غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی نوشت: پیش از این اشاره شد انتظار میرود دونالد ترامپ از یکی از اسلاف خود یعنی آیزنهاور بیاموزد و منافع راهبردی آمریکا را فدای منافع کوتاهمدت نکند؛ اما انگار قرار نیست آنجا هم تاریخ معلم و عبرتآموز انسانها باشد.
تاکید چندباره چند مقام آمریکایی همانند استیو ویتکاف مسئول مذاکرات با ایران و مارکو روبیو وزیرخارجه مبنی بر عدم امکان غنی سازی در ایران نشان میدهد اینها هم قائل به حق غنیسازی ولو برای مصارف مسالمتآمیز نیستند.
به این ترتیب، قرار است ما نهایت اینکه واردکننده اورانیوم با درجه پایین برای مصارف مسالمتآمیز باشیم. تحدید مدیریت ایرانی در قضیه غنیسازی و قبض ید وی در این مورد کاملا مشهود است.
همانطور که آیزنهاور آمریکایی و چرچیل انگلیسی در قضیه ملی شدن صنعت نفت ایران با خلع مدیریت ایرانی به رهبری دکتر محمد مصدق در سال۱۳۳۲ حاکمیت خود را بر منافع ایرانیان تحمیل کردند، اینبار هم دولتمردان آمریکا بر خواست مشروع ایرانیان شوریدهاند و خواهان اعمالنظر خود هستند.
پیشبینی این بود بر اساس واقعیات موجود آمریکای ترامپ عملگرایانه برخورد کند و در یک بازی برد-برد هم حق غنیسازی ایران را برای مصارف مسالمتآمیز به رسمیت بشناسد و هم اینکه ایران به سمتوسوی بمب اتمی نرود.
برای همین، مقام عالی کشور درحالیکه به نظر میرسید مذاکرات قفل شده، صراحتا از حق منطقی ایران برای غنیسازی سخن گفتند و پشتوانه محکمی برای تیم مذاکرهکننده شدند تا این پیام از ایران مخابره شود که دوران تصمیمات یکطرفه در روابط بینالملل به پایان رسیده است.
امید آن است که حاکمان کاخسفید اینبار منافع درازمدت آمریکا در منطقه را قربانی منافع کوتاهمدت خود نکنند و اگر روزی در بازی انگلیس و کمپانیهای نفتی گرفتار شدند؛ این بار در بازی اسرائیل و نئوکانها و بازی سیاسی دموکراتها قرار نگیرند.
منبع: راهبرد