خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: سوم خرداد را روز ملی شنوندگان عزیز مینامید و میخندید، بعد هم همیشه میپرسید: واقعاً کسی هست که آن جملات «شنوندگان عزیز، توجه فرمایید… شنوندگان عزیز توجه فرمایید… خونینشهر، شهر خون، آزاد شد!» را با آن لرزش خفیف پنهان شده در صدای مجری بشنود و مو به تنش راست نشود؟ کسی هست که چشمهایش تر نشود و قلبش از شوق و افتخار نلرزد؟
خرمشهر را به نام قدیمش محمره میگفتند، با آن آب سرخ که خاک رس داشت. بعدها خرمشهر نامش شد و وقتی بعثیها آمدند روی دیوارها نوشتند: «جئنا لنبقی» یعنی آمدهایم که بمانیم. حرف جسورانهای است از طرف کسانی که قرار بود ۳ روزه به تهران برسند، ولی ۳۴ روز طول کشید تا همین یک شهر را بگیرند و ۱۹ ماه بعد، بعد از ۵۷۵ روز مجبور شدند بروند.
این دیوارنوشته یک سند تاریخی است. وقتی بچههای خودمان وارد خرمشهر میشوند، بهروز مرادی که فرمانده جوانی بود و حالا شهید شده است، آن را میبیند و میگوید برای حفظ این جمله یک پست نگهبانی بگذارند، مبادا در آن گیرودار کسی بیاید و نداند این جمله چه ارزشی دارد؛ مبادا رویش چیزی بنویسند و خرابش کنند. و بدون اینکه به ارزش سندی و تاریخی این جمله آگاهی داشته باشند، شعارهای دیگری روی آن بنویسند و این سند را از بین ببرند. با این کار او این دیوار نوشته ماند و عکسهای زیادی هم از آن در آرشیو عکاسان جنگ باقی مانده است. این معلم خرمشهری چند روز پس از آزادی خرمشهر، تابلویی در آستانه ورودی خرمشهر نصب میکند و روی آن مینویسد: «خرمشهر، جمعیت ۳۶ میلیون نفر.» عددی که تا آن زمان جمعیت کل ایران برآورد شده بود، چهار سال بعد بر اساس سرشماری سال ۱۳۶۵ که نزدیکترین آمار رسمی به آن زمان است، جمعیت ایران در حدود ۴۹.۴ میلیون نفر گزارش شده است.
سوم خرداد ۱۳۶۱، خرمشهر انگار قلب ایران بود که حالا آزاد میشد از فشار. این پیروزی تأثیر زیادی در روند جنگ داشت و از مهمترین رخدادهای جنگ تحمیلی بود که سرنوشت و ماهیت جنگ را تغییر داد. ارتش عراق برای تصرف خرمشهر تبلیغات رسانهای بسیاری انجام داده بود. فرار ارتش عراق از خرمشهر با چند هزار کشته و اسیر، مشکلات مهمی را برای ارتش عراق فراهم آورد. از طرف دیگر این پیروزی توازن سیاسی – نظامی جنگ را به سود ایران تغییر داد و تواناییهای رزمی فرزندان ایران را ثابت کرد؛ در شرایطی که همه دنیا از صدام پشتیبانی میکردند و ایران برای داشتن سادهترین چیزها، نه تجهیزات نظامی بلکه حتی سیم خاردار با مشکل روبرو بود.
امروز ۴۳ سال از آن روز میگذرد و هنوز برای درک آن هیجان و اهمیت این پیروزی در روند جنگ هشت ساله تحمیلی باید بخوانیم و بدانیم. برای این روز چند کتاب نوشته شده است؟ در این سالها، کتابهای متعددی درباره آزادی خرمشهر منتشر شده است که به شرح عملیات بیتالمقدس و وقایع مربوط به آزادسازی این شهر استراتژیک در جنگ ایران و عراق میپردازند. به بعضیشان در ادامه اشاره میشود:
رمانها و داستانها
نخلهای بیسر نوشته قاسمعلی فراست، در سالهای ابتدایی جنگ نوشته شد. داستان حول محور خانوادهای خرمشهری میچرخد که فرزندانشان برای دفاع از شهر میمانند و در نهایت به شهادت میرسند. این اثر توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. سی مرد و سیمرغ نوشته اکبر صحرایی، این رمان با تلفیق اسطورههای ایرانی و حماسه آزادسازی خرمشهر، روایتگر مراحل مختلف این عملیات از دید یک نوجوان است. این کتاب را انتشارات علمی فرهنگی منتشر کرده است.
