يك سؤال كليدي در ذهن مردم ايران و ناظران جهاني در مورد چيستي مذاكرات ايران و آمريكا وجود دارد كه پاسخ درخور پيدا نكرده است.
براي چه مذاكره ميكنيم؟ پاسخ ايران آن است كه؛ «ميخواهيم تحريمهاي ظالمانه برداشته شود.»
پاسخ آمريكاييها اين است كه؛ «ميخواهيم ايران بمب هستهاي نسازد امنيت جهان به خطر نيفتد.»
گردش كار و فرآيند گفتوگوها هميشه از اين نقطه آغاز ميشود كه آمريكاييها مدام يك دروغ را تكرار ميكنند كه؛ «ايران ميخواهد بمب بسازد.» ايران هم دهها دليل فني و نظري ميآورد كه ما چنين قصدي نداريم و اين حرف يك دروغ شاخدار است.
گفتوگوها طي 20 سال گذشته در همين حوالي رها ميشود. حتي اگر منجر به توافق هم شود، مثل توافق برجام و توافقهاي پيش از آن اما همچنان تحريمها هست هر روز هم توسعه پيدا ميكند!
اشكال كار كجاست؟ اشكال كار در كارگرداني رسانهاي دشمن براي گفتوگوها و مديريت فرآيند گفتوگوهاست.
چه كسي گفته است گفتوگو اول بايد در مورد رفع نگراني آمريكا از ساخت بمب آغاز شود و در همانجا عليرغم هزاران دليل، بماند. حتي در مورد تضمينهاي فني، چانهزنيها به جايي برسد كه طرف بگويد؛ همه بساط غنيسازي را جمع كنيد كركره دانش هستهاي را پايين بكشيد!
در عوض رسانهها و تيم گفتوگوهاي دوطرف هيچ حرف و حديثي از نحوه برچيدن تحريمها و چگونگي عبور از سنگلاخهاي حقوقي تحريمها به ميان نياورند.
برچيدن تحريمهاي ظالمانه كه طي 40 سال گذشته قبل از شبهه ساخت بمب اتمي هم وضع شده يك كار ساده نيست، برخي اصلا رفع تحريمها را عملي نمي دانند.
خزانهداري آمريكا، كاخ سفيد، كنگره و سه كشور شرور اروپايي مكانيزم پيچيدهاي را تعبيه كردهاند، آن را طوري قفل كردهاند كه هيچ كليدي آن را باز نخواهد كرد.
نمونه عملي آن توافق برجام!
ممكن است ما در مورد رفع تحريمهاي هستهاي به توافق برسيم. با بستهبندي تحريمهاي حقوق بشري، موشكي و ... چه خواهيم كرد. ممكن است با آمريكاييها توافق كنيم، تحريمهاي اروپاييهاي شرور را چه كنيم.
اصلا مگر امروز در آمريكا حاكميتي مستقر است كه ترامپ يا ويتكاف را نماينده رسمي آن حاكميت بشناسيم. با اينها توافق كنيم، رئيسجمهور بعدي زير توافق نخواهد زد؟ مگر همين اتفاق در زمان اوباما، بايدن و ترامپ نيفتاد و نهايتا ترامپ امضاي دولت آمريكا را پاره كرد.
از همه مهمتر ممكن است آمريكا تحريمهای ايران را تعليق يا لغو كند، تحريمهاي طرفهايي كه با ايران معامله كردند را لغو نكند. هزاران شركت و اشخاص حقيقي و حقوقي بانكها و ... به خاطر معامله با ايران مورد شديدترين مجازاتهاي نقدي و غيرنقدي قرار گرفتند. آمريكا تحريمهاي آنها را حاضر است لغو يا تعليق كند و مجازاتهاي آنها را متوقف كند.
اگر هم يك تيم حاكميتي در آمريكا حاضر به اين كار شود اصلا اين كار عملي است؟
آن کسی كه در اتاق خزانهداري آمريكا اين سنگ را به ته چاه روابط دو كشور انداخته است هزار سياستمدار هم نميتواند آن را از درون چاه بيرون آورد، براي همين در گفتوگوها هيچ سخني از برنامه زمانبندي شده و نحوه برداشتن تحريمها نيست. همه مدار گفتوگوها برميگردد به فلجكردن صنعت هستهاي كشور آنهم به بهانه ساخت بمب!
اگر ميخواهيم گفتوگوها نتيجه بدهد بايد يك دستور كاري تعريف شود كه اول راجع به مكانيزم رفع و لغو تحريمها و ابعاد پيچيده آن صحبت شود. اگر لغو، تعليق و رفع تحريمها به دليل پيچيدگيهاي پيش گفته اصلا ممكن نيست وقت خود را در مذاكرات تلف نكنيم. عطاي نسيه لغو تحريمها را به لقايش ببخشيم و از يك سوراخ 10 بار گزيده نشويم.
آمريكا يك جنگ بيوقفه را با ملت ما از پيروزي انقلاب تا كنون ادامه داده، در حوزه نظامي كم آورده در بقيه حوزهها آن را گسترش داده حتي حاضر نيست يك لحظه آن را متوقف كند.
پيشنهاد ميشود دور بعدي مذاكرات اگر واقعا مذاكرهاي در كار باشد فقط اختصاص به نحوه و كيفيت رفع تحريمها اختصاص يابد.
اين طرف مذاكرات يك مرد ايستاده است و ميگويد بمب نميخواهيم بسازيم. آن طرف چند نامرد، يك دروغ را تكرار ميكنند و عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي را كه متكي بر فقه و قول خداست را منكر هستند.
وقتي طرف با دروغ و دغل اصرار بر اين انكار دارد ملت ما وظيفهاي در قبال رفع انكار آنها ندارند.
اگر گفتوگوها قرار است روي عدم ساخت بمب متمركز شود، اول خلع سلاح هستهاي قدرتهاي جهاني از جمله آمريكا و اسرائيل بايد در دستور كار قرار گيرد. نه كشوري كه نه ميخواهد بمب بسازد و كشوري را تهديد به بمب كرده است!
مذاکرات هسته ای عرصه رویارویی دو اراده است.
1- اراده مبتنی بر« قدرت منطق»
2- اراده مبتنی بر«منطق قدرت»
بی تردید سرانجام اراده اول بر اراده دوم غلبه خواهد کرد.