چوب لای چرخ مذاکره

نامه نیوز یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 - 07:47
درنهایت آمریکا با تغییر الگوی مذاکرات، خواسته‌های خود را از مسائل هسته‌ای به موضوعات منطقه‌ای و غیرهسته‌ای گسترش داد.
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات ایران و آمریکا که چهره‌ای سازشگر از خود نشان داده بود، با تهدید علنی ایران به استقبال دور چهارم مذاکرات مسقط می‌آید. روز جمعه (19 فروردین) فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در بخشی از مصاحبه خود با پایگاه خبری «بریتبارت» در اظهاراتی گستاخانه زبان به تهدید چرخاند و گفت اگر ایران در میز مذاکرات با آمریکا دچار اشتباه شود، «جایگزین بدی برایشان به دنبال خواهد داشت.» او در ادامه با فراموش کردن گفته‌های پیشینش، اشاره کرد ایران نیازی به سانتریفیوژ ندارد و تأسیسات هسته‌ای‌اش باید برچیده شود. ویتکافی که علی‌رغم ادعای «پیشرفت در مذاکرات» می‌خواهد از دروازه تهدید وارد دور چهارم مذاکرات شود، از خاطر برده که کمتر از یک ماه پیش در مصاحبه‌ای با «فاکس‌نیوز» از غنی‌سازی بالای 60 درصد انتقاد کرده و همان میزان 3.67 درصد را مناسب دانسته بود. حالا با توجه به این چرخش در اظهارات او و رسیدن به مکانیسم حداکثرسازی خواسته‌ها در مذاکرات، به نظر می‌رسد که کاخ و کنگره تصمیم گرفته‌اند با ردشدن از خط قرمز‌های ایران، فتیله مذاکرات را پایین بکشند. 

ایالات متحده در مذاکرات با ایران مسیری چندلایه را دنبال کرده که از ظاهری دیپلماتیک و انعطاف‌پذیر آغاز شد و به‌تدریج به حداکثرسازی خواسته‌ها رسیده است. بدیهی است که این مسیر با هدف تضعیف جایگاه استراتژیک ایران، محدود کردن گزینه‌های آن و ایجاد فشار اجتماعی در داخل کشور طراحی شده است. 

در گام نخست، آمریکا با رویکردی به‌ظاهر باز وارد مذاکرات شد. دونالد ترامپ با نگارش نامه‌ای به ایران، سعی کرد چهره‌ای دیپلماتیک از خود نشان دهد و با تمرکز ظاهری بر مسائل هسته‌ای، حساسیت‌ها را در ایران کاهش دهد. این نامه، به گفته سیدعباس عراقچی، ترکیبی از تهدید و پیشنهاد فرصت بود، اما تهدید‌های پیشین آمریکا همچنان در آن حفظ شده بود. این استراتژی دوگانه، با هدف کشاندن ایران به میز مذاکره و جلب نظر افکار عمومی طراحی شده بود، درحالی‌که فشار‌ها از طریق تهدید‌های نهفته ادامه داشت. هدف این گام، ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت ایران و ترغیب بخشی از جامعه به پذیرش مذاکراتی بود که درحقیقت به دنبال تحقق منافع یکجانبه آمریکا بود. این رویکرد، زمینه‌ساز حداکثرسازی خواسته‌ها در مراحل بعدی شد، زیرا آمریکا با ایجاد تصور گفت‌وگوی سازنده، به دنبال آماده‌سازی فضا برای طرح مطالبات سخت‌گیرانه‌تر بود. 

در ادامه، آمریکا تلاش کرد ایران را از متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش جدا کند. ایران پیش از مذاکرات، با تقویت همکاری‌ها در سازمان‌هایی مانند بریکس و شانگهای و پیگیری ایده‌هایی نظیر ارز جایگزین دلار، مسیر جایگزینی برای کاهش اثر تحریم‌ها در پیش گرفته بود. آمریکا با پذیرش مذاکره مستقیم و ایجاد امید کاذب به توافق، قصد داشت این مسیر را تضعیف کند. این استراتژی، ایران را به امید توافقی با غرب، از تقویت روابط با شرق بازمی‌داشت و اولویت‌های استراتژیک تهران را هدف قرار می‌داد. 

