در عصر گذار از اقتصاد نفتمحور به اقتصاد دانشبنیان، پارکهای علم و فناوری دیگر فقط مراکز تحقیقاتی نیستند. در روندهای جهانی به موتورهای پیشران نوآوری، اشتغال تخصصی و تولید ملی تبدیل شدهاند. ایران با در اختیار داشتن شبکهای گسترده از این پارکها، ظرفیت بالقوهای برای توسعه فناوری و تجاریسازی علم دارد اما چرا این ظرفیت هنوز به مزیتی راهبردی تبدیل نشده است؟ این گزارش نگاهی تحلیلی به موانع، فرصتها و ضرورت بازآفرینی زیستبوم فناوری ایران دارد.
پارکهای علم و فناوری باید نقشی فراتر از «شتابدهنده رشد استارتاپها» داشته باشند؛ آنها باید قلب تپنده نوآوری و توسعه اقتصادی باشند. در جهانی که اقتصادهای موفق بر فناوریهای عمیق (Deep Tech)، سرمایه انسانی خلاق و نوآوری مستمر تکیه دارند، ایران نیز برای عبور از تله درآمد متوسط و دستیابی به توسعه پایدار، نیازمند بازآفرینی این اکوسیستم است. باوجود شکلگیری بیش از 59 پارک علم و فناوری و هزاران شرکت دانشبنیان، موانعی مانند کمبود سرمایهگذاری، نظام آموزشی ناکارآمد، حکمرانی بروکراتیک و تمرکزگرایی جغرافیایی، مانع بهرهبرداری کامل از این ظرفیتها شدهاند. از این تعداد، 18 پارک دانشگاهی، یک پارک خصوصی و 7 پارک دستگاهی فعالیت میکنند و بقیه استانی اداره میشوند.
باوجوداین، محمدنبی شهیکیتاش، معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، معتقد است: «در دهه اخیر، باوجود سیاستهای کلان در راستای توسعه اقتصادی و ارتقای سطح فناوری، سهم صادرات محصولات هایتک در ایران همچنان ناچیز است. آمارها نشان میدهد سهم ارزش افزوده تولیدات با فناوری متوسط از ارزش افزوده تولیدات صنعتی ۴۵ درصد بوده و بیش از ۵۴ درصد صادرات صنعتی ایران محصولات خام و نیمه خام بوده و فقط نیم درصد صادرات صنعتی، محصولات با فناوری پیشرفته بوده است. این آمار بهوضوح نشاندهنده ناترازی فناورانه در ساختار اقتصادی ایران است.
تحقیقات نشان می دهد طبق استاندارد جهانی در کشورهای صنعتی، کشش هزینه تحقیق و توسعه به تولید برابر ۵ است؛ بهعبارتی هر واحد هزینه کرد در تحقیق و توسعه منجر به پنج برابر تولید بیشتر می شود. به نحوی که سهم هزینهکرد تحقیق و توسعه در کشور آلمان ۳.۱ درصد، آمریکا ۳.۶ درصد، کره جنوبی ۵.۲ درصد تولید ناخاص داخلی است اما سهم ایران در حوزه تحقیق و توسعه بسیار اندک است و باید پذیرفت تحرک ساختاری در اقتصاد و حرکت بهسمت اقتصادِ دانشبنیان و هایتک با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) و نهادسازی کارآمد و اثربخش در زیستبوم نوآوری معنا پیدا میکند.
یکی از گلوگاههای اصلی نبود سرمایهگذاری خطرپذیر واقعی در مراحل ابتدایی رشد استارتاپهاست. ساختار ناکارآمد صندوقهای VC و CVC همراه ضعف نظام حقوقی در حفاظت از سرمایهگذاران و کارآفرینان باعث شده ریسکپذیری کاهش بیابد و بسیاری از ایدهها در همان مراحل اولیه از بین بروند.
