محمد هاشمی رفسنجانی، چهره سیاسی و رسانهای شناختهشده، در گفتوگوی تفصیلی با تابناک از تجربههای خود در دورههای حساس سیاسی و رسانهای جمهوری اسلامی سخن گفت.
او در این گفتوگو، به موضوعاتی چون سابقه و چشمانداز مذاکرات ایران و آمریکا، تغییر موضع برخی بازیگران منطقهای، عملکرد دولت چهاردهم، جایگاه رسانه ملی، و نحوه تعامل امام خمینی با صدا و سیما پرداخت.
این گفتوگو مروری است بر پشتپرده تصمیمات و تحولات کلیدی سه دهه اخیر.
تابناک: در ابتدا به بحث مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا بپردازیم؛ در این زمینه رویکرد آمریکا چطور ارزیابی میشود و آیا اساساً امکان دستیابی به توافق بین دو کشور وجود دارد؟
مذاکره با آمریکا سابقهای نزدیک به ۴۰ سال دارد و در این مدت، شرایط همیشه یکسان نبوده است. گاهی ایران برای مذاکره آماده بوده اما آمریکاییها حاضر نبودهاند و گاهی برعکس. این روند فراز و فرودهای زیادی داشته و به ندرت به نتیجه قطعی رسیده است.
دو تجربه مهم موفق در دوران آیتالله هاشمی
تنها دو بار مذاکرات به نتیجه ملموس رسید: اولین مورد: در زمان مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، آمریکاییها از ایران خواستند تا واسطه آزادی آمریکاییهای دستگیرشده در لبنان شود. ایران این نقش را پذیرفت و آمریکاییها آزاد شدند، اما دولت آمریکا به تعهداتش عمل نکرد.
دومین مورد: ایران در مناقصهای در جنوب، آمریکاییها را برنده اعلام کرد؛ چرا که قیمت پیشنهادی آنها حدود ۵۰۰ میلیون دلار کمتر بود. اما وقتی نوبت به اجرای قرارداد رسید، رئیسجمهور وقت آمریکا، بیل کلینتون، با تصویب قانونی این معامله را وتو کرد و محدودیتهایی بر آن اعمال شد.
این دو مورد نمونههایی از ورود آمریکا به مذاکره و سپس عدم پایبندی به تعهداتشان بودند که در نهایت منجر به شکست مذاکرات شدند.
آخرین نمونه این روند، برجام است که بار دیگر نشان داد آمریکا در عمل به وعدههایش قابل اعتماد نبوده است.
برجام؛ دستاوردی مهم که با تغییر دولت آمریکا متوقف شد
برجام پس از مذاکرات طولانی حدود یک تا دو سال در زمان دولت اوباما به نتیجه رسید و قراردادی به سود هر دو کشور ایران و آمریکا بود. این توافق باعث شد حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران آزاد شود و شرکتهای اروپایی برای سرمایهگذاری و خرید تجهیزات، از جمله هواپیما، وارد بازار ایران شوند. در واقع، افقی روشن برای توسعه اقتصادی ایران گشوده شد.
اما با روی کار آمدن دولت ترامپ، آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد و توافق را پاره کرد. همزمان، در ایران نیز گروههای تندرو در مجلس و نهادهای مختلف به مقابله با برجام پرداختند؛ به گونهای که عملکرد آنها تا حدی مشابه رفتار آمریکا بود. این عوامل موجب شد ایران نتواند از امتیازهای برجام بهرهمند شود و تحریمها لغو نشود.
با توجه به تجربیات گذشته و تغییرات در معادلات جهانی، دولت ترامپ در آغاز کار خود تمرکز خود را روی بحران اوکراین گذاشت تا با روسیه به توافق برسد، اما موفق نشد. سپس به دنبال حل بحران غزه رفت، که به دلیل مخالفت اسرائیل به نتیجه نرسید. در دوران تبلیغات انتخاباتی خود، ترامپ وعده داده بود جنگهای اوکراین و غزه پایان یابد، اما تاکنون موفقیتی نداشته است.
اکنون، با توجه به قدرت منطقهای و نفوذ ایران، تنها گزینه ترامپ برای ایجاد تغییر، رسیدن به توافقی مثبت با ایران است. مذاکرات جدید در جریان است و به نظر میرسد طرفین در حال بررسی جنبههای مثبت و یافتن راهحلهایی برای مشکلات همیشگی هستند.
