به گزارش اقتصادنیوز، هند و پاکستان دوباره در آستانه درگیری قرار دارند. پس از حمله تروریستی در منطقه کشمیر تحت اداره هند در تاریخ ۲۲ آوریل، دهلی نو حملات هماهنگشدهای را آغاز کرد که به عمق خاک پاکستان نفوذ کرد و در پنج دهه اخیر بیسابقه بود. اسلامآباد اکنون تهدید به انتقامجویی کرده است. نگاهی خوشبینانه به وضعیت میتواند این باشد که چنین وقایعی پیش از این نیز رخ داده است؛ دو کشور در سالهای ۱۹۴۷-۴۸، ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ جنگهای تماممقیاسی با یکدیگر داشتند و از دهه ۱۹۹۰ که خود را به عنوان قدرتهای هستهای معرفی کردند، در چندین درگیری عمده نیز درگیر بودهاند.
در هر مورد و بهویژه از زمانی که از سپر بازدارندگی هستهای بهرهبرداری کردهاند، دو کشور راههایی برای پایان دادن به درگیریها یافته و بر سر منازعه کشمیر به بنبست رسیدهاند. اما این بار، چشمانداز نگرانکنندهتری وجود دارد.
در همین راستا، نشریه فارین پالسی یادداشتی نوشته و اقتصادنیوز آن را به دو بخش ترجمه کرده است و بخش اول این یادداشت با عنوان«کشمیر، هند و پاکستان را بر لبه تیغ قرار داد/ جهان در یک قدمی رویارویی دو قدرت هستهای؟» ترجمه کرده و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
پیش از این، ایالات متحده نقش فعالی در مذاکرات مرتبط با بحرانهای هند و پاکستان ایفا کرده بود. ولی با توجه به تحولات فعلی، به نظر میرسد که واشنگتن نمیتواند همان نقش سابق خود را در مدیریت این بحرانها ایفا کند. سیاست خارجی آمریکا اول ترامپ به جای دیپلماسی فعال که توسط آلبرایت یا پاول رهبری میشد، به نظر نمیرسد که به مذاکرههای پیچیده بینالمللی اولویت بدهد.
این تغییرات به وضوح در نحوه برخورد ترامپ با بحرانهای بینالمللی مشهود است. این دوره جدید از سیاستهای جهانی، به گفته شیوشنکر منون، مشاور پیشین امنیت ملی هند، پایان دوران مدیریت لیبرالهای جهانی در سیاست خارجی ایالات متحده را نشان میدهد. او در این باره گفته است: "دورهای که سیاستهای لیبرال جهانی در ایالات متحده حاکم بود تمام شده است و به نظرم هیچ بازگشتی به آن دوران وجود ندارد."در حالی که ایالات متحده از نقش قدیمی خود در مدیریت بحرانهای جنوب آسیا عقبنشینی میکند، سایر کشورها مانند چین، ایران و بریتانیا سعی دارند تا به جای واشنگتن، نقش میانجیگری در بحرانها ایفا کنند.
با این حال، این کشورها تأثیرگذاری محدودی دارند و بهویژه هند به نظر میرسد کمتر از هر زمان دیگری تمایل به میانجیگری خارجی دارد. هند، اکنون نه تنها پرجمعیتترین کشور جهان بلکه چهارمین اقتصاد بزرگ جهان است و توسط نخستوزیر نارندا مودی رهبری میشود که سیاست خارجی قدرتمندتری را اتخاذ کرده است.
دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ شتابی برای اجرای سیاست "هند اول" ایجاد کرده است و این امر فضایی ژئوپلیتیکی وسیعتر را برای هند رقم زده است. به گفته منون، "این فضا از سوی دهلی نو به خوبی آزمایش شده و هند در حال گسترش این فضا برای اهداف خود است."
در واقع، هند در سالهای اخیر در تلاش بوده تا عملیاتیهایی خارج از مرزهای قانونی در کشورهای دیگر مانند کانادا و ایالات متحده انجام دهد، بدون اینکه تأثیرات قابل توجهی در سطح بینالمللی داشته باشد. در نهایت، منافع ملی ممکن است به تشدید بحران نینجامد. همانطور که منون اشاره میکند، "دولتها بر اساس منافع خود عمل میکنند، نه بر اساس مدارک و شواهد."
این منافع ممکن است به سوی کاهش تنشها هدایت شود، زیرا هم هند و هم پاکستان به دنبال راهی برای خروج از بنبستی که در آن گرفتار شدهاند، هستند. در مورد مودی، هدف واضح است. پیش از انتخاباتی مهم در ایالت بیهار، او خواهان این است که به رأیدهندگان یادآوری کند که میتواند از شهروندان هندی در برابر تروریسم محافظت کند و برای این کار نیاز به نشان دادن انتقامجویی موفق دارد.
تصویر در پاکستان پیچیدهتر است؛ جایی که شریف در مقابل فرمانده قدرتمند مونیر، رئیس جدید ارتش، نقشی ثانویه ایفا میکند. حوزه نفوذ مونیر مردم پاکستان نیست؛ چرا که او در انتخابات شرکت نمیکند؛ بلکه لایهای از فرماندهان ارتش و جاسوسانی است که طی دههها سلطه نظامی هم قدرت و هم ثروت را در اختیار گرفتهاند. منافع او احتمالاً در ادامه قدرت نظامی از طریق افزایش هزینههای دفاعی نهفته است.
