به گزارش الف، با وجود سپریشدن چهار دور از گفت و گوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا و سازندن توصیفکردن آن از سوی طرفهای مذاکره، شواهد حاکی از آن است که رویکرد ایالاتمتحده موجب شده تا سد راهی برای پیشرفت های اولیه مذاکرات ایجاد گردد.
گزارشهای مخابرهشده و مواضع اتخاذ شده، نشاندهنده اختلاف بر سر موضوع غنیسازی اورانیوم توسط ایران است. آمریکا با رویکردی خصمانه معتقد است که هیچ سطحی از غنیسازی اورانیوم توسط ایران مورد پذیرش نیست و از طرفی ایران یکی از اصلیترین خطوط قرمز خود در مذاکرات را توقف غنیسازی قلمداد کرده و تنها کاستن از سطح غنیسازی اورانیوم برای تهران قابل پذیرش است؛ مشابه برجام که ایران متعهد شد تا ۳/۶۷ درصد غنیسازی اورانیوم را انجام دهد.
* ویتکاف و ترامپ دوشادوش یکدیگر حرکت میکنند
بر خلاف اینکه عدهای قصد دارند استیو ویتکاف، نماینده رئیسجمهور آمریکا در امور غرب آسیا و مذاکرهکننده اصلی با تیم دیپلماتیک ایران را در دسته تندروهای آمریکایی قرار ندهند و میان او و دیگر چهرههایی چون مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت ترامپ مرزبندی کنند اما دقتنظر در مواضع ویتکاف، خط بطلانی به روی این تقسیمبندی میکشد. ویتکاف در کنار ترامپ، روبیو، ونس، والتز – که به تازگی از سمت مشاور امنیتملی آمریکا برکنار شد – نگاهی خصمانه علیه ایران داشته و معتقد به فشار حداکثری بر روی برنامه هستهای ایران است.
با وجود آنکه تهران بارها بر غیرنظامیبودن برنامه هستهای خود تاکید داشته و علاوه بر عضویت در NPT، تحت شدیدترین نظارتهای آژانس انرژی اتمی است اما آمریکاییها نگاه خصمانهای به صنعت هستهای ایران داشته و معتقدند تهران باید به طور کامل از غنیسازی اورانیوم دست کشیده و برای مصارف غیرنظامی خود، اورانیوم را از دیگر کشورها وارد کنند.
استیو ویتکاف طی مصاحبهای در این خصوص گفته بود: «حرف آنها را درباره قصدنداشتن برای ساخت بمب اتم جدی میگیریم و فرض میکنیم که واقعا چنین قصدی ندارند. اگر این موضع واقعی آنهاست، باید تاسیسات غنیسازی برچیده شود. نباید سانتریفیوژ داشته باشند. باید تمام سوختی را دارند به سطحی پایینتر بیاورند و آن را به مکانی دور ارسال کنند. و اگر میخواهند برنامه هستهای داشته باشند، باید آن را به برنامهای صرفا غیرنظامی تبدیل کنند. اکنون آنها در بوشهر یک راکتور غیرنظامی دارند. در این مکان توانایی غنیسازی ندارند و اگر حرف آنها را بپذیریم، چرا سایر تاسیسات آنها هم مثل بوشهر نشود؟»
دونالد ترامپ هم که ایران را به جمعآوری اختیاری و اجباری صنعت هستهای خود (توافق و یا بمباران) تهدید کرده بود، اخیراً در ادامه گزافهگوییهای خود مدعی شد: «ایرانیها منابع نامحدود نفت و گاز دارند. بنابراین چرا باید به انرژی هستهای نیاز داشته باشند؟ انرژی صلحآمیز هستهای خوب است اما برای کشوری که نفت دارد، نیازی نیست».
علیرغم رویکرد خصمانه آمریکاییها و اتهامات و ادعاهایی که درباره وجه نظامی برنامه هستهای ایران همواره مطرح کردهاند، مقامات دیپلماتیک کشورمان گامهای دیگری هم برای اعتمادسازی و گرهگشایی از مذاکرات برداشتهاند که به نظر نمیرسد در حال حاضر مثمر ثمر واقع شده باشد.