فرار به جابلقا نوشته اکبر صحرایی، رمانی با الهام از هفتخوان رستم که داستان نوجوانی را روایت میکند که با وجود مخالفت خانواده، به جبهه میرود و در جریان آزادسازی خرمشهر به بلوغ فکری میرسد.
خاطرات و روایتهای مستند
جای امن گلولهها نوشته عبدالرضا آلبوغبیش، روایتی داستانی از روزهای ابتدایی جنگ و اشغال خرمشهر که با توصیف شهادت شیخ محمد حسن شریف قنوتی آغاز میشود.
تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر نوشته سید قاسم یاحسینی، خاطرات ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی از مقاومت نیروهای تکاور در خرمشهر و نقش آنها در آزادسازی خرمشهر است. آتش و خون در خرمشهر نوشته خالد سلمان محمود کاظمی، این کتاب خاطرات یکی از افسران بلندپایه عراقی از اشغال خرمشهر و جنایتهای ارتش عراق در این شهر. این کتاب نگاهی از درون ارتش بعث به وقایع خرمشهر ارائه میدهد.
جنایتهای ما در خرمشهر، گردآوری محمدنبی ابراهیمی است. در این کتاب مجموعهای از اعترافات و خاطرات افسران عراقی درباره جنایتهای ارتکابی در خرمشهر. این اثر بهعنوان سندی از جنایتهای جنگی ارتش بعثی عراق محسوب میشود. آزادی خرمشهر نوشته احمد دهقان، که خاطرات فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش علی صیاد شیرازی را روایت میکند. دا، خاطرات سیده زهرا حسینی به اهتمام سیده اعظم حسینی، که روایتگر بخشی از مقاومت مردم خرمشهر است. مأموریت در خرمشهر، خاطرات صبار فلاح اللامی، یکی از فرماندهان ارتش عراق که در این کتاب به افشای جنایات ارتش بعث پرداخته است. کالکهای خاکی، خاطرات شفاهی محمدعلی عزیزجعفری با نوشته گلعلی بابایی و حسین بهزاد، که تصویری عینی از فتح خرمشهر ارائه میدهد. این کتابها را سوره مهر منتشر کرده است.
خونین شهر تا خرمشهر، کتابی سه فصلی که از اشغال خرمشهر تا آزادسازی آن را به تفصیل شرح میدهد و عملیاتهای مختلفی مانند ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس را بررسی میکند. این کتاب به تحلیل سیاسی، نظامی و اجتماعی مرتبط با آزادسازی خرمشهر میپردازد؛ و در نخستین همایش ادبی هنری حماسه خرمشهر برنده جایزه اول معرفی شده است. اطلس نبرد بیتالمقدس، جلد اول از مجموعه اطلسهای عملیاتی که با استفاده از نقشهها، نمودارها و تصاویر، جزئیات مقاومت و عملیات آزادسازی خرمشهر را به تصویر میکشد. همچنین مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سالهای اخیر نیز مجموعهای از پژوهشها و کتابهای تخصصی درباره عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر منتشر کرده است که بخشی از آنها در قالب معرفی ۳۷ کتاب مهم درباره خرمشهر ارائه شده است. کتابهایی مانند جوانان اهواز زنده اند (روایت سردار احمد غلامپور)؛ از ری تا شام (روایت ناتمام احمد غلامی)؛ در مسیر پیروزی (روایت مرتضی قربانی)؛ از سنندج تا خرمشهر (روایت سید یحیی صفوی)؛ سیری در جنگ ایران و عراق (آغاز تا پایان)، این آثار به صورت گسترده به جنبههای مختلف آزادسازی خرمشهر از جمله عملیات نظامی، مقاومت مردمی، جنایات دشمن و تأثیرات سیاسی و نظامی آن در جنگ ایران و عراق پرداختهاند و منبع اصلی مطالعات تاریخی این رویداد مهم محسوب میشوند. این کتابها توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است.
کوتاه سخن اینکه آمده بودند بمانند؛ روی هر دیواری توانستند هم نوشتند. اما سالهاست که رفتهاند و سرکرده شأن که صدام حسین تکریتی بود حالا معلوم نیست کجای تاریخ است. آمده بودند بمانند، و حالا درست ۴۳ سال است رفته اند… و خرمشهر هنوز پاره تن ایران است، حتی با همان دیوارهای زخمی از گلوله که هنوز دست نخورده، با همان آوای «ممد نبودی ببینی» سوزناک که در حسرت نبود محمد جهان آرا _بچه خرمشهر_ خوانده شد.