سرویس جهان مشرق – «جوزف ساموئل نای جونیور»، مشهور به «جوزف نای»، از برجستهترین دانشمندان و نظریهپردازان آمریکایی روابط بینالملل و مبدع اصطلاح «قدرت نرم[۱]» روز سهشنبه، ۶ می ۲۰۲۵ (۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴)، فوت کرد. نای یکی از تأثیرگذارترین افراد در شکلگیری تفکرات سیاست خارجی دولت آمریکا طی دهههای اخیر بود و او را پدر فکری سیاست خارجی نئولیبرال میدانند. روزنامهی آمریکایی نیویورکتایمز طی گزارشی تحت عنوان «جوزف نای، دانشمند سیاسیای که «قدرت نرم» را ترویج کرد، در ۸۸ سالگی درگذشت[۲]» به معرفی این استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی بینالملل پرداخته است. در گزارش پیش رو ابتدا گزیدهای از مقالهی نیویورکتایمز و سپس توضیح مختصری دربارهی عقاید نای دربارهی روابط آمریکا با ایران خدمت مخاطبان محترم ارائه شده است.
«جوزف نای» (تصویر بالا) دانشمند سیاسی و نظریهپرداز آمریکایی روابط بینالملل، سال ۲۰۱۷ در خانهاش در شهر «لکسینگتون» در ایالت ماساچوست. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی «جو بایدن» رئیسجمهور سابق آمریکا، دربارهی نای میگوید: «نظریههاتی او جهانبینی چندین نسل از سیاستگذاران را شکل داد.» (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
جوزف اس. نای جونیور، از چهرههای تأثیرگذار در شکلدهی سیاست امنیت ملی آمریکا، نویسندهی چندین کتاب تأثیرگذار در حوزهی امور خارجه، از مسئولان ارشد سابق در دولت آمریکا و دانشگاه هاروارد، و مبدع اصطلاح «قدرت نرم» (مبنی بر اینکه عامل نفوذ جهانی آمریکا چیزی فراتر از قدرت نظامی صرف است)، روز سهشنبه در شهر «کمبریج» ایالت ماساچوست، در ۸۸ سالگی، درگذشت. نای که گاهی او را «مدیر علوم سیاسی آمریکا» معرفی میکنند، مدیر «دانشکدهی حکومت جان اف. کندی» دانشگاه هاروارد بود و در دولتهای کارتر و کلینتون مسئولیتهای عالیرتبهای داشت. نای، اواخر دههی ۱۹۸۰، مفهوم قدرت نرم را تشریح کرد تا نشان دهد توانایی ایالات متحده در اقناع سایر کشورها به انجام آنچه که آمریکا میخواهد، ریشه در چیزی بیش از قدرت نظامی یا اقتصادی این کشور دارد، و از ارزشهای آمریکایی نشأت میگیرد. وی طی مصاحبهای در سال ۲۰۰۵ توضیح داد: «اغوا همیشه مؤثرتر از اجبار است. و بسیاری از ارزشهای ما، مانند دموکراسی، حقوق بشر، و فرصتهای فردی، عمیقاً اغواکننده هستند.»
«جوزف نای» سال ۲۰۰۴ در «دانشکدهی حکومت جان اف. کندی» دانشگاه هاروارد. نای همان سال کتاب «قدرت نرم: ابزار موفقیت در سیاست جهانی» را نوشت و از مدیریت دانشکده کندی استعفا داد. (+)
این دانشمند سیاسی، سال ۲۰۰۴، تفکرات خود را در کتابی با عنوان «قدرت نرم: ابزار موفقیت در سیاست جهانی» بیان کرد. نظریهی نای در میان رهبران سیاسی ماورای مرزهای ایدئولوژیک و ملی رواج گستردهای پیدا کرد. سال ۲۰۰۷، هم «نیوت گینگریچ» جمهوریخواه محافظهکار، و هم رئیسجمهور چین، از عقاید نای به نیکی یاد کردند؛ تا جایی که دولت چین، نای را به ضیافت شام در پکن دعوت کرد، و وزیر خارجهی این کشور، آنجا از او پرسید چین چگونه میتواند قدرت نرم خود را تقویت کند. سال ۲۰۰۹، هیلاری کلینتون در جریان جلسات بررسی صلاحیتش به عنوان نامزد تصدی وزارت خارجه [در دولت اول باراک اوباما]، در تشریح برنامههایش برای مبارزه با تروریسم اسلامگرایانه در جهان، ۱۳ بار از اصطلاح «قدرت هوشمند» استفاده کرد[۳]؛ مفهوم دیگری که نای آن را تشریح کرده بود و به معنای بهکارگیری ترکیبی از ابزارهای قدرت سخت و نرم است[۴].