مذاکره یا مصادره؟ 

همزمان، آمریکا با تشدید فشار بر کشور‌هایی که با ایران همکاری می‌کردند، به دنبال قطع ارتباطات اقتصادی و سیاسی تهران با متحدانش بود. ترامپ با اعلام سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران و تهدید کشور‌های خریدار به تحریم‌های ثانویه، فشار را بر شرکای تجاری ایران افزایش داد. او در شبکه اجتماعی تروث سوشال تأکید کرد هر کشوری که از ایران نفت بخرد، از تجارت با آمریکا محروم خواهد شد. همچنین، با تهدید به اعمال تعرفه‌های 100درصدی علیه کشور‌های بریکس در صورت حذف دلار از معاملات، آمریکا تلاش کرد سلطه مالی خود را حفظ کند. این اقدامات در کنار مذاکرات، نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای تضعیف شبکه همکاری‌های بین‌المللی ایران بود. این فشار‌ها، با هدف حداکثرسازی خواسته‌ها، ایران را در موقعیتی قرار می‌داد که گزینه‌های محدودی برای مقاومت در برابر مطالبات آمریکا داشته باشد. 

در مرحله بعدی، آمریکا با بهره‌گیری از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اظهارات رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، به ابهام‌سازی درباره برنامه هسته‌ای ایران پرداخت. ادعا‌هایی مانند داشتن اورانیوم کافی برای ساخت چندین بمب اتمی، صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران را زیر سؤال برد. این اظهارات با هدف افزایش فشار دیپلماتیک و روانی، قدرت چانه‌زنی ایران را تضعیف می‌کرد و زمینه را برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی فراهم می‌کرد. 

دام استراتژیک

درنهایت آمریکا با تغییر الگوی مذاکرات، خواسته‌های خود را از مسائل هسته‌ای به موضوعات منطقه‌ای و غیرهسته‌ای گسترش داد. در ابتدا، استیو ویتکاف غنی‌سازی 3.67 درصدی ایران را پذیرفته بود، اما این موضع به سرعت توسط مقاماتی مانند مارک روبیو تحریف شد و به لزوم وارد کردن مواد غنی‌شده تغییر یافت. همزمان، مقاماتی مانند پیت هگست با طرح اتهامات منطقه‌ای ازجمله حمایت ایران از حوثی‌ها، مذاکرات را به سمتی هدایت کردند که ایران را در موضع ضعف قرار دهد. انتصاب چهره‌های تندرو مانند روبیو به‌عنوان مشاور امنیت ملی، نشان‌دهنده یکپارچگی تیم مذاکراتی آمریکا و عزم آن‌ها برای تحمیل شروط یکجانبه بود. این گسترش خواسته‌ها، نقطه اوج استراتژی حداکثرسازی بود، زیرا آمریکا نه‌تنها به دنبال حذف کامل غنی‌سازی ایران بود، بلکه خواستار تغییر رفتار منطقه‌ای و پذیرش شرایط گسترده‌تر شد. هر گام، با دقت طراحی شده بود تا ایران را در موضع ضعف قرار دهد، گزینه‌هایش را محدود کند و فشار اجتماعی را در داخل کشور افزایش دهد. این رویکرد، با ترکیب تهدید، تحریم، ابهام‌سازی و گسترش مطالبات، به دنبال تسلیم ایران به شرایط یکجانبه است و نشان‌دهنده نیات واقعی آمریکا در مذاکرات است. 