پافشاری غیرمنطقی و غیرفنی طرف آمریکایی بر مسئله تعطیلی فرایند غنیسازی هستهای در ایران و عدم پذیرش این مسئله به صورت رسمی از طرف مذاکرهکنندگان کشورمان، بنبستی در جریان گفتوگوهای غیرمستقیم ایجاد کرده بود که نهایتاً با پیشنهاد جدید ایران، وارد فاز جدیدی شد. بر طبق گزارش رسانههای بینالمللی، سیدعباس عراقچی در چهارمین دور از مذاکرات که بعد از چند هفته وقفه در مسقط برگزار شد، پیشنهاد جدیدی تحت عنوان «کنسرسیوم غنیسازی» را به طرف مقابل ارائه کرد تا مسیر گفتوگوها از بنبست خارج شود.
بر طبق این پیشنهاد مجموعهای از کشورهای منطقه که خواهان بهرهمندی از ظرفیت فنی و فناوری ایران در حوزه هستهای هستند، به صورت مشترک و در قالب یک کنسرسیوم چندملیتی در داخل خاک ایران و با نظارت بینالمللی که شامل کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و احتمالاً برخی کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده میشود، مسیر چرخه سوخت اتمی و فرایند غنیسازی اورانیوم را اجرایی میکنند. این پیشنهاد که از سوی تیم ایرانی ارائه شد، هم بنبست مذاکرات را شکست و هم مسیر جدیدی را برای رفع بهانهجویی طرف آمریکایی ایجاد کرد؛ مسیری که ظاهرا چندان هم دوام نداشت.
بر اساس آنچه منابع غربی – نظیر آکسیوس و نیویورکتایمز – ارائه کردهاند، برخی از کشورهای عربی منطقه که قرار بود قطعات پازل کنسرسیوم غنیسازی را تشکیل دهند، از این ایده استقبال نکرده و پذیرش این مسیر را برخلاف راهبردهای هستهای خود ارزیابی کردهاند. بر همین مبنا، حتی تور خلیج فارس وزیر امور خارجه کشورمان هم نتوانست نظر مثبت برخی از پایتختهای مهم عربی را برای پیگیری این ایده جلب کند و از سوی دیگر، آمریکا مصرانه بر تعطیلی کامل غنیسازی اورانیوم تاکید میکند.
روزنامه انگلیسی گاردین در این خصوص نوشته: «از ایران خواسته شده که برای مدت سه سال هیچگونه غنیسازی اورانیومی انجام ندهد تا اعتمادسازی صورت گیرد. در پایان این دوره، ایران میتواند غنیسازی را تا سقف ۳.۷۵ درصد(مشابه با توافق هستهای ۲۰۱۵ که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد) از سر گیرد. در این مدت، روسیه میتواند اورانیوم مورد نیاز برنامه صلحآمیز هستهای ایران را تأمین کند».
* خط قرمزی که امکان عبور از آن نیست
پافشاری مصرانه آمریکاییها روی موضوع ممنوعیت غنیسازی باعث شد تا مقامات دیپلماتیک ایران مواضعی را اتخاذ کنند.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه به این مسئله واکنش نشان داد و در نشست مشترک با هیئت کنفرانس بینالمللی پوگواش که بهمیزبانی سازمان انرژی اتمی ایران برگزار شد، اظهار داشت: «جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که عضویت طولانی در معاهده عدم اشاعه دارد و خود بانی منطقه عاری از سلاح هستهای در غرب آسیا بوده است، با جدیت و حسن نیت تصمیم به ورود به مذاکره غیر مستقیم با آمریکا گرفت و تا کنون ثبات قدم و جدیت خود را بهصورت شفاف نشان داده است. جمهوری اسلامی ایران برای اعتمادسازی در مورد تداوم ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود کاملاً آمادگی دارد، اما نمیتواند در مورد حق مسلم و قانونی ملت ایران برای برخورداری از انرژی هستهای صلحآمیز- به شمول غنیسازی که طبق معاهده عدم اشاعه به هر کشور عضو اعطا شده است - مصالحه کند».
