به گزارش "ورزش سه"، فصل بیست و چهارم لیگ برتر فوتبال ایران با قهرمانی تاریخی تیم تراکتور به پایان رسید. جذابیتها و حواشی پرشورها در رسیدن به این عنوان مهم، کم نبود. فارغ از ثبت اولین جام آوری تاریخ این باشگاه در بالاترین سطح فوتبال ایران، انتقالهای پر سر و صدای بیرانوند، ترابی و دانیال از یک طرف و بازگشت دراگان اسکوچیچ به فوتبال ایران بعد از اتفاقات جام جهانی 2022، از طرف دیگر، باعث شد تا توجهات زیادی روی عملکرد این تیم تبریزی متمرکز شود.
در نهایت همه چیز به کام و به نام این تیم تمام شود. به جز کسب عنوان قهرمانی، جوایز فردی مهم مثل دستکش طلا، کفش طلا و عنوان بهترین پاسور نیز به بازیکنان این تیم تعلق گرفت. همه اینها در انتخاب "بهترین مربی ماه اردیبهشت فوتبال ایران" تاثیر مستقیم داشت. انتخابی که مثل همیشه با نظرخواهی از مربیان و کاپیتانهای لیگ برتری، روزنامه نگاران برجسته و از همه مهمتر، مخاطبان سایت "ورزش سه" انجام شد و در نهایت به دراگان اسکوچیچ رسید. ناگفته نماند که این سومین تندیس "مربی برتر ماه" بود که در لیگ بیست و چهارم به این مربی کروات رسید.
تیم تحت هدایت این مربی در اردیبهشت چهار مسابقه لیگ برتری انجام داد که حاصل آن سه برد و یک تساوی بود اما مهمتر این بود که در همین ماه، و در فاصله چند هفته مانده به پایان رقابتها قهرمانی تراکتور قطعی شد.
به همین بهانه، تیم خبری ورزش سه در دیداری صمیمانه با دراگان که همسر و دو دخترش هم حضور داشتند، با آنها گفتوگویی جذابی انجام دادند که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* ابتدا به سراغ این تندیسها برویم. سه بار عنوان بهترین مربی ماه فوتبال ایران را کسب کردید. تنها مربی هستید که توانستید این عنوان را به دست آورید و این شگفتانگیز است.
فصل بسیار خوبی را پشت سر گذاشتیم. از بازیکنانم باید تشکر کنم، از کادرم و همه کسانی که کمک کردند، به ویژه آقای زنوزی که این امکان را برای ما فراهم کرد. خوشحالم که کار من دیده شد و قدرش دانسته شد و این جایزهها را دریافت کردم. با توجه به اینکه این جایزه از طرف کارشناسان فوتبال و کسانی است که اهل فوتبال هستند، شیرینی بیشتری دارد.
* آقای اسکوچیچ، بعد از اتفاقات قبل از جام جهانی ۲۰۲۲ ما فکر نمیکردیم شما به ایران برگردید، ولی آمدید و یک اتفاق تاریخی را رقم زدید و تراکتور را به اولین قهرمانی تاریخش رساندید. نام شما در قسمت بالای تاریخ تیم تراکتورسازی تبریز نوشته شد.
واقعا شرایطی بود که دودل بودم به ایران برگردم یا نه. بعد از صعودی که به جام جهانی داشتیم، پیشنهادات زیادی به دستم رسید. مشکلات شخصی هم داشتم که تصمیم گرفتم در کرواسی بمانم. قبل از باشگاه تراکتور، با باشگاه پرسپولیس صحبت کرده بودم، اما سر قرارداد به توافق نرسیدیم. تیم ملی کویت نیز همزمان با باشگاه تراکتور با من تماس گرفت، ولی آقای زنوزی مرا متقاعد کرد که به تیم ایشان بپیوندم. شاید یکی از اصلیترین دلایل نیز بازیکنانی بودند که در تیم ملی با آنها کار کرده بودم و همچنین این که دستم باز بود تا بازیکنان خارجی مورد نظرم را به تیم بیاورم. حدس زدم با امکاناتی که فراهم شده است، میتوانیم چنین قهرمانی را رقم بزنیم.
* اساساً چیزی که همه در مورد شما میگویند این است که شما دنبال چالش هستید و دوست دارید خودتان را محک بزنید. از آن رفتن ناگهانیتان به لیگ یک و تیم خونه به خونه بابل تا تصمیمتان برای انتخاب بین پرسپولیس و تراکتور، تیمی که قهرمانی نداشت و شما با آن افتخار آفریدید.
در شغلم، آدم بسیار مشتاقی هستم. تیمهایی که در ایران انتخاب کردم، مانند ملوان، فولاد و تراکتور را نگاه کنید. این تیمها از حمایت هواداران زیادی برخوردار هستند و این برای من در فوتبال یکی از ارزشمندترین نکات است. این که گروهی از هواداران پشت شما باشند، میتواند انگیزه زیادی به شما بدهد. به خاطر همین این تیمها را انتخاب کردم، هرچند که فشار زیادی هم به همراه دارد. فشار به نوعی برادر کوچک من است.