طنز تلخ توافق مجدد؛ تکرار برجام توسط ترامپ
نکته جالب اینکه برخی مقامات آمریکایی، توافق احتمالی ترامپ را «طنز خندهدار» توصیف کردهاند، چرا که این توافق شباهت زیادی به همان برجامی دارد که اوباما پیشتر به آن دست یافته بود. ترامپ پس از خروج از توافق، اکنون در پی همان توافق قبلی است. البته ترامپ هنوز واکنشی رسمی به این اظهار نظر نشان نداده است.
معاونان و نمایندگان ترامپ در مذاکرات ابراز داشتهاند که او رویکرد مثبتی نسبت به توافق دارد. یکی از موضوعات مورد بحث، مسئله غنیسازی اورانیوم است که ایران در مدت اخیر افزایش داده و این مواد را باید به کشوری دیگر (شاید روسیه یا کشورهای منطقه) منتقل کند.
در نهایت، ایران نیازمند توافقی است که تحریمها را بردارد تا بتواند جذب سرمایه خارجی را افزایش دهد. با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب بر سال «سرمایهگذاری برای تولید و شکوفایی» تحقق این هدف بدون رفع تحریمها و ورود سرمایه ممکن نیست.
3 مسیر سرمایهگذاری در ایران: دولت، بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی
برای تحقق شکوفایی تولید و جذب سرمایه، ایران سه مسیر اصلی سرمایهگذاری را میتواند دنبال کند: نخست سرمایهگذاری دولتی: دولت باید سرمایه کافی داشته باشد تا بتواند پروژههای بزرگ را اجرا کند، اما در حال حاضر منابع مالی دولت به اندازه نیاز نیست. دوم سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی: وجود بخش خصوصی قوی و توانمند داخلی میتواند موتور محرکه تولید باشد، اما بخش خصوصی فعلی توان و ظرفیت لازم را ندارد و سوم سرمایهگذاری خارجی: حضور ایرانیان مقیم خارج و سرمایهگذاران خارجی میتواند کمک بزرگی باشد، اما تحریمها و محدودیتهای فعلی باعث کاهش رغبت و حضور آنها در ایران شده است.
از این رو، ایران خواهان تغییر شرایط تحریم و ایجاد فضای امن برای جذب سرمایه خارجی است.
اهمیت توافق برای آمریکا و منطقه خاورمیانه
برای آمریکا نیز توافق با ایران و تثبیت وضعیت در خاورمیانه اهمیت فراوانی دارد. منطقه خاورمیانه با داشتن حدود ۷۰ درصد از ذخایر نفت جهان، منبع ارزان انرژی برای صنایع آمریکایی محسوب میشود. با وجود منابع نفتی داخلی، هزینه استخراج و تولید نفت در آمریکا بالا است و تمرکز بر منابع ارزانتر خارجی برای اقتصاد این کشور به صرفهتر است.
آقای ترامپ، که خود سرمایهدار است، به دنبال توافقی است که بتواند شرایط اقتصادی و سرمایهگذاری در منطقه را بهبود بخشد. مذاکرات تاکنون روند مثبتی داشته و هر دو طرف به توافق نیازمندند، بنابراین به نظر میرسد در آینده نزدیک به نتیجه برسند.
تابناک: در صحبت هایتان اشاره کردید که بعد از برجام تندروها مخالفتهایی با توافقی که صورت گرفته بود داشتند. از طرفی شاهدیم که رژیم صهیونیستی هم مخالف بود؛ ارزیابی هایی می شود که انگار تندروها در زمین آنها بازی می کنند یا منافع ملی برایشان اهمیت ندارد. نظر شما چیست ؟
در مذاکرات برجام، عربستان و رژیم صهیونیستی مخالف جدی توافق بودند و تلاش زیادی کردند تا جلوی آن را بگیرند. اما اکنون شرایط تغییر کرده است؛ عربستان در موقعیتی قرار گرفته که رویکرد مثبتتری نسبت به ایران و توافق دارد.
رژیم صهیونیستی هنوز مخالفت میکند و حتی تلاش داشت عملیاتی نظامی در ایران انجام دهد که آقای ترامپ و آمریکا مانع آن شدند و به اسرائیل هشدار دادند که این کار به ضرر خودش خواهد بود.