اجتماعی‌سازی رایزنی به نفع ترامپ

اظهارات علنی ویتکاف در رسانه‌هایی مانند بریتبارت، بخشی از استراتژی حساب‌شده آمریکا برای اجتماعی‌سازی توافق در ایران و اعمال فشار بر حاکمیت کشور است. ویتکاف با تأکید بر شروطی مانند توقف کامل غنی‌سازی و حذف سانتریفیوژ‌ها، به‌صراحت اعلام کرده ایران نباید هیچ‌گونه ظرفیتی برای غنی‌سازی داشته باشد. این موضع‌گیری‌های که پشت تریبون‌های عمومی مطرح می‌شوند، نه‌تنها برای ارسال پیام به مذاکره‌کنندگان ایرانی، بلکه به‌طور خاص برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران طراحی شده‌اند. هدف اصلی این اظهارات، ایجاد فشار اجتماعی در داخل ایران است تا حاکمیت را به پذیرش شروط یکجانبه آمریکا وادار کند. 

ویتکاف با طرح ادعا‌هایی مانند اینکه ایران می‌تواند «ملت بهتری» باشد و با توقف فعالیت‌های هسته‌ای از تجارت و روابط استراتژیک با آمریکا بهره‌مند شود، سعی دارد تصویری از فرصت‌های ازدست‌رفته برای مردم ایران ترسیم کند. این پیام‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که بین مردم و حاکمیت شکاف ایجاد کنند و این تصور را القا کنند که مقاومت در برابر خواسته‌های آمریکا، مانع پیشرفت اقتصادی و دیپلماتیک ایران است. با برجسته کردن شروط سخت‌گیرانه مانند غنی‌سازی صفر، آمریکا به دنبال آن است که بخشی از جامعه ایران را به این باور برساند که پذیرش این شروط، تنها راه خروج از فشار‌های اقتصادی و تحریم‌هاست. 

بازی تهدید و خروج 

همچنین تهدید ویتکاف مبنی بر خروج آمریکا از مذاکرات در صورت عدم پذیرش شرط غنی‌سازی صفر، بخشی از تاکتیک فشار حداکثری است. این تهدید علنی، پیامی دوگانه دارد: از یک‌سو، به مذاکره‌کنندگان ایرانی هشدار می‌دهد که آمریکا حاضر به مصالحه نیست و از سوی دیگر، به افکار عمومی ایران القا می‌کند تداوم مذاکرات بدون پذیرش شروط، به بن‌بست خواهد رسید. این استراتژی با هدف تضعیف موضع ایران در مذاکرات و ایجاد تصور «بی‌فایده بودن مقاومت» در داخل کشور عمل می‌کند. آمریکا با این تهدید می‌خواهد حاکمیت ایران را در تنگنای تصمیم‌گیری قرار دهد: یا پذیرش شروط تحمیلی یا مواجهه با تشدید فشار‌های اقتصادی و دیپلماتیک. 

این رویکرد در کنار اظهارات دیگر مقامات آمریکایی، مانند مارک روبیو و پیت هگست، نشان‌دهنده هماهنگی در راهبرد آمریکا برای استفاده از تریبون‌های عمومی به‌عنوان ابزاری برای فشار روانی و اجتماعی است. با طرح شروط غیرواقعی مانند غنی‌سازی صفر، آمریکا نه‌تنها مذاکرات را به سمتی هدایت می‌کند که ایران را در موضع ضعف قرار دهد، بلکه همزمان تلاش می‌کند افکار عمومی را برای پذیرش توافقی که عملاً به معنای تسلیم است، آماده کند. 