* دراگان، بعد از ۱۱ سال حضور در ایران، انتظار داریم الان فارسی صحبت کنید.
گاهی تظاهر میکنم که متوجه نمیشوم، چون در فوتبال لازم است. در بخشی از دورهای که در ایران بودم، دوره کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی را میگذراندم و درگیر مسائل بودم. زمانی که اولین بار به ایران آمدم، فکر نمیکردم اینقدر طولانی اینجا بمانم.
گفتم دوره کوتاهی است، ولی به اندازهای که باید فارسی متوجه میشوم. البته پیش بعضیها وانمود میکنم فارسی را کامل متوجه نمیشوم، ولی در دلم به آنها میخندم.
* لااقل میخواهیم که الان کمی برایمان فارسی و حتی آذری صحبت کنید.
بهتر است دانش فارسیام را نشان ندهم، چون خیلی کلمات زیبا را مترجم به من یاد نداده است.
* به موسیقی ایرانی هم گوش میدهید؟
از نظر من موسیقی ایرانی کمی غمگین است. دلم میخواهد موسیقی پرانرژیتری باشد. در این فصل یک رسم شده بود که قبل از هر بازی به آهنگهای فیلم گلادیاتور گوش میدادم. وقتی وارد استادیوم تبریز میشویم، واقعاً چنین حسی داریم، مثل گلادیاتور. برای من یک فرصت بود که قبل از بازی یک ساعت به این آهنگهای حماسی گوش میدادم. موسیقیها باعث تمرکز من روی بازی میشد.
* آنا، به عنوان دختر کوچک اسکوچیچ، نظر تو چیست؟ دوست داری فوتبالیست شوی؟
بله دوست دارم.
* دراگان احتمالا از تشکیل تیم زنان تراکتور خبر داری. آنا میتواند از همین امروز شروع کند.
رشد در چنین فضایی، به ویژه با وجود پدری فوتبالیست یا مربی، طبیعی است که اشتیاق ایجاد میکند. برای من بسیار خوشایند بود که این فصل با پدر، برادر، خواهرزاده و پسرعموهایم دور هم مینشستیم و بازیهای تراکتور را تماشا میکردند. هیچ بازیای را از دست ندادند. همیشه در ذهنم تصور میکردم که خانوادهام پای تلویزیون مشغول تماشای بازی هستند و به خاطر آنها تلاش میکردم. این احساسی واقعاً ارزشمند بود.
* حتی ما شنیدیم خیلی خانواده دوست هستید.
من اصلا میهمانی و این چیزها نیستم. یک مرد عادی که ترجیح میدهم کنار خانواده خودم باشم. یکبار شایعه شده بود که من همسر ایرانی دارم. این در حالی بود که آنها همسرم را دیده بودند و او را نشناخته بودند. به آنها گفتم بله همسر ایرانی دارم اما پاسپورتش برای کرواسی است.
* شما در برههای که هیچکس جرأت نداشت سرمربی ایران شود، این مسئولیت را قبول کردید و تیم را به جام جهانی بردید اما خودتان برکنار شدید. آیا میتوان گفت جام جهانی بزرگترین حسرت اسکوچیچ است؟
نه اینطور نباید گفت. موضوع فقط به هدف ختم نمیشود. هدف اصلی من جام جهانی نبود، بلکه مسیری بود که در آن اجازه دخالت به کسی ندادم. در بدترین شرایط تیم را به جام جهانی بردم و مردم ایران را خوشحال کردم. همه اینها از صرف حضور در جام جهانی مهمتر بود. حتی به عنوان یک هوادار، بازی کرواسی در نیمه نهایی را رفتم و از نزدیک تماشا کردم. درست در تورنمنتی که باید به عنوان سرمربی تیم ملی ایران حضور پیدا میکردم اما به عنوان یک هوادار رفتم و نشان دادم به اندازه کافی قوی هستم. اینکه تیم را به جام جهانی بردم و اجازه ندادم کسی دخالت داشته باشد، بسیار برایم باارزش است.
* اگر زمان به عقب برگردد باز هم این مسئولیت را قبول میکنی؟
بله. تجربه خیلی خوبی بود و توانستم اتفاق بزرگی را رقم بزنم. بعد از آن شروع ناامیدکننده تیم ملی، ما همه رکوردها را زدیم. خوشحالم که آنجا بودم.
* برای فصل بعد تراکتور، برنامه های بزرگتری دارید؟
بلندپروازیهای بزرگی با آقای زنوزی داریم. فصل خیلی سختی بود و الان آنقدر به لحاظ ذهنی و جسمی خسته هستم که هیچ صحبتی برای آینده نمیتوانم انجام دهم. دوران بسیار دشواری برای من بود، اما اکنون باید با یکدیگر گفتگو کنیم تا ببینیم چگونه میتوانیم به نفع من و همه تصمیم بگیریم.