از سوی دیگر، تندروهای داخلی ایران اکنون جمعیت کمی دارند و جایگاه چندانی در صحنه سیاسی ندارند، به همین دلیل نمیتوانند مانع بزرگی در مسیر توافق باشند. بنابراین شرایط کنونی به نسبت گذشته، مساعدتر است.
وفاق ملی و استیضاحها؛ آیا رویکرد دولت متأثر میشود؟
تابناک: با وجود استیضاحهای اخیر در مجلس که برخی آن را سیاسی و ناشی از سهمخواهی میدانند، آیا رویکرد وفاق ملی دولت چهاردهم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؟ و اساساً وفاق ملی را چگونه تعریف میکنید؟
در انقلاب و دوران امام خمینی (ره)، وفاق و وحدت ملی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. امام (ره) بارها تأکید میکردند که همه باید با هم بیایند و وحدت فکری و عملی داشته باشند. در آن زمان، تقریباً تمام گروهها و جریانها همراه امام بودند و موضع ایشان را تایید میکردند.
اما پس از رحلت امام و پایان جنگ تحمیلی، شرایط تغییر کرد. در زمان جنگ، به دلیل شرایط اضطراری، کسی مجال مخالفت علنی نداشت، اما بعد از جنگ فضای آزادیهای سیاسی و اجتماعی بیشتر شد و گروههای مختلف سیاسی با دیدگاههای گوناگون شکل گرفتند.
در همین دوره، آیتالله هاشمی رفسنجانی با سیاست خارجی «تنشزدایی» در منطقه و جهان، تلاش کرد فضای آرامتری را ایجاد کند. این سیاست، به تدریج به بخشی از سیاستهای رسمی کشور تبدیل شد و نسبت به دوران جنگ تحولات مثبتی به وجود آورد.
نوسانات مشارکت سیاسی و نقش دولت چهاردهم
در انتخاباتهای اخیر، میزان مشارکت مردم نوساناتی داشت. در دور قبلی انتخابات، کاهش حضور مردم محسوس بود و به نوعی عدم مشارکت به عنوان اعتراض یا مخالفت تعبیر شد. اما در آخرین انتخابات، با حضور چهرههایی مثل دکتر پزشکیان، مشارکت نزدیک به ۵۰ درصد رسید که نشانهای از افزایش وفاق و وحدت ملی بود.
در دولت چهاردهم، به نظر میرسد مخالفتهای جدی سیاسی بسیار کم شده است. برخی موارد معدود، مثل بحث لایحه حجاب و عفاف که از سوی دکتر پزشکیان مطرح شد، به طور موقت از دستور کار خارج شد و مورد پذیرش قرار گرفت.
وفاق ملی و سیاست خارجی دولت چهاردهم
دکتر پزشکیان و دیگر اعضای دولت معتقدند برای شکوفایی تولید و جذب سرمایه باید تحریمها برداشته شود، امکان حضور در بازارهای بینالمللی فراهم گردد و درآمد نفت به راحتی به کشور بازگردد. این خواستهها و سیاستها اکنون در قالب مذاکرات و تلاشهای دولت دنبال میشود.
از این رو، فضای سیاسی داخلی بیش از گذشته به سمت وفاق و انسجام حرکت میکند و مخالفان به لحاظ کمی و کیفی جایگاه چندانی ندارند. پیشنهادها و برنامههای دولت به خصوص از سوی شخصیتهایی مانند دکتر پزشکیان، در حال عملیاتی شدن است و این موضوع امید به آینده بهتر را افزایش میدهد.
تابناک: بحث وفاق را چطور تعریف می کنید مشی که آقای پزشکیان در پیش گرفته نشاندهنده وفاق است؟
وفاق یعنی همراهی و همدلی، به این معنا که در یک جامعه همه با هم حرکت کنند. در کشورهای دموکراسی یا مردمسالاری، معمولا انتخابات به ایجاد وفاق منجر میشود. یعنی هر حزب یا گروهی که اکثریت آرای مردم را کسب کند، میتواند سیاستهایش را اجرایی کند و در حاکمیت نقش اساسی داشته باشد. در این کشورها، فرد یا حزبی که بیش از ۵۰ درصد آرای مردم را به دست میآورد، میتواند دولت تشکیل دهد و دیگران تابع سیاستهای او خواهند بود.
