اهمیت حوزه درمان و پزشکی بر هیچکس پوشیده نیست. در سالهای اخیر نیز تقاضا برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی به شدت افزایش یافته است. این افزایش تقاضا، در کنار محدودیتهایی که در حوزه پذیرش دانشجو در دانشگاههای علوم پزشکی وجود دارد، منجر به بروز یکی از چالشهای پیچیده و پرهزینه برای نظام آموزش عالی و بهداشت کشور شده است. بسیاری از داوطلبان، به دلیل ظرفیتهای محدود دانشگاههای علوم پزشکی داخلی و نیز فرایند دشوار پذیرش ناگزیر به مهاجرت به خارج از کشور میشوند تا بتوانند در رشتههای مورد علاقه خود ادامه تحصیل دهند.
هر چند مهاجرت "پزشکان "در سال 1403کاهش یافته اما در هر حال این مهاجرتها در شرایطی صورت میگیرد که زیرساختهای مناسب آموزش رشتههای پزشکی در داخل کشور وجود دارد و تنها عدم وجود ظرفیت کافی، داوطلبان را به مهاجرت وا میدارد. از دیگرسو طبق آمار رسمی وضعیت سرانه پزشک در کشور در مقایسه با دیگر کشورهای جهان اسفناک است. سرانه پزشک در کشورمان 11.7پزشک به ازای هر 10هزار نفر است، درحالیکه اکثر کشورهای اروپایی سرانهای بین 30 تا 50 دارند. بنابراین، مهاجرت داوطلبان و نخبگان در بلندمدت کمبود نیروی متخصص در حوزههای حیاتی پزشکی و بهداشتی را، تشدید میکند، که به نوبه خود میتواند بر کیفیت خدمات درمانی و بهداشت عمومی تاثیر منفی بگذارد.
آمارها نشان از کمبود پزشک در کشور دارد
مسئله کمبود پزشک و دسترسی به خدمات درمانی در کشور، مسئلهای فراگیر است و در حیطه دسترسی به پزشک متخصص این مسئله بحرانیتر میشود. باید گفت اگر چه تهران سرانه پزشک بیشتری نسبت به سایر شهرستانها و مناطق دیگر کشور دارد؛ اما با این وجود همچنان دسترسی به پزشک به خصوص پزشکان متخصص با محدودیت و دشواری روبهروست و گواه این ادعا صفهای طولانی مردم در مقابل درمانگاهها و کلینیک های مختلف برای دریافت خدمات درمانی است. صاحبنظران معتقدند در شرایطی که کمبود سرانه پزشک در کشور به بحران تبدیل شده است, علت عدم افزایش ظرفیت پزشکی و بکارگیری داوطلبان رشته تجربی در کشور خودشان چیست؟
ابوالحسن مصطفوی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بیان کرده است که « ۱۲ هزار نفر کمبود پزشک در کشور داریم و ۱۱ هزار دانشجوی پزشکی هم امسال پذیرش شدند اما ۸ سال طول میکشد تا این دانشجوها وارد بازار کار شوند؛ لذا به دلیل بازنشسته شدن و مهاجرت تعدادی از پزشکان به صورت سالانه، سال بعد به تعداد بیشتری پزشک نیاز داریم.»
مهاجرت داوطلبان و نخبگان از مهمترین دلایل کمبود پزشک است
به زعم صاحبنظران یکی از مهمترین دلایل مواجهه کشور با کمبود پزشک، مهاجرت نخبگان و داوطلبان تجربی به خارج از کشور است که در سالهای اخیر نیز روند افزایشی یافته است. برای حل ریشهای این مسئله راهی جز افزایش ظرفیت وجود ندارد. البته باید گفت مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی شورای انقلاب فرهنگی یکی از مؤثرترین مصوبات برای توسعه آموزش پزشکی و حل ریشهای کمبود پزشک در کشور بوده است؛ اما باید در نظر داشت حتی با فرض اجرای کامل مصوبات مرتبط با افزایش ظرفیت پزشکی سرانه پزشک در سال پایانی برنامه هفتم توسعه (سال 1407)، 1.5 پزشک به ازای هر هزار نفر از جمعیت است و 8 سال بعد یعنی در سال 1415 سرانه تعیین شده در برنامه هفتم (2.3 پزشک به ازای 1000 نفر) محقق میشود؛ از طرفی در سال 1420 در شرایطی با بحران سالمندی جمعیت روبه رو خواهیم شد که سرانه پزشک کشور 2.7 خواهد بود؛ سرانهای که حتی از حداقل سرانه پزشک کشورهای سالمند یعنی 3.5، پایینتر است؛ لذا مسئله کمبود پزشک با اجرای کامل افزایش ظرفیت پزشکی تنها کمی بهبود یافته و ابدا به طور کامل در دراز مدت حل نخواهد شد.