عراقچی با اشاره به هزینههای مادی و انسانی فراوانی که ملت ایران برای صیانت از حقوق خود جهت بهرهمندی از انرژی هستهای صلح آمیز متحمل شده است، افزود: «ملت ایران در سه دهه گذشته برای حفظ استقلال خود و دستیابی به فناوری هستهای و غنیسازی هزینه بسیار زیادی داده است و علاوه بر تحمل تحریمهای غیر قانونی و ظالمانه، بهترین فرزندان خود را در این راه تقدیم کرده است. بر این اساس ایرانیان نمیپذیرند بهعنوان یک عضو ثابتقدم معاهده عدم اشاعه که تولید و استفاده از سلاح هستهای را حرام میداند، از داشتن صنعت هستهای صلحآمیز محروم شوند».
عراقچی با گرامیداشت یاد و خاطره دانشمندان هستهای شهید کشورمان تاکید کرد که ایران برای ارتقاء دانش و فناوری صلحآمیز هستهای مصمم است و همزمان آماده گفتگو و تعامل با آژانس بینالملی انرژی اتمی و سایر طرفها برای اعتمادسازی راجع به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای خود میباشد.
وزیر امور خارجه کشورمان، موضعگیریهای متناقض مقامات آمریکا و صحبتهای ضد و نقیض آنها را موجب پیچیده تر شدن بیشتر روند مذاکراتی و افزایش عدم قطعیت در مورد جدیت و آمادگی آمریکا برای عمل به اقتضائات یک روند دیپلماتیک دانست و تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران بیتوجه به هیاهوهای رسانهای، بر پیشبرد مواضع اصولی و قانونی خود در چارچوب تعهدات و حقوق بینالمللی ایران متمرکز خواهد ماند.
عراقچی در بخش دیگری از سخنانش تغییر مکرر مواضع آمریکا و تعدد سخنگویان آنها را مانعی بر سر موفقیت مذاکرات توصیف کرد و با اشاره به شکلگیری ائتلافی از نیروهای خرابکار به محوریت رژیم صهیونسیتی برای اثرگذاری بر سیاست گذاران آمریکایی و مذاکره کنندگان این کشور، تصریح کرد: «برای همگان روشن شده است که محافل جنگطلب و ضد دیپلماسی در داخل آمریکا بهصورت هماهنگ برای اثر گذاری منفی بر روند مذاکرات تلاش میکنند، اما این مسئله یک مسئله داخلی دولت آمریکا است و به هیچ عنوان پذیرفته نیست که تصمیمگیران آمریکایی هر بار تحت تأثیر فشارهای محافل جنگ طلب آمریکایی که جملگی مطامع خطرناک نتانیاهو را دنبال میکنند، چارچوب مذاکراتی جدیدی تعیین کنند و موجب اتلاف وقت و تطویل روند مذاکراتی شوند».
کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بین المللی وزارت خارجه هم در شبکه ایکس و در پاسخ به پرسش یک شهروندی که نگرانیهای خود را از احتمال توقف غنیسازی در ایران بروز داده بود، نوشت: «طرفهای مذاکره ما به خوبی میدانند جمهوری اسلامی ایران هیچگاه دستاوردی را که با خون شهدا و هزینههای بسیار به دست آورده است، وجهالمصالحه قرار نخواهد داد. حق غنی سازی خط قرمز قطعی ماست. توقفی هم در غنیسازی پذیرفته نمیشود».
*نه چندان بعید !
با وجود آنکه برآیند کلی مذاکرات طرفین بعد از پایان هر دور از مذاکرات مثبت بود و مقامات ایران و آمریکا از سازندهبودن گفت و گوها صحبت میکردند و این مسئله موجب شده بود تا بسیاری از توافق احتمالی سخن بگویند، اما آنطور که شواهد حکایت میکند اختلافات هم بیشتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
با وجود حسن نیت ایران و حتی انعطاف بر سر مسئله غنیسازی و ارائه پیشنهادی که میتواند از اختلافات گرهگشایی کند، ایالات متحده همچنان بر مواضع خصمانه خود پافشاری کرده و از آنجایی که ایران به شکلی صریح خط قرمز خود را توقف غنیسازی اعلام کرده، دورنمای مذاکرات بر خلاف دورهای نخست این گفت و گو ها چندان روشن نیست. با شرایط موجود و برخی گزافهگوییهای آمریکا و تهدیدات مطروحه مبنی بر تعطیلی داوطلبانه برنامه هستهای و یا بمباران مراکز هستهای ایران، کندی مسیر مذاکرات یا حتی توقف مذاکرات تا زمانی نه چندان معلوم چندان هم بعید نیست.