمومی. هم‌زمان، تنوع سناریوهای احتمالی و شدت وابستگی متقابل امنیتی و اقتصادی در سطح منطقه‌ای، چشم‌انداز این بحران را غیرقطعی اما هشداردهنده می‌سازد. این مطالعه در نهایت پیشنهادهایی برای کاهش تنش، بازتعریف نقش میانجی‌های منطقه‌ای، و تقویت چارچوب‌های پیشگیری از بحران ارائه می‌دهد.

بحران در بستر تاریخ

هند و پاکستان از زمان استقلال در سال ۱۹۴۷ تاکنون سه جنگ کلاسیک را تجربه کرده‌اند و بحران‌های متعددی به‌ویژه بر سر کشمیر را پشت سر گذاشته‌اند. این رقابت نه‌فقط ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک، بلکه هستی‌شناختی نیز هست: دو کشور با روایت‌های متضاد تاریخی و هویتی با یکدیگر مواجه‌اند. حمله تروریستی ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ به کاروان گردشگران هندی در پهلگام، یک نقطه عطف جدید در این تنش‌هاست. عملیات هوایی هند که یک هفته بعد در قالب «عملیات سیندور» علیه ۹ هدف در خاک پاکستان اجرا شد، موجب واکنش شدید اسلام‌آباد و تهدید به مقابله به مثل شد.

نظریه‌های بازدارندگی و تصاعد بحران

در ادبیات روابط بین‌الملل، تقابل هند و پاکستان یکی از نادرترین نمونه‌های رقابت میان دو قدرت هسته‌ای است که فاقد خطوط ارتباطی بحران مؤثر و چارچوب‌های مدیریت تنش پایدارند. نظریه بازدارندگی سنتی، از جمله آموزه‌های کنت والتز، معتقد است که سلاح هسته‌ای مانع از جنگ تمام‌عیار می‌شود. اما بحران‌هایی چون کارگیل ۱۹۹۹ و پولواما ۲۰۱۹، و اکنون عملیات سیندور، نشان می‌دهند که درگیری‌های سطح متوسط و «تصاعد کنترل‌شده» همچنان محتمل‌اند. بر اساس تحلیل اندیشکده Belfer Center، عدم شفافیت در دکترین هسته‌ای پاکستان و نبود خطوط قرمز روشن از سوی هند، خطر تصاعد را افزایش داده است. به‌علاوه، در دوره اخیر، هر دو کشور سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در مدرن‌سازی نیروهای مسلح داشته‌اند (Reuters, ۲۰۲۵).

رقابت تسلیحاتی و توازن قوا

در دهه اخیر، هند با خرید جنگنده‌های Rafale از فرانسه و سامانه‌های دفاع هوایی S-۴۰۰ از روسیه، سطح بازدارندگی خود را افزایش داده است. پاکستان نیز با تکیه بر چین، به جنگنده‌های J-۱۰C و سامانه HQ-۹ مجهز شده و همکاری اطلاعاتی و نظامی خود را با پکن تعمیق بخشیده است. این تقابل موجب نوعی «توازن ناپایدار» شده که در آن هرگونه تحریک جزئی ممکن است به واکنش گسترده منجر شود. به‌علاوه، فضای رسانه‌ای و افکار عمومی ملی‌گرایانه در هر دو کشور، سیاست‌گذاران را در معرض فشار داخلی برای واکنش سریع قرار می‌دهد.

کشمیر: گره‌ای بی‌پایان

ریشه اصلی بحران همچنان مسئله کشمیر است. پس از لغو وضعیت خودمختاری ایالت جامو و کشمیر از سوی دولت مودی در اوت ۲۰۱۹، سرکوب سیاسی، قطع اینترنت و بازداشت رهبران محلی بر نارضایتی‌ها افزوده است. به‌زعم بسیاری از تحلیل‌گران، تا زمانی که راه‌حل جامع سیاسی برای مسئله کشمیر ارائه نشود، حملات تروریستی و واکنش‌های نظامی در قالب «تلافی» ادامه خواهند داشت. در گزارش اخیر شورای روابط خارجی آمریکا (CFR, ۲۰۲۵)، تأکید شده که هیچ‌یک از دو کشور تمایلی واقعی به گفت‌وگوی ساختاریافته بر سر آینده کشمیر نشان نداده‌اند.

بازیگران خارجی: ایالات متحده، چین و کشورهای خلیج

نقش ایالات متحده در دهه‌های اخیر به‌عنوان میانجی بحران‌های جنوب آسیا بارز بوده است. با این حال، در بحران جاری، واشنگتن بیشتر به ابراز «نگرانی» بسنده کرده و برخلاف گذشته، تلاشی جدی برای میانجی‌گری رسمی انجام نداده است. دلیل این امر، تمرکز بیشتر سیاست خارجی آمریکا بر مهار چین و منازعات اوکراین و تایوان عنوان شده است (Atlantic Council, ۲۰۲۵). از سوی دیگر، چین با حمایت دیپلماتیک از پاکستان و تأکید بر «حق دفاع مشروع»، به شکاف موجود دامن زده است. نقش عربستان سعودی و امارات نیز بیشتر بر منافع اقتصادی با هند متمرکز شده و بی‌طرفی محتاطانه‌ای را در پیش گرفته‌اند.