برای افزایش ظرفیت پزشکان متخصص در بند پ ماده 69 برنامه هفتم توسعه مصوب شده است سالانه 12 درصد ظرفیت پذیرش دانشجویان تخصص پزشکی افزایش یابد؛ طبق این قانون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلف است به منظور توسعه کمی و کیفی نظام آموزش علوم پزشکی، افزایش دسترسی به خدمات سلامت به ویژه در مناطق کم برخوردار، ایجاد آمادگی برای مواجهه با سالمندی، جلوگیری از فرسودگی کادردرمان، نسبت به افزایش ظرفیت پزشکی تخصصی سالانه به میزان حداقل دوازده درصد (%12) با اخد تعهد خدمت در مناطق مورد نیاز با رعایت قانون برقراری عدالت آموزشی در پذیرش دانشجو در دورههای تحصیلات تکمیلی و تخصصی و فراهم آوری زیرساخت های آموزشی در سقف بودجه مصوب، برنامه ریزی و اقدام کند. عدم تدبیر برای توسعه مطلوب آموزش پزشکی نتیجهای جز تداوم مشکلات مرتبط با کمبود پزشک از جمله کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی نخواهد داشت.
افزایش ظرفیت پزشکی؛ راهحل منطقی برای جلوگیری از هدررفت نیروی انسانی
بحران مهاجرت تحصیلی در ایران تنها محدود به خروج دانشجویان از کشور نیست، بلکه پیامدهای آن پس از فارغالتحصیلی نیز به صورت عمیقتری خود را نشان میدهد. در سالهای اخیر، شاهد افزایش چشمگیر تعداد دانشجویان ایرانی در کشورهای مختلف برای تحصیل در رشتههای پزشکی بودهایم. بر اساس آمارها، هر ساله هزاران دانشجوی ایرانی به دلیل محدودیتهای ظرفیت به کشورهای مختلفی نظیر ارمنستان، بلغارستان، روسیه و برخی کشورهای آسیای شرقی برای ادامه تحصیل در این رشته مهاجرت میکنند. این مهاجرت نه تنها هزینههای مالی زیادی را به خانوادهها تحمیل میکند، بلکه موجب نگرانیهایی در مورد هدررفت منابع انسانی و کاهش توانمندیهای داخلی کشور میشود.
از سوی دیگر پس از فارغالتحصیلی از دانشگاههای خارجی، بسیاری از این دانشآموختگان که امید داشتند با کسب دانش و مهارتهای جدید به کشور بازگردند و خدمت کنند، با موانع جدی روبهرو میشوند. یکی از این موانع آزمونهای دشوار ملی است که برای دریافت مجوز طبابت در ایران لازم است. این آزمونها نه تنها بار زیادی از نظر روانی و مالی به این افراد وارد میآورد، بلکه باعث ایجاد احساس بیعدالتی در آنها میشود. بهویژه که این افراد هزینههای زیادی را در طول تحصیل در خارج از کشور صرف کردهاند و ممکن است در نهایت نتوانند از این سرمایهگذاری به درستی استفاده کنند.
مطابق با گزارشهای رسمی، هزینه تحصیل در رشتههای پزشکی در خارج از کشور به طور متوسط سالانه بالغ بر ۳۰ تا ۵۰ هزار دلار میشود. این در حالی است که با توجه به ظرفیت و امکانات دانشگاههای علوم پزشکی ایران، میتوان با ایجاد بسترهایی مناسب، این هزینهها را در داخل کشور و با کیفیت مشابه تأمین کرد. به عبارت دیگر، اگر شرایطی فراهم شود که دانشجویان پزشکی ایرانی بتوانند در دانشگاههای معتبر داخلی با هزینهای معقول و مشابه هزینه تحصیل در خارج، تحصیلات خود را ادامه دهند، نه تنها از مهاجرت بیمورد جلوگیری خواهد شد، بلکه این هزینههای سرسامآور نیز در داخل کشور باقی خواهد ماند و به تقویت سیستم آموزش عالی و پزشکی کمک خواهد کرد.
راهکار پیشنهادی برای حل این بحران، تمرکز بر ارتقای کیفیت آموزش پزشکی در داخل کشور است. این شامل افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی، بهبود کیفیت دورههای تحصیلی، و ایجاد شرایطی برای تحصیل در مقاطع بالاتر در داخل کشور میشود. با این کار، نه تنها از هدررفت منابع مالی جلوگیری خواهد شد، بلکه نیروی انسانی متخصص و کارآمد در داخل کشور باقی خواهد ماند و به بهبود وضعیت بهداشت و درمان کمک خواهد کرد.