اول از همه دادن مناصب کلیدی و مهم مدیریتی به جامعه زنان با صلاحیت و حرفه ای که قبلا گمنام بودند ، دوم: بکارگیری افراد بومی در استان ها و شهرستان های مختلف جامعه در پست های مهم حکمرانی و مدیریتی و سوم اجازه ورود نیروهای خلاق و با تدبیر و تجربه اهل سنت در مناطق تسنن نشین کشور به دایره قدرت کشور است.
الحق و انصاف این سه مولفه را نمی توان به راحتی نادیده گرفت ، اتفاقا یکی از همین مدیران سخت کوش و وزین جامعه زنان که سکان سخت ترین وزارت و یا بخشی از بدنه دولت را در دستان خود دارد خانم مهندس و معمار ، فرزانه صادق وزیر هوشمند ، مسکن و شهرسازی می باشد ، پذیرش مسئولیت در این بخش حساس حکمرانی دلی چون شیر و شجاعتی کم نظیر می خواهد ، مدام در تیررس مخالفان علی الخصوص اگر همفکر و همنظر آنان نباشی در زیر ذربین انتقاد و بهانه جویی هستی ، گرچه بستن درب انتقاد سخنی نابخردانه است که لازمش منجر به دیکتاتوری می شود برعکس آن انتقاد اگر همراه با واقعیت باشد لازم و ضروری است.
امروز خانم مهندس و وزریر تقریبا هر روز در معرض تذکر ، انتقاد و حملات جناح مقابل دولت است در هر کوی و برزنی هست و جالب اینجاست کسی در درون دولت و حتی احزاب اصلاح طلب و یا نهادهای صنفی و اجتماعی کمتر قضیه را جدی گرفته اند و در حالیکه تخریب بشکلی پیوسته در حال انجام است و می رود همانند ماجرای جناب دکتر ظریف اوضاع به همان سو کشیده شود.
قبل از هر چیز نکته ای که لازم است عرض شود بنده بعنوان یک شهروند و روزنامه نگار شخصا از نزدیک حتی یکبار ایشان را ندیده ام و این یاداشت صرفا یک مطالبه گری اجتماعی است که از حقوق زنان جامعه انجام می گیرد. در هفته گذشته توئیتی از فردی نزدیک وزیر دولت قبل دیدیم که نشان می داد این تخریب از قبل برنامه ریزی شده است تا ضمن فضا سازی برای استیضاح یا برکناری یا استفعا ، وزریر دولت سیزدهم ، دوباره قدرت را تصاحب کند ، وزیری که فقط وعده داد و از همان گزارشات پوچ و مهمل چیزی به مردم عرضه نکرد و عاقبت نفهمیدیم در زمینه مسکن و شهرسازی چه گلی بر سر کشور و مردم زد.
بله کاملا درست است ، مشکلات مسکن و راه و ترابری چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد ، معضلات مسکن بخصوص در شهرهای بزرگ و تهران ، جمعیت انبوهی از ایرانیان را عاصی کرده است ، هر روز با جوانانی مواجهه می شوی که حتی کار خوب نیز دارند ولی بعلت گرانی ودیعه و خرید مسکن از ازدواج منصرف می شوند یا ترجیح می دهند به شهرستان اولیه خود مهاجرت نمایند یا زندگی در سوئیت های کوچک و اشتراکی را جایگزین زندگی مستقل با تشکیل خانواده کرده اند ، اما این مشکلات ساختاری و بنیادی با جایگزینی وزیر و افراد در مناصب حاکمیتی قابل حل است ؟ واقعیتی که هر از چند گاهی هویدا می شود و سپس به راحتی به بوته فراموشی سپرده می شود، تهران این کلان شهر بی در و پیکر دیگر گنجایش زندگی را ندارد ، مشکل کمبود زمین ، فرونشست و فرسایش خاک ، کمبود آب ، ترافیک سنگین ، آلودگی هوا ، ساختمان های بی قواره و آسمان خراش که در دل کوه و دامنه صخره ها ساخته شده ، جایی برای ساخت و ساز جدید را نمی دهد ، ساخت و ساز در بافت های فرسوده نیاز به هزینه های بالایی دارد که نیاز به سرمایه گذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی است که در حال حاضر مهیا نیست.
در نگاه کلان حق با کسانی است که می گویند باید پایتخت را جابجا کرد اما پس از مدتی که منابع را می بینند متوجه اصل مساله می شوند ، با تمام این تفاصیل سوال این است اکنون یک وزیر چه زن ، چه مرد ، چه معمار چه مدیر و مدبر چه کاری را می تواند بکند؟ شاید با چانه زنی از بالا بتوان البته باز با این منابع اندک وام بانکی را با بهره کم افزایش داد.
بفرض با یک وام بانکی دو میلیاردی برای یک زوج جوان و یا کسی که فاقد مسکن است، او چند متر خانه در تهران می تواند بخرد؟ منظور در خود تهران ، نه شهرستان های اطراف آن ، اگر قرار است یک کارمند ، کارگر و... در روز چندین ساعت را طی کند تا به محل کار خود برسد پس به زندگیش کی باید برسد؟ خوب در تامین وسایل ایاب و ذهاب هم مشکل داریم و نیاز به تامین مالی داریم، زمانیکه این تحریم های ظالمانه و فلج کننده برداشته نشود انبوه مشکلات ما بیشتر خواهد شد.
این مشکل در ترابری هم است ، هواپیماهای چندین نسل پیش و زمینگیر، سرسام شدن قیمت پروازهای هوایی ، چرا نمی خواهیم بپذیریم این مشکلات ساختاریست و مشکل فرد نیست ، مگر وضعیت مان در دیگر بخش ها مانند ، آب ، برق ، گاز ، اینترنت ، کشاورزی ، صنعت خوردو و.... بهتر از مسکن است ؟ با انجام یک ارزیابی ساده می توانیم به عمق عقب ماندگی ها پی ببریم.
من معتقدم دولتمردان بدرستی اصل قضیه و عمق بحران ها را بیشتر از همه می دانند ولی مصلحت در بروز آن نیست ، اکنون زمان آن است تا با اتحاد ملی در این شرایط خطیر افرادی که مناصبی گرفته اند و تلاش می کنند برای یکبار هم که شده بخاطر تعصبات جناحی و تصاحب قدرت نکوبیم و هر ابزاری را برای رسیدن به قدرت توجیه نکنیم ، بخشی از جامعه که تعدادشان هم کم نیست همین انتخاب خانم را در منصب وزارت امیدوار کننده می دانند ، پس آنان را ناامید نکنیم.