سناریوهای محتمل پیش‌رو

۱. بازگشت به ثبات نسبی: در این سناریو، پس از تبادل محدود حملات و در نتیجه میانجی‌گری کشورهایی چون چین، امارات یا حتی سازمان همکاری اسلامی، طرفین به وضعیت پیش از بحران بازمی‌گردند. در این حالت، بازدارندگی عمل کرده و درگیری تصاعد نمی‌یابد.

۲. درگیری محدود و تداوم تنش‌ها: این وضعیت شبیه به بحران کارگیل ۱۹۹۹ یا پولواما ۲۰۱۹ است. دو کشور با حملات محدود، بازدارندگی خود را به نمایش می‌گذارند اما به جنگ تمام‌عیار کشیده نمی‌شوند. پیامد این حالت، فرسایش تدریجی اعتماد و افزایش احتمال بحران‌های آینده است.

۳. درگیری گسترده و جنگ تمام‌عیار: در بدترین حالت، حملات تلافی‌جویانه به درگیری گسترده مرزی و حملات موشکی منجر می‌شود. در صورت ورود به مرحله استفاده از جنگ‌افزارهای هسته‌ای تاکتیکی، منطقه با فاجعه‌ای انسانی و زیست‌محیطی مواجه خواهد شد. طبق محاسبات دانشگاه پرینستون، حتی یک جنگ هسته‌ای محدود میان هند و پاکستان می‌تواند بین ۵۰ تا ۱۲۵ میلیون کشته برجای بگذارد.

پیامدهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی

بحران جاری نه‌فقط امنیتی، بلکه تبعات اقتصادی گسترده‌ای نیز دارد. بازارهای سهام هند سقوط کرده، روپیه تضعیف شده و خطوط تجاری در مرزهای شرقی پاکستان مختل شده‌اند. همچنین، رقابت هند-پاکستان بر خطوط انرژی، پروژه‌های چینی در کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) و مسیرهای ترانزیتی آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار خواهد بود.

نتیجه‌گیری

تحلیل بحران اخیر میان هند و پاکستان نشان می‌دهد که منطقه جنوب آسیا در حال ورود به مرحله‌ای جدید از رقابت ژئوپلیتیک و نظامی است که بازدارندگی هسته‌ای به‌تنهایی دیگر نمی‌تواند ضامن ثبات بلندمدت باشد. تجربه حمله هوایی هند و تهدیدهای متقابل پاکستان در ماه مه ۲۰۲۵ اثبات کرد که ظرفیت طرفین برای اقدام نظامی در سطحی بالاتر از «جنگ محدود» افزایش یافته، در حالی که ساختارهای مدیریت بحران، گفت‌وگو و خطوط ارتباطی سیاسی هنوز ضعیف و شکننده‌اند.

در این شرایط، چند نکته کلیدی اهمیت دارد:

ضرورت طراحی سازوکارهای چندجانبه منطقه‌ای برای مدیریت بحران: از جمله فعال‌سازی نهادهایی مانند «سازمان همکاری‌های شانگهای» یا ایجاد یک «مکانیسم گفت‌وگوی امنیتی جنوب آسیا».

احیای مسیرهای دیپلماتیک غیررسمی (Track II و Track ۱.۵): که می‌تواند در ایجاد کانال‌های اعتماد و کاهش سوءتفاهم‌ها نقشی کلیدی ایفا کند.

افزایش شفافیت دکترین‌های نظامی و هسته‌ای: به‌ویژه از سوی پاکستان، برای کاهش فضای ابهام راهبردی و جلوگیری از اشتباه محاسباتی.

ضرورت بازنگری در نقش قدرت‌های خارجی: ایالات متحده، چین، عربستان سعودی و حتی اتحادیه اروپا باید از سیاست انفعال عبور کرده و نقش فعال‌تری در میانجی‌گری و ارائه چارچوب‌های حل بحران ایفا کنند.

در مجموع، چشم‌انداز آینده به‌شدت وابسته به اراده سیاسی رهبران دو کشور برای عبور از گفتمان امنیت‌محور و ورود به گفتمان همکاری‌محور است. عدم مدیریت این بحران، نه‌تنها منطقه بلکه نظام امنیتی جهانی را در معرض یکی از خطرناک‌ترین برخوردهای نظامی هسته‌ای در قرن ۲۱ قرار خواهد داد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.