تیم فشار یکدست شد

رویکرد آمریکا در قبال مذاکرات با ایران از دوصدایی و اختلاف‌نظر داخلی میان مقامات این کشور متأثر بوده است. این اختلافات که میان سناتور‌ها، نمایندگان کنگره و اعضای کابینه دولت ترامپ با لابی‌های صهیونیستی دیده می‌شد، گاه به شکل مواضع تند و گاه به صورت حمایت از دیپلماسی بروز می‌کرد. با این حال تحولات اخیر به‌ویژه برکناری چهره‌هایی مانند مایک والتز و انتصاب افراد تندرو مانند مارکو روبیو به‌عنوان مشاور امنیت ملی، خود معنادار است. در گذشته دوصدایی در آمریکا بین دو طیف قابل مشاهده بود. از یک‌سو، سناتور‌هایی مانند کتی بریت و لیندسی گراهام با تأکید بر فشار حداکثری و حتی گزینه‌های نظامی، هرگونه انعطاف در برابر ایران را رد می‌کردند. برکناری مایک والتز، از سمت مشاور امنیت ملی و جایگزینی‌اش با مارکو روبیو، نشانه‌ای از این تحول است. روبیو با تحریف مواضع اولیه استیو ویتکاف درباره غنی‌سازی 3.67 درصدی ایران و تأکید بر لزوم وارد کردن مواد غنی‌شده به جای تولید داخلی، رویکردی سخت‌گیرانه‌تر را پیش برد. این تغییرات همراه با اظهارات هماهنگ مقاماتی مانند پیت هگست، وزیر دفاع، که ایران را به حمایت از حوثی‌ها متهم و تهدید به اقدام نظامی کرد، نشان‌دهنده یکدست شدن تیم آمریکا در پیگیری سیاست فشار حداکثری است. 

این یکپارچگی که با حذف صدا‌های میانه‌روتر و تقویت چهره‌های تندرو همراه بوده، به آمریکا امکان داده تا با انسجام بیشتری خواسته‌های خود را در مذاکرات مطرح کند. اظهارات ویتکاف درباره غنی‌سازی صفر و تهدید به خروج از مذاکرات در صورت عدم پذیرش شروط، بخشی از این استراتژی یکدست است که با هدف اجتماعی‌سازی توافق در ایران و فشار بر حاکمیت برای پذیرش شرایط آمریکا طراحی شده است. این تحول نشان‌دهنده عزم آمریکا برای تحمیل شروط یکجانبه و کاهش هرگونه انعطاف در مذاکرات است که با هماهنگی تیم مذاکراتی کنونی پیش می‌رود. 

چرخش غنی‌سازی‌ستیز

ویتکاف از زمان شروع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، دچار بلاتکلیفی مزمنی شده است. این چرخش از انعطاف اولیه به سمت مطالبات سخت‌گیرانه‌، رایزنی‌ها را با چالش مواجه کرده و فضای رسانه‌ای خارج از گود مذاکرات را ملتهب کرده است. ویتکاف در مراحل اولیه مذاکرات، رویکردی انعطاف‌پذیر نشان داد. او در گفت‌وگو با فاکس‌نیوز در 25 فروردین (14 ‌آوریل) اظهار داشت ایران برای برنامه غیرنظامی به غنی‌سازی بیش از 3.67 درصد نیاز ندارد، که تلویحاً به پذیرش محدود غنی‌سازی اشاره داشت. ویتکاف در این مرحله مذاکرات را «مثبت و سازنده» توصیف کرد و بر اهمیت راستی‌آزمایی سخت‌گیرانه تأکید داشت. او همچنین در مصاحبه‌ای با تاکر کارلسون، نامه ترامپ به رهبر ایران را نه تهدید، بلکه تلاشی برای حل دیپلماتیک بحران معرفی کرد که نشان‌دهنده تمایلش به گفت‌وگو‌های منعطف و سازنده بود. 

فقط یک روز کافی بود تا موضع فرستاده تغییر کند. او در 26 فروردین (15 آپریل)، طی پستی در ایکس نوشت هرگونه توافق باید شامل توقف و نابودی کامل برنامه غنی‌سازی و تسلیحاتی ایران باشد و تأکید کرد «ایران باید برنامه غنی‌سازی خود را نابود کند.» ویتکاف در طول مصاحبه‌ها و پیام‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی، مواضعی مشابه گرفت و درنهایت طی مصاحبه روز جمعه (19 اردیبهشت) با «بریتبارت» خواستار برچیدن تأسیسات غنی‌سازی ایران شد و اعلام کرد ایران نباید سانتریفیوژ داشته باشد. او همچنین تهدید کرد اگر مذاکرات یکشنبه (امروز، 21 اردیبهشت) سازنده نباشد، آمریکا از گفت‌وگو‌ها خارج خواهد شد. 

 

منبع: فرهیختگان

 

منبع خبر "نامه نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.