پیشنهادهای مطرحشده شامل ایجاد دفاتر جذب سرمایه در دل پارکها، بازنگری در قوانین تأمین مالی و تقویت صندوقهای پژوهش و فناوری است. در کنار آن، شتابدهندهها باید از حالت نمادین خارج شوند و با اتصال به زنجیرههای تأمین دانش و سرمایه، نقشی واقعی در رشد ایدهها ایفا کنند.
پارکها در ایران با ساختارهای سنگین، بوروکراتیک و دولتی اداره میشوند اما تجربه موفق کشورهای شرق آسیا نشان میدهد مدلهای حکمرانی مشارکتی (میان دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها) نقش کلیدی در چابکسازی و کارآمدی این مراکز دارند.
بازطراحی ساختاری، ارائه خدمات تخصصی (مشاورههای حقوقی، بازاریابی، صادرات، IP) و ادغام واقعی در زنجیره تأمین صنایع، میتواند پارکها را به پلتفرمهای واقعی تولید فناوریهای استراتژیک بدل کند.
نظام آموزش عالی ایران همچنان به تولید مدرک بیشتر از تولید مهارت گرایش دارد. محتوای درسی فرسوده، فقدان نگاه میانرشتهای و ارتباط نداشتن با نیازهای صنعت، دانشگاه را از پارک و بازار جدا کرده است. تا دانشگاهها به بازیگران نوآوری و تولید تبدیل نشوند، فاصله علم و ثروت حفظ خواهد شد.
یکی از راهکارها، وابستگی کمتر دانشگاهها به بودجه دولتی و توسعه درآمد از طریق مشارکت در تجاریسازی دانش، همکاری با شرکتهای دانشبنیان و مأموریتمحور شدن مراکز علمی است.
تهرانمحوری یکی از آسیبهای جدی اکوسیستم نوآوری ایران است. توسعه نامتوازن باعث شده بسیاری از مناطق مستعد از جریان فناوری جا بمانند. پارکهای استانی، بهویژه در خراسان، فارس، آذربایجان، کرمانشاه و یزد، ظرفیتهایی دارند که با حمایت هدفمند میتوانند گره از کار توسعه منطقهای بگشایند. اقداماتی نظیر تقویت زنجیره ارزش در مناطق کمتر برخوردار، حمایت ویژه از زنان کارآفرین و راهاندازی مراکز رشد اقماری، میتواند نوآوری را به پروژهای ملی و نه صرفاً پایتختنشین، تبدیل کند.
به گفته دکتر علیرضا عشوری، رئیس سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، بیش از ۷۰ درصد مدیران شرکتهای پارکی زیر ۳۵ سال هستند. این مراکز با ارائه خدمات آزمایشگاهی، مشاوره حقوقی، زیرساخت IT و حمایتهای مالیاتی، نقش مهمی در حفظ نخبگان، کاهش مهاجرت و افزایش بهرهوری علمی کشور دارند.
او با اشاره به تجربه کرهجنوبی و چین، تأکید میکند پارکهای فناوری نهفقط ابزار توسعه، بلکه کارخانههای تولید راهحل برای مسائل ملی هستند؛ از کمآبی و آلودگی هوا گرفته تا داروهای بومی، کشت هوشمند و انرژیهای تجدیدپذیر.
برای عبور از چالشها، پیشنهادهای راهبردی وجود دارد؛ ازجمله این پیشنهادها میتوان به «تخصیص حداقل ۲ درصد درآمدهای نفتی به توسعه زیربناهای فناورانه، ارائه مشوقهای مالیاتی به سرمایهگذاران شرکتهای دانشبنیان، توسعه شبکههای همکاری علمی و بینالمللی، تغییر رویکرد سیاستگذاران از نگاه «مقطعی و بحرانمحور» به «راهبردی و ظرفیتمحور» و... اشاره کرد. درنهایت باید تأکید کرد که پارکهای علم و فناوری اگر بهدرستی دیده و حمایت شوند، میتوانند نهفقط قلب اقتصاد دانشبنیان، بلکه سکوی پرتاب ایران به آیندهای مستقل، نوآور و توسعهیافته باشند.