اما در ایران شرایط کمی متفاوت است. ما انتخابات داریم، مجلس داریم، دولت داریم و رهبری داریم که نظر رهبری در بسیاری از موارد نظر غالب است. به عنوان مثال در موضوع سیاست استراتژیک مثل مذاکرات هستهای، نظر رهبری بسیار تعیینکننده است.
آقای دکتر پزشکیان که هم در انتخابات شرکت کردهاند و بیش از ۵۰ درصد آرای مردم را کسب کردهاند، همچنین نظر مثبت رهبری را نیز در مسائل کلیدی از جمله مذاکرات دارند.
رهبر معظم انقلاب تاکید کردهاند که مذاکره نباید برد و باخت باشد بلکه باید «برد-برد» باشد؛ یعنی هر دو طرف امتیازهایی بدهند و امتیازهایی بگیرند. سه شرط مهم در این مذاکرات که ایشان مطرح کردهاند، «عزت»، «مصلحت» و «حکمت» است که باید رعایت شود.
بنابراین رئیسجمهور فعلی هم از نظر رهبری حمایت میشود و هم منتخب مردم است و برنامهها و سیاستهایش بر این اساس پیش میرود.
نگاهی به استیضاحها و نقش مجلس
در مورد استیضاحهایی که اخیراً در مجلس مطرح شده است باید گفت که اصل استیضاح مسئله مهمی نیست بلکه بحث، ماهیت جناحی آن است.
مجلس دو وظیفه اصلی دارد؛ قانونگذاری و نظارت. در بحث نظارت، مجلس باید عملکرد وزرایی که رای اعتماد گرفتهاند را بررسی کند و اگر وزیر یا دولتی نتواند به قولهایی که داده عمل کند، مجلس میتواند به استیضاح و سؤال بپردازد.
اما معمولاً در این مسائل نقش جناحی و سیاسی پررنگ میشود. استیضاحها ممکن است گاهی بیشتر برای فشار سیاسی یا سهمخواهی مطرح شوند تا حل مشکلات واقعی.
نظارت مجلس، استیضاحها و وضعیت اقتصادی دولت چهاردهم
در نظام نظارت مجلس بر دولت، وقتی وزیری نتواند وظایفش را به درستی انجام دهد، نمایندگان وارد موضوع میشوند و ممکن است تذکر دهند یا حتی استیضاح کنند. اما این اقدامات معمولاً تاثیر چندان فلجکنندهای بر عملکرد دولت ندارند. مثلاً در مورد آقای دکتر همتی که وزیر اقتصاد بودند، نقششان در مسائل اقتصادی و جذب سرمایهگذاری بسیار مهم است، اما استیضاحها یا فشارهای سیاسی به آن معنا باعث توقف کارها نمیشود.
معمولاً این استیضاحها بیشتر جنبه سیاسی و جناحی دارد؛ یعنی نمایندگان مخالف میخواهند با این روشها خودشان را نشان دهند و به نوعی فشار وارد کنند، اما اثرگذاری آنها محدود است.
مسئله فیلترینگ در ایران یک بحث پیچیده است
درباره موضوع رفع فیلترینگ که دولت آقای پزشکیان بر آن تاکید دارد، وزیر مربوطه اخیراً اعلام کرده که برنامهریزیهایی در این زمینه انجام شده و در میانمدت قرار است فیلترینگ کاهش یابد. مسئله فیلترینگ در ایران و حتی در سطح جهان یک بحث پیچیده است؛ برای مثال در چین به خاطر ملاحظات فرهنگی، فیلترینگ به شدت اجرا میشود و در کشورهای دیگر مثل آمریکا دیدگاه متفاوتی وجود دارد.
با این حال، شروع کار در این حوزه انجام شده و باید دید که چقدر به نتیجه خواهد رسید.
در بحث معیشت دولت چهاردهم تاکنون موفقیت چندانی نداشته
در مورد بهبود وضعیت معیشت مردم، به نظر میرسد دولت چهاردهم تاکنون موفقیت چندانی در این زمینه نداشته باشد. البته باید توجه داشت که دولت فعلی، وارث مشکلات جدی و ناترازیهای گستردهای بوده است؛ در بخشهایی مثل تامین برق، آب، گاز و مسائل معیشتی مردم.