پدر فکری نئولیبرالیسم در سیاست خارجی
اولین مسئولیت دولتی نای، معاونت دستیار وزیر خارجه در دولت کارتر بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ بود. سپس، سال ۱۹۹۳، در دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون به واشینگتن بازگشت تا ریاست شورای اطلاعات ملی را بر عهده بگیرد؛ شورایی که مسئول هماهنگی برآوردهای اطلاعاتی برای رئیسجمهور است. سال بعد، به عنوان معاون وزیر امور دفاع در امور امنیت بینالملل در پنتاگون منصوب شد، و آنجا به همراه همکارانش، در حالی که روابط آمریکا و ژاپن به پایینترین سطح خود رسیده بود، سیاست جدیدی را در قبال آسیا تدوین کرد. آنچه که بعدها به «ابتکار نای» مشهور شد، پایههای تعهد نظامی آمریکا به آسیا و اتحاد ایالات متحده با ژاپن به عنوان سدی در برابر چین و کرهی شمالی را مستحکم کرد.
«جوزف نای» (تصویر بالا) بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ در دولت «جیمی کارتر» معاون دستیار وزیر خارجه بود، و بعدها در دولت «بیل کلینتون» رئیس شورای اطلاعات ملی بود. تأثیرگذاری نای بر حوزهی سیاست خارجی و روابط بینالملل در دولت آمریکا، به سالها قبل از توسعهی نظریهی «قدرت نرم» برمیگشت. (+)
علاوه بر این، نای را پدر فکری نئولیبرالیسم در حوزهی سیاست خارجی میدانند. کتابی که سال ۱۹۷۷ تحت عنوان «قدرت و وابستگی متقابل» با همکاری «رابرت کوهِین» نوشت، بر این نظریه تأکید داشت که قدرت نظامی، نیرویی روبهزوال است و کشورها میتوانند [به جای تکیه بر قدرت نظامی]، از طریق نهادهای جهانی، مانند سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی، دستیابی به صلح در جهان را تضمین کنند. این کتاب چهار دهه به عنوان کتاب درسی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشتهی حکومت تدریس میشد. نای، که سال ۱۹۶۴ عضو هیأت علمی دانشگاه هاروارد شد، بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ رئیس دانشکدهی حکومت کندی بود و تلاش کرد حضور زنان و دیدگاههای جمهوریخواهان در این دانشگاه را تقویت کند.
نای در نظریهها و مسئولیتهای دوران حرفهایش، یکی از اعضای اصلی «تشکیلات» سیاست خارجی آمریکا بود؛ اصطلاحی که گاهی اوقات به صورت تحقیرآمیز برای اشاره به اجماع جمهوریخواهها و دموکراتها در مورد اهمیت «جهانی شدن» در امور اقتصادی و جهانی به کار میرود. وی از رهبران شماری از سازمانهای غیردولتی بینالمللی، از جمله «کمیسیون سهجانبه[۵]»، «گروه راهبرد اسپن» [وابسته به اندیشکدهی آمریکایی «مؤسسهی اسپن»] و «شورای آتلانتیک»، بود. رئیسجمهورْ ترامپ، از سال ۲۰۱۶، وقتی برای اولین بار سوار بر موج پوپولیستی به قدرت رسید، متخصصان جریان اصلی امنیت ملی را محکوم کرده و آنها را به عنوان گروهی از نخبگان در واشینگتن که مستأصلانه به دنبال حفظ قدرت هستند، به باد انتقاد گرفته است. نای، آمریکای دوران ترامپ را یک آمریکای درحالافول میدانست.