در نهایت، هر دو طرف ممکن است از درگیری به دلیل محدودیتهای داخلی خود منصرف شوند. علیرغم برتری اقتصادی هند، ارتش آن هنوز قدیمی است. بر اساس شهادت در پارلمان هند در سال 2023، تنها یک ششم از تجهیزات نظامی هند به عنوان پیشرفتهترین تجهیزات نظامی طبقهبندی شدهاند، در حالی که بیش از نیمی از آنها به عنوان تجهیزات "قدیمی" دوران شوروی شناخته میشوند.
از طرف دیگر، پاکستان امیدی به پیروزی در جنگ متعارف ندارد، حتی اگر خرید موشکها و هواپیماهای چینی آن را در نبردهای هوایی رقابتی کرده باشد. با این حال، ضعف اقتصادی این کشور نشان میدهد که در بلندمدت در بازی خریدهای نظامی شکست خواهد خورد. سوال اصلی این است که چگونه هر دو طرف میتوانند یک روایت از پیروزی—چه در میدان جنگ و چه از منظر اخلاقی—بسازند تا بتوانند بهطور محترمانه از بحران خارج شوند.
چرخش روایتها به احتمال زیاد به اندازه خود جنگها قدیمی است. در سال 2019، پس از اینکه هند و پاکستان درگیر رویارویی هوایی شدند، دهلی نو ادعا کرد که یکی از خلبانهای خود یک هواپیمای F-16 پاکستانی را سرنگون کرده است. اسلامآباد این ادعا را رد کرد. چه کسی باید باورش میشد؟ رسانههای هر دو کشور عمدتاً خطمشیهای رسمی دولتهای خود را تکرار کردند. یک مداخله از سوی یک منبع خارجی گره را باز کرد.
نشریه «فارین پالیسی» گزارش داد که وزارت دفاع ایالات متحده شمارش موشکهای F-16 پاکستان را انجام داده است، طبق توافقنامه نهایی که واشنگتن با پاکستان برقرار کرده بود. معلوم شد که هیچ F-16 گم شدهای وجود نداشت و ادعای هند نادرست بود. (گزارش «فارین پالیسی» در آن زمان عمدتاً در هند نادیده گرفته شد، چرا که فصل انتخابات در جریان بود. مودی در نهایت با پیروزی قاطعانه دوباره انتخاب شد.)
حال، به این هفته نگاه کنید و روایتهای رسانهای در هند و پاکستان میتوانند دوباره نقش مهمی در ارائه یک نسخه از پیروزی به مردم هر دو کشور ایفا کنند. ساعاتی پس از حمله هند به پاکستان، اسلامآباد ادعا کرد که پنج جنگنده هندی را سرنگون کرده است. دهلی نو تاکنون عمدتاً سکوت کرده است، شاید به این دلیل که میخواهد از اعلام خسارات خود جلوگیری کند و بر شدت حملات خود تأکید کند؛ همه اینها برای آرام کردن مردمی است که از افراطگرایی و تروریسم خسته شدهاند.
در همین حال، موجی از اطلاعات غلط در فضای آنلاین در حال انتشار است، با فعالانی که تصاویر و ویدیوهای دستکاری شدهای از جنگ و خرابهها منتشر میکنند که درک عمومی از واقعیت را بیشتر مخدوش میکند. بار دیگر، منابع خارجی ممکن است برای تاریخنگاران معتبرتر از مردم درگیر در این منازعه باشند. روز چهارشنبه، سیانان گزارش داد که اطلاعاتی از طرف اطلاعات فرانسه تأیید کرده است که حداقل یک هواپیمای رافال، جنگندهای که هند به طور مکرر از آن استفاده میکند، واقعاً سرنگون شده است.
آیا این افشاگری خاص در هند علنی خواهد شد؟ اگر 2019 نمونهای باشد، شاید نه. محیط اطلاعاتی از آن زمان تنها بیشتر بسته و کنترلشده شده است. به گزارش «گزارشگران بدون مرز»، که آزادیهای مطبوعاتی 180 کشور را ارزیابی میکند، هند در رده 151 و پاکستان در رده 158 قرار دارند. رسانهها در هر دو کشور به طور فزایندهای جینگوئیستی شدهاند، از نقد دولتهای خود امتناع میکنند و مشتاقانه به تخریب طرف مقابل میپردازند.
در هند، به عنوان مثال، صحبت درباره شکستهای نظامی به عنوان ضد میهنپرستی تلقی میشود؛ در پاکستان، حتی اذعان به دستهای پنهان ارتش به عنوان مشکلی بزرگ دیده میشود. این یک تناقض است که گسترش اینترنت—که عمدتاً توسط تلفنهای هوشمند ارزان و دادههای موبایل در کشورهای در حال توسعه هدایت میشود—اکوسیستمهای رسانهای را کمتر از آنچه که باید، باز کرده است.
در هند و پاکستان، رسانههای اصلی و تأثیرگذاران قدرتمند به طور فزایندهای در اتاقهای طنیندار زندگی میکنند که دیگر کشور مقابل را تنها به عنوان یک دشمن میبینند و به ندرت مشکلات داخلی خود را، حداقل به صورت عمومی، بررسی میکنند. جنوب آسیا در این زمینه منحصر به فرد نیست، اما تضعیف آزادیهای مطبوعاتی در سالهای اخیر باعث شده که روایتهای دولتی راحتتر غالب شوند.
در روزهای آینده، اگر دهلی نو بتواند موفقاً ادعا کند که در یک درگیری با پاکستان جنگندههایی را از دست نداده است و اگر اسلامآباد همزمان این ادعا را به جمعیت خود منتقل کند، جهان ممکن است بار دیگر شاهد باشد که یک دشمنی قدیمی به تدریج فروکش میکند.