گزارشهایی که اخیراً در فضای مجازی منتشر شده، نشان میدهد که دولت چهاردهم وضعیت نامناسبی را تحویل گرفته است و با این حجم از مشکلات، بهبود شرایط نیاز به زمان و برنامهریزی دقیق دارد.
تابناک: شما سال ها رئیس رسانه ملی بودید عملکرد فعلی سازمان صدا و سیما را تا چه اندازه منطبق با واژه رسانه ملی میدانید؟
رسانه ملی در زمان من و حالا تفاوت بسیار زیادی دارد. در گذشته، ما تنها دو کانال تلویزیونی داشتیم و در اواخر دوره کاریام کانال سوم را نیز راهاندازی کردیم که عمدتاً مخاطب آن جوانان و برنامههای ورزشی و سرگرمی بود.
کانالهای یک و دو نیز فعالیت داشتند؛ کانال دو تا حدودی علمی بود و کانال یک عمومی.
امام خمینی(ره) در مورد صدا و سیما گفته بودند که این رسانه باید مانند «دانشگاه عمومی سراسری» باشد؛ یعنی هم آموزنده باشد و هم در خدمت مردم قرار گیرد تا همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
اما اکنون صدا و سیما بیش از ۲۰ کانال تلویزیونی دارد، به علاوه رادیوهایی که تعدادشان بیشتر است. این کانالها نسبت به گذشته بسیار متنوعتر شدهاند. در گذشته، مثلاً گروه اقتصاد فقط حدود ۴۵ دقیقه یا یک ساعت برنامه در هفته داشت، اما حالا یک کانال اختصاصی ۲۴ ساعته برای اقتصاد و همینطور برای بهداشت و موضوعات دیگر وجود دارد.
این موضوع باعث شده که برای تولید و پخش برنامهها سرمایهگذاری زیادی لازم باشد، ولی عملاً نمیتوان برای همه ۲۰ کانال برنامههای جداگانه و با کیفیت بالا تولید کرد. برنامهها اغلب تکراری میشوند و مخاطبان هم معمولاً فقط کانالی را که موضوع مورد نظرشان را پوشش میدهد دنبال میکنند.
امروزه دیگر رسانه ملی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد!
بنابراین تعریف «رسانه ملی» نسبت به گذشته تغییر کرده است. امروزه دیگر رسانه ملی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و بیشتر شاهد رسانههای جناحی و گروهی هستیم. برای مثال، وقتی موضوعی مانند بهداشت مطرح میشود، کانالی مختص آن وجود دارد که دیگر سطح ملی بودن آن کانال مطرح نیست و فقط درباره مسائل بهداشتی برنامه پخش میکند. تنها جایی که هنوز میتواند جنبه ملی داشته باشد، اخبار است که در کانال یک و همچنین در برنامههایی مانند «۲۰:۳۰» کانال دو پخش میشود.
کانال اول هم دیگر توانایی پوشش همه موضوعات را ندارد که بتوان آن را رسانه ملی نامید. اگرچه برنامههای خبری حدود ۴۵ دقیقه تا یک ساعت هستند، اما حجم اخبار منطقهای، داخلی و جهانی بسیار گسترده است. ما نمیتوانیم همه این اخبار را در کانالهای محدود پخش کنیم و دسترسی کامل به آنها نداریم. به همین دلیل است که دیگر به شکل گذشته، «کانال ملی» یا «رسانه ملی» وجود ندارد.
تابناک: در زمان شما مواردی بود که اعمال نظرهایی شود یک ممیزیهایی صورت بگیرد؟ مثلاً شما مخالفتی داشته باشید یا از جای دیگر وارد پخش سریالها شوند؟
دوران مدیریت من در سازمان صدا و سیما حدود ۱۳ سال طول کشید و در این مدت موفقیتهای چشمگیری داشتیم. ما بیش از ۱۵۷۰ اپیزود سریال ساختیم که همه یا بینظیر یا کمنظیر بودند. سریالهای ما کیفیت بالایی داشتند و معمولاً درجه «ب» و بالاتر بودند. حتی تعداد سریالها زیاد بود و شبهای دوشنبه که سریال ایرانی پخش میکردیم، خیابانها تقریباً تعطیل میشد و مردم پای تلویزیون مینشستند.
