قهرمان کشتی که در تصادف با خودروی کرایه‌ای، بدهی سنگینی به بار آورده بود به خاطر پرداخت بدهی به‌عنوان سارق اجیر شد و سرقت‌های سریالی از خانه‌ها را رقم زد. او سر بزنگاه و در حالی که اموال سرقتی به‌دست داشت، دستگیر شد.
روزنامه هفت صبح نوشت: چندی قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانه‌اش خبر داد. به‌دنبال این خبر ماموران راهی محل شده و مرد جوان مالباخته که مهندس راه و ساختمان بود در تحقیقات گفت: صبح امروز از مسافرت به خانه آمدم که متوجه شدم خانه‌ام سرقت شده است. سارقان نه تنها طلا و دلار بلکه تلویزیون، فرش‌ها و تابلو فرش‌های نفیس و حتی مجسمه‌های تزئینی را که قیمت خیلی بالایی داشتند به سرقت برده بودند.
با شکایت مهندس جوان، کارآگاهان تحقیقات را آغاز کردند و دوربین‌های مداربسته نیز نشان می‌داد دو مرد جوان که صورت‌هایشان را با ماسک و کلاه پوشانده بودند به شیوه بالکن رویی وارد ساختمان شده و سناریوی سرقت را رقم زده‌اند. شیوه بالکن رویی در میان سارقان به این معناست که آنها خانه‌هایی را که بالکن دارند طعمه سرقت قرار داده و از راه بالکن وارد خانه مورد نظرشان می‌شوند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند. در این شکایت‌های مشابه نیز مالباختگان اظهار داشتند که سرقت‌ها در زمانی که صاحبان خانه منزل نبوده صورت می‌گرفت. در حالی که بررسی‌های تیم تحقیق ادامه داشت چند روز قبل ماموران کلانتری حین گشتزنی به پسر جوانی مشکوک شدند که هراسان و سراسیمه از خانه‌ای خارج شد و تلویزیونی در دست داشت.
ماموران به سراغ پسر جوان رفته و او ابتدا مدعی شد که تلویزیون متعلق به خودش است اما در بالکن تخریب شده بود و رنگ پسر جوان پریده بود. همین مسئله شک ماموران را برانگیخت و پسر جوان بازداشت شد. در بازرسی بدنی از او مقداری طلا و دلار نیز کشف شد و همدست او نیز که از حضور ماموران بی‌اطلاع بود، هنگام خروج از خانه دستگیر شد.
دو متهم جوان به سرقت‌های سریالی به دستور مردی به نام شاهین خلاف اعتراف کردند. با اطلاعاتی که کارآگاهان به‌دست آوردند شاهین و سایر همدستانش نیز بازداشت شدند.
هومن که تلویزیون به‌دست و سربزنگاه بازداشت شده ورزشکار است و قهرمانی کشوری دارد. او که اولین بار است دستگیر می‌شود و هرگز تصورش را نمی‌کرده روزی دستبند پلیس به دستانش زده شود، از سرقت‌هایش می‌گوید.
گوشت شکسته است، کشتی‌گیر هستی؟
بله، من قهرمانی کشوری دارم و مدال آورده‌ام.
و چه شد که یک کشتی‌گیر تبدیل به سارق شد؟
وضع مالی‌ام خیلی بد نیست اما همیشه بلند پرواز بودم و دلم می‌خواست که با آدم‌های پولدار زندگی کنم. به همین دلیل در مهمانی‌های شبانه‌ای که در اینستاگرام تبلیغ می‌شود و برای حضور در آنجا باید برای شرکت کردن در مهمانی هزینه بپردازیم، شرکت می‌کردم.
در آنجا با دختران پولدار آشنا می‌شدم و خودم را هم پولدار نشان می‌دادم. برای اینکه کسی شک نکند خودرو کرایه می‌کردم. من عاشق پورشه بودم و هر شبی که می‌خواستم به این مهمانی‌ها بروم یک پورشه کرایه می‌کردم و فردای آن شب پورشه را برمی‌گرداندم. تا اینکه آخرین باری که خودرو کرایه کردم در عالم مستی و مصرف گل، در حالی که یکی از دختران مهمانی داخل خودروام بود، حین دور دور تصادف کردم.
ماشین خسارت دید؟
خسارت شدیدی دید که از توان مالی من برنمی‌آمد. همان شب به پسر خاله‌ام زنگ زدم تا او کمک کند. اما پسر خاله‌ام گفت خودش لنگ مهریه همسرش است و هیچ پولی ندارد. ولی پسر خاله‌ام یک نفر را می‌شناخت که می‌توانست به من پول قرض دهد.
شما هم به سراغ آن یک نفر رفتید؟
دقیقا. شاهین خلاف کسی بود که همان موقع پول قرض داد و قرار بر این شد پول را قسطی به او برگرداندم. قسطی آن هم نه پول نقد با وسایلی که برایش می‌آوردم.
بیشتر توضیح می‌دهی؟
شاهین همان‌طوری که از اسمش معلوم بود سردسته خلافکارا بود و هر خلافکاری را تصور کنید می‌شناخت. شاهین، من و پسر خاله‌ام را استخدام کرد تا دزدی کنیم. آن هم نه دلار و طلا، شاهین می‌گفت هر چی گیرتان آمد و ارزش نقد کردن داشت را سرقت کنید.
سوژه‌ها را چطور شناسایی می‌کردید؟
ما اصلا در این ماجرا نقشی نداشتیم، سوژه را خود شاهین به ما معرفی می‌کرد. او افرادی داشت که در سطح شهر می‌چرخیدند و خانه‌هایی که خالی بودند را شناسایی می‌کرد. بعد به من و پسر خاله‌ام معرفی می‌کرد و ما هم سرقت می‌کردیم.
یعنی شما اموال سرقتی را برای شاهین می‌آوردید؟
دقیقا. هر چی از سرقت‌ها گیرمان می‌آمد را به شاهین می‌دادیم. شاهین حساب و کتاب می‌کرد و مقداری از آن را به خاطر بدهی‌ام کم می‌کرد و مقداری‌اش را هم به عنوان دستمزد و خرج زندگی به من می‌داد.
