به گزارش خبر ورزشی، در دومین روز از آخرین ماه بهار ۱۳۹۰ خبری که همه اهالی فوتبال از شنیدن آن واهمه داشتند، به گوششان رسید و آنها را سیاهپوش کرد.
حوالی ظهر روز دوشنبه دوم خرداد سال ۱۳۹۰ بود که تلفن بسیاری از خبرنگاران و بزرگان فوتبال زنگ خورد تا خبری تلخ را به گوش آنها برساند. خبری که اگرچه برای شنیدن آن تا حد زیادی خود را آماده کرده بودند ولی دلشان نمیخواست هرگز آن را بشنوند.
پرواز ابدی عقاب استقلال
تلفنها زنگ خورد و پیغامی که از پشت گوشی شنیدیم، بسیار تلخ بود: "ناصر حجازی چشمان خود را بست تا آنها را در آسمان باز کند"
عقاب استقلال که سالیان متمادی وظیفه حراست از قفس توری آبی پوشان پایتخت و البته تیم ملی فوتبال کشورمان را بر عهده داشت، به پرواز ابدی رفت و مسافر دیار باقی شد. ناصر خان به آسمان رفت تا ما بر روی زمین با چشمانی اشکبار او را مشایعت کنیم و دلمان را به مهمانی باران ببریم. حجازی رفت و ما در پس همه ناراحتی و اشکهایمان، دلمان به این خوش بود که حداقل در آسمان دیگر درد نمیکشد و کسی برایش تورحسادت پهن نمیکند.
اشک بزرگان پرسپولیس
مراسم تشییع ناصر حجازی عزیز چهارم خرداد همان سال به میزبانی ورزشگاه آزادی برگزار شد تا مردی که سالیان متمادی در این استادیوم دروازهبانی کرده بود، حالا روی دوش بزرگان فوتبال ایران فاصله میان دو دروازه را طی کرده و برای آخرین بار حضور در این ورزشگاه را نیز تجربه کند. هنوز از یادمان نرفته مردانی همچون: علی پروین؛ محمود خوردبین، علی دایی و... که خودشان در زمره بزرگان فوتبال ایران و اعضای تاریخساز پرسپولیس محسوب میشوند، چگونه به احترام اسطوره فقید استقلال اشک میریختند و او را در زیر تابوت مشایعت میکردند.
چشمان حجازی دوم خرداد سال ۹۰ برای همیشه بسته شد و جسم او چهارم خرداد همان سال به زیر خاک رفت اما خاطرات خوبی که برایمان گذاشت، تا همیشه ماندگار است. او نشان داد. میتوان چاپلوسی هیچ مدیری را نکرد و محبوب باقی ماند. مردی که در تمام دوران زندگی خود اگر دستانش را به سمت افراد خاص دراز میکرد، قطعاً زندگی بهتری برایش رقم میزدند اما ترجیح داد همیشه دستهایش را برای مردم باز کند.
روحش شاد و یادش گرامی
بیشتر بخوانید:همسر حجازی: ناصر سیاسی نبود، مردمی بود؛ دغدغه معیشت مردم او را دق داد/ بعد منصور خان و ناصر دیگر استقلال، استقلال نشد!