در روزهای اخیر، بسیاری از رسانه های غربی و عبری، به طور گسترده ای به سردشدن قابل توجه روابط دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس پرداخته اند. ترامپ به صراحت در موضع گیری های اخیر خود با محوریت مسائل غرب آسیا، رژیمصهیونیستی و شخص نتانیاهو را مورد بیاعتنایی قرار داده و حتی در پاسخ به یک خبرنگار در کاخ سفید تاکید کرد که آتشبس وی با حوثی های یمنی صرفا معطوف به این است که آن ها به کشتی های آمریکایی حمله نکنند و وی مشکلی با حملات آتی یمنی ها به فلسطین اشغالی ندارد! در این نقطه، تئوری های مختلفی در مورد علل سرد شدن روابط ترامپ با نتانیاهو مطرح می شود.
اول اینکه برخی بر این باورند که ترامپ به شدت از تلاش های گسترده نتانیاهو و لابی های صهیونیستی در خاک آمریکا برای کنترل دولتش عصبانی است. به عنوان مثال در مورد پرونده هسته ای ایران و یا جنگ غزه، در مدت اخیر گزارش های مختلفی در مورد اعمال نفوذهای جدی رژیم اشغالگر قدس و شخص نخست وزیر این رژیم برای تحت تاثیر قرار دادن اولویت های دولت آمریکا منتشر شده است.
حتی یکی از دلایل اصلی اخراج مایک والتز از سِمت مشاور امنیت ملی آمریکا نیز این موضوع عنوان شده که وی با نتانیاهو هماهنگی بیشتری در قیاس با ترامپ در مورد پرونده هسته ای ایران داشته است. از این رو، ترامپ عملا سعی دارد این پیام را به نتانیاهو برساند که قصد ندارد یک چک سفید امضا به وی بدهد و سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا را به تابعی از اولویت های اسرائیل تبدیل کند.
نتانیاهو نه در مورد پرونده هسته ای ایران و نه جنگ غزه، هیچ توجهی به دستورکارهای دولت ترامپ ندارد. جالب اینکه به تازگی برخی منابع کاخ سفید عنوان کرده اند که دولت آمریکا به اسرائیل هشدار داده که هیچ اقدام تحریکآمیز و غافلگیرکننده ای را قبل از سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه خاورمیانه انجام ندهد!
نکته دیگر مورد اشاره برخی از صاحب نظران این است که ترامپ اراده جدی برای توسعه روابط با دولت های عرب منطقه دارد. این در حالی است که این دولت ها، این تصور را دارند که دولت ترامپ، دربست در اختیار خواسته های زیاده خواهانه صهیونیست ها است. از این رو، ترامپ عملا نتانیاهو و کلیت رویکردهای تهاجمی فعلی رژیم اشغالگر قدس را به مثابه یک خسارت بزرگ به منافع ملی آمریکا در نظر می گیرد. از این رو، با فاصله گرفتن از آن ها سعی دارد یک پالس مثبت به دولت های عربی منطقه بفرستد و تا جای ممکن، بسترهای مناسب برای توسعه همکاری های اقتصادی با دولت های عربی و جذب سرمایههایشان به خاک آمریکا را فراهم سازد.