یکی از تفاوتهای مهم آن زمان با امروز، نظارت قبل از پخش برنامهها بود. هر برنامهای، چه از کانال یک و چه کانال دو، قبل از پخش بازبینی و نظارت میشد و به همین دلیل اشتباهات بسیار کم یا حتی هیچ اشتباهی رخ نمیداد. در آن دوره، ساعات پخش تلویزیون محدود بود و توقعات مردم بالا بود، اما برنامهها با دقت و کیفیت بالا تولید میشد.
مخاطبان تلویزیون ما بسیار زیاد بودند و نظرسنجیها نشان میداد که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد مخاطب داشتیم، رقمی که امروزه هیچ کانالی حتی به صورت مجوعه هم به آن نمیرسد. حالا یک کانال ممکن است تنها ۳ تا ۵ درصد مخاطب داشته باشد که تفاوت بزرگی با گذشته است.
ارتباط صدا و سیما با حضرت امام (ره)
در زمان مدیریت، ارتباط نزدیکی با بیت حضرت امام داشتیم و امام به طور کلی مخالفت جدی با برنامهها نداشتند، اما درباره برخی موارد خاص سوال و تذکر میدادند. مثلاً زمانی که سریال «سلطان صاحبقران» را پخش کردیم که امیرکبیر و همسرش نقش داشتند، امام درباره ظاهر همسر امیرکبیر و گریمش سوال کردند و بیان داشتند که واقعاً همسر امیرکبیر چنین زیبایی نداشته است.
همچنین درباره موسیقی پسزمینه اسلایدها تذکر دادند که نباید حذف شود زیرا موسیقی در انتقال معنا نقش دارد. این نشاندهنده دقت و توجه حضرت امام به محتوای رسانه ملی بود و البته مخالفت جدی در کار نبود.
واکنشها به سریال «اشک تمساح» و نظرات امام (ره)
یکی از نمونههای برجستهای که به آن واکنش شدیدی نشان داده شد، سریال «اشک تمساح» بود.
این سریال داستان زنی از خانواده رژیم شاهنشاهی را روایت میکرد که پس از سقوط رژیم، در ایران به صورت مخفی زندگی میکرد. در یکی از صحنهها، زن بدون حجاب و با یقه باز در حال صحبت با شوهرش در اتاق غذاخوری بود.
این صحنه باعث ناراحتی نمازگزاران و مردم متدین شد و روزنامه کیهان و نمازگزاران در نماز جمعه اعتراض کردند و بیش از ۱۵ هزار نفر نامهای برای قطع پخش سریال امضا کردند.
من این موضوع را به امام اطلاع دادم و ایشان فرمودند که حزباللهیها فریب لیبرالها را خوردهاند.
امام تاکید کردند که ممکن است در تولید سریال خلاف شرع رخ داده باشد، اما در پخش خلاف شرع نیست، زیرا نگاه کردن به فیلم خلاف شرع نیست. البته آن صحنه اگر مربوط به نامحرمی بود خلاف شرع محسوب میشد، اما زن و شوهر بودنشان باعث شده که اشکالی نداشته باشد.
با این نظر امام، ادامه پخش سریال مجدداً شروع شد و این موضوع به خوبی مدیریت شد.
دیدگاه امام درباره سریالهای دیگر و مسائل اخلاقی
سریالهای دیگری مثل «پاییز صحرا» و «اوشین» هم با برخی انتقادات مواجه بودند. مثلاً «اوشین» سریالی ژاپنی درباره یک زن معلم که زندگی مستقل و تلاشگر داشت بود. برخی ائمه جمعه اعتراض میکردند، اما امام خمینی آن را آموزنده میدانستند و تاکید داشتند که این نوع برنامهها برای مردم مفید است.
نظرات امام درباره دیالوگها و لحن گویندگان رادیو
در برنامههای رادیویی مثل «قصه شب»، برخی دیالوگها و لحنها ممکن بود کمی عشوهدار باشد. امام خمینی توصیه میکردند که نباید این لحنها باشد و باید ساده و طبیعی حرف زده شود، اما در کل حمایت و راهنمایی امام موجب شد که صدا و سیما به شکل درستی اداره شود و هویت و سیمای جمهوری اسلامی حفظ شود.