«جوزف نای» (راست) سال ۲۰۰۷ در کنار «ریچارد آرمیتیج» معاون وقت وزیر خارجه، در دورهی ریاستجمهوری «جورج بوش پسر»، در یکی از نشستهای مجلس سنا در موره امنیت ملی شرکت میکند. نفوذ و تأثیرگذاری نای در ساختار سیاست خارجی آمریکا محدود به یک حزب سیاسی نبود. (+)
«ترامپ قدرت نرم را نمیفهمد»
جوزف ساموئل نای جونیور، ۱۹ ژانویهی ۱۹۳۷، در شهروستای تاریخی «ساوثاورنج» در ایالت نیوجرسی متولد شد. «جو»، چنانکه اطرافیانش او را صدا میزدند، از مدرسه مقدماتی «موریستاون» (که اکنون «موریستاون-بیرد» نام دارد)، در شهر موریستاون در نیوجرسی، و سپس، سال ۱۹۵۸، با مدرک کارشناسی از دانشگاه پرینستون فارغالتحصیل شد. تحصیلات تکمیلیاش در مقطع کارشناسی ارشد را با بورسیهی «رودز» در دانشگاه آکسفورد سپری کرد، و بالأخره دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه هاروارد، با پایاننامهای دربارهی ظهور شرق آفریقا از پسِ استعمار دریافت کرد. مفهوم قدرت نرم زمانی به ذهن نای خطور کرد که پشت میز غذاخوری در آشپزخانهی خانهاش نشسته بود و روی جوابیهای برای کتاب پرفروش «پال کندی» مورخ بریتانیایی، در سال ۱۹۸۸، با عنوان «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» کار میکرد. کندی در کتابش استدلال کرده بود که آمریکا در درازمدت روبهزوال است. نای این نتیجهگیری ناامیدانه را قبول نداشت.
«جوزف نای»، ۴ جولای ۲۰۲۴، در حال ماهیگیری در کوههای «ادیراندک» در شمال شرقی نیویورک. نای مزرعهای به مساحت بیش از ۳۶۰ هکتار در ایالت «نیوهمپشر» داشت. (+)
نای، سال ۱۹۹۰، پاسخ خود به کتاب کندی را در قالب کتابی به نام «ملزم به رهبری» و بعداً، به طور کاملتر، در کتاب «قدرت نرم» تشریح کرد؛ جایی که توضیح داده بود آمریکا نهتنها به دلیل کوکاکولا و فیلمهای هالیوودی، بلکه به خاطر حمایت از دموکراسی، حاکمیت قانون، و در خوشبینانهترین حالت، انساندوستی، است که جذابیت اغواکنندهای برای جهان دارد. این در حالی است که این اندیشمند سیاسی، سال جاری میلادی، با ناامیدی عمیقی شاهد بود که چگونه رئیسجمهورْ ترامپ، که نسبت به دورهی اول ریاستجمهوریاش خویشتنداری کمتری دارد، ابزارهای اساسی قدرت نرم آمریکا، از جمله کمکهای غذایی و پزشکی به کشورهای خارجی و شبکهی «صدای آمریکا» را نابود میکند. نای چند روز قبل از مرگش در مصاحبهای با سیانان گفت:
متأسفانه رئیسجمهورْ ترامپ قدرت نرم را نمیفهمد. جنگ سرد را در نظر بگیرید: بازدارندگی هستهای آمریکا و سربازان آمریکایی در اروپا بسیار مهم بودند. اما دیوار برلین، زیر رگبار توپخانه نبود که فرو ریخت. زیر ضربات چکشها و بولدوزرهایی فرو ریخت که کنترل آنها به دست افرادی بود که صدای آمریکا و «بیبیسی» ذهنشان را تغییر داده بود.
در همینباره بخوانید:
›› عدو شود سبب خیر/ ترامپ جیره کدام معارضان ضدانقلاب را قطع کرد؟
عقاید جوزف نای دربارهی ایران[۶]
جوزف نای از مخالفان حملهی نظامی به ایران بود و در رد این گزینه مقالات زیادی نوشته بود[۷]. وی معتقد بود حملهی نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران، ممکن است ساخت سلاح هستهای را چند سال به تعویق بیندازد، اما نسلی از جوانان ایرانی را با آمریکا دشمن، و وادار به «واکنش ملیگرایانه» خواهد کرد. نای به جای گزینهی نظامی، استفاده از قدرت هوشمند در روابط آمریکا با ایران را پیشنهاد میکرد[۸] و معتقد بود وضع تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، حتی اگر مؤثر نباشد، از نظر «هزینه-فایده»، جایگزین بهتری برای اقدام نظامی است. وی از حامیان مذاکرات و توافق هستهای میان دولت اوباما با ایران[۹] بود و دولت وقت آمریکا را به خاطر توسل به «چندجانبهگرایی» برای مواجهه با تهران میستود[۱۰].
در همینباره بخوانید:
[۶] این بخش از گزارش، برگرفته از مقالهی نیویورکتایمز نیست.