مدت زمان زیادی از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و آغاز دوره ریاست جمهوری جدید چهار ساله او نگذشته است با این حال، در همین دوره زمانی کوتاه نیز او سیلی از جنجال و آشوب را هم در آمریکا و هم جهان به راه انداخته است. این مساله به قدری جدی بوده که فردی نظیر جو بایدن رئیس جمهور اسبق آمریکا در موضع گیری گفته: "حجم بحران هایی که ترامپ در 100 روز نخست حضورش در قدرت ایجاد کرده، باور کردنی نیست!"
در این راستا، ناظران و تحلیلگران مختلف چه در آمریکا و چه اقصی نقاط جهان، هرکدام دیدگاه های متنوعی را در مورد ترامپ و رفتارهای سیاسی وی و البته آینده حیات سیاسی او مطرح می سازند. در این میان، ورای تمامی تحلیل و تفسیرهایی که مطرح می شوند، بایستی به دو نکته توجه ویژه داشت. نکاتی که خود می توانند رفعکننده بسیاری از سوتفاهم ها در مورد دونالد ترامپ باشند.
اول اینکه برخی معتقدند که ترامپ به دلیل محدودیت حضورش در قدرت بر اساس چهارچوب های قانونی در آمریکا، صرفا در چهار سال آتی در قدرت حضور خواهد داشت و بار دیگر می توان حدی ازپیشبینیپذیری را برای حکمرانی و سیاست آمریکایی در نظر داشت. این ایده غلط است. بله، ترامپ چهار سال در قدرت است اما او اینمرتبه آماده است تا نظم و سامان سیاسی در آمریکا را به مسیری هدایت کند که مطلوب خودش است. او خود را به مثابه سمبل به اصطلاح قیام علیه فساد طبقه حاکم در واشنگتن معرفی می کند.
او مدام سعی دارد اینطور وانمود کند که می خواهد بازیِ جریانهای پشت پرده و دولت مخفی در آمریکا را به هم بریزد و آمریکا را از دست مفسدان آزاد کند! همین جنس از کنشگری موجب شده تا او طرفداران دو آتشهای را نیز به سمت خود جلب کند. وی اکنون با در اختیار داشتن امکانات مختلف در قدرت، فعالانه بر آن است تا واقعیتهای آتی سیاسی در آمریکا را به سمت و سوی خاصی هدایت کند. موضوعی که در صورت تحقق می تواند تداوم حضور نامرئی ترامپ برای سال ها در عرصه سیاست آمریکا را به دنبال داشته باشد.
نکته دوم اینکه حضور ترامپ در قدرت و رویکردهای وی در حوزه حکمرانی آمریکایی، نه از موضع قدرت و برای احیا عصر به اصطلاح طلایی آمریکا(آنطور که خودِ ترامپ می گوید)، بلکه در چهارچوب تلاش های وی و مجموعه متحدانش جهت جلوگیری از سقوط قدرت آمریکا در محیط بینالمللی است.
به بیان ساده تر، نباید در مورد دلایل رویکردهای سیاسی عجیب و غریب ترامپ، دچار اشتباهِ خوانش و تحلیل شد. ترامپ در موقعیت احیا عصر طلایی یا به شکوه رساندن کشورش نیست او صرفا می خواهد روند سقوط هژمونی و قدرت آمریکا در محیط بینالمللی را کُندتر کند و اگر بتواند، آن را تا حدی معکوس کند. از این رو، واضح است که میان ترامپِ واقعی و ترامپ تبلیغاتی، فاصله از زمین تا آسمان است!