* امسال فشار عجیبی از سوی هواداران، به ویژه هواداران پرسپولیس بر تیم شما و بیرانوند وارد شد. چطور این را مدیریت کردید؟
مدیریت این شرایط، به ویژه برای علیرضا بیرانوند، کار سادهای نبود. بسیاری از این بازیکنان سالها در پرسپولیس بازی کردهاند و طبیعی است که هواداران احساسات متفاوتی داشته باشند. برای بازیکنان هم سخت است که این احساسات را کنترل کنند. نکته کلیدی این است که بازیکنان حرفهایگری خود را حفظ کنند و در برابر تمام این دشواریها مقاومت نشان دهند. من و بازیکنان تراکتور ثابت کردیم که میتوانیم پایداری داشته باشیم و به جایگاهی برسیم که واقعاً شایسته آن بودیم.
* برانکو ایوانکوویچ اخیراً در مصاحبهای به شما تبریک گفت و درباره نقش موفق مربیان کروات در تاریخ فوتبال ایران صحبت کرد. او اشاره کرد که آنها حتی از مربیان ترکی نیز موفقتر عمل کردهاند. به نظر شما چرا مربیان کروات اینقدر در ایران موفق هستند؟
به نظر من مربیان کروات در ایران با نگاه از بالا به پایین رفتار نمیکنند. طوری رفتار نمیکنیم که انگار ما فوتبال را اختراع کردهایم. کرواتها به سرعت با شرایط ایران سازگار میشوند، اگرچه گاهی در ایران دست کم گرفته میشوند. در مقایسه با مربیان پرتغالی یا بلژیکی، شاید کمتر دیده شوند، اما ما انعطافپذیر هستیم و به فوتبال ایران احترام میگذاریم. مزیت مربیان کروات، تواضعشان است.
* درباره دوران بازیگری خودتان هم صحبت کنید.
خیلیها فکر میکنند من فوتبالم را در ایران شروع کردهام. من در لیگهای یوگوسلاوی و کرواسی بازی کردم و همچنین در دو تیم اسپانیایی در لالیگا حضور داشتم. آخرین دوران بازی را در امارات سه سال بازی کردم و سپس به عنوان مربی، دو جام حذفی در کرواسی و یک جام حذفی و یک سوپرکاپ در اسلوونی به دست آوردم. پس از آن به کویت و النصر عربستان رفتم. یک سال در آسیا با استقلال همگروه بودیم. این مسیر طولانی بوده و اکنون دارم پا به سن میگذارم اما اشتیاق من به فوتبال هرگز تمام نمیشود. آنقدر فوتبال را دوست دارم که حتی از دوران بدش هم لذت میبرم.
* اگر بخواهید رمز موبایلم را به یکی از بازیکنان تراکتور بدهید، اسم آن یک نفر را بگویید.
واقعا نمیتوانم یک نفر را انتخاب کنم. به تمام بازیکنانم اعتماد دارم. این تیم امسال ارزشی ویژه داشت، چرا که همه مانند خانواده بودند.
* خب اگر قرار باشد با یکی از آنها به سفر بروید، کدامشان را انتخاب میکنید؟
ترجیح میدهم یک اتوبوس یا هواپیما بگیرم و با همه سفر کنم. انتخاب بین آنها مانند انتخاب بین پسرانم است و این خلاف ذات من است. ما باید همگی با هم حرکت کنیم.
* پس یک بازیکن را انتخاب کنید که برایتان آشپزی کند.
مهدی شیری. البته من اصلا آشپزی کردن او را هنوز ندیدهام.
* مهدی را که حتی میگویند پسرتان است.
یکی از بازیکنانم که واقعاً قدرش دانسته نشد، مهدی شیری است. بعد از اشتباهش در فینال لیگ آسیا، فشار زیادی به او وارد شد، اما او بازیکنی کاملاً حرفهای است. چه در ترکیب اصلی بازی کند یا نکند، چه در پست دیگری قرارش دهم، همیشه تمام وجودش را برای تیم گذاشته است.
* اگر قرار باشد یک بازیکن را مثل فرزندتان برای همیشه انتخاب کنید و به کرواسی ببرید، انتخابتان چیست؟
اوه خدای من. این خیلی سخت است. واقعا نمیتوانم انتخاب کنم، چون همه بازیکنانم برایم عزیزند. در ایران دیدهام که وقتی مربی، بازیکنی را روی نیمکت مینشاند، بازیکن تصور میکند شخصاً با او مشکل دارد. اما موضوع فقط سبک بازی است. من شخصا همه بازیکنانم را دوست دارم. هر روز با آنها کار میکنم، مشکلاتشان را میدانم و همیشه با آنها صمیمی هستم.
* معلوم شد که واقعا همه بازیکنان تراکتور را دوست دارید.
بله واقعا همینطور است. اگر قرار باشد به خانهام دعوتشان کنم، به همه خوشآمد میگویم، یکی یکی. باید به این هم اشاره کنم که این شغل بسیار سخت است: باید از بین ۲۰-۲۵ بازیکن باکیفیت، فقط ۱۱ نفر را انتخاب کنم. امسال به ویژه چالشبرانگیز بود، چون همه بازیکنانم عالی بودند.