به گزارش "ورزش سه"، تراکتور سرانجام توانست پس از چند دهه تلاش به آرزوی دیرین خود رسیده و برای اولین بار، تحت هدایت دراگان اسکوچیچ به قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران دست یابد.
پیش تر این تیم، در سالهای 91 به مربیگری امیر قلعه نویی و سالهای 92 و 93 به مربیگری تونی اولیویرا، تا آستانه قهرمانی لیگ پیش رفت، اما دستش به جام نرسید و به نایب قهرمانی رضایت داد.
حالا آنها مجموعا با کسب یک قهرمانی در لیگ و دو قهرمانی در جام حذفی، به ترتیب پس از تیمهای: پرسپولیس، استقلال، سپاهان، پاس، ذوب آهن، سایپا و فولاد، عنوان دار هشتمین تیم پرافتخار فوتبال ایران هستند.
همواره در قهرمانی یک تیم، خصوصا در لیگ، عومل متعدد بایستی دست به دست هم داده تا بهترین شرایط ایجاد و شرایط رسیدن به جام سهل شود. با هم به بررسی برخی از مهمترین دلایل پیروزی آنها خواهیم پرداخت و نقش عوامل متعدد را جزء به جزء تحلیل خواهیم کرد:
حفظ شاکله اصلی تیم
تراکتور بهرغم اینکه در فصل 03-1402 تحت هدایت پاکو خمس، توانست یک تیم نسبتا منسجم را روانه مسابقات کند و تعادل خوبی را به لحاظ حضور بازیکنان مختلف در پستهای مختلف داشته باشد، اما در نهایت زور آنها به سایر مدعیان نرسید و در پایان فصل، به جایگاه چهارم جدول بسنده کردند.
حفظ بازیکنانی چون شجاع خلیلزاده، امیرحسین حسینزاده، ریکاردو آلوز، عارف آقاسی، محمد نادری، مهدی هاشمنژاد، مهدی شیری و حسین پورحمیدی که میتوان گفت اغلب آنها هسته اصلی تیم را تشکیل میدادند، سبب شد تا با تمرکز و شناخت بیشتری وارد فصل جدید شوند.
شجاع خلیلزاده که یکی از مدافعین اصلی مدنظر امیر قلعهنویی در روزهای کنونی تیم ملی است، در کنار عارف آقاسی که یکی از برترین مدافعین لیگ در فصل جاری لقب گرفت، توانستند سد محکمی را در جلو دروازه ایجاد کنند.
ریکاردو آلوز نیز بدون شک یکی از مهمترین مهرههای تاثیر گذار تراکتور به شمار میرود؛ او توانست روی 3 گل و 4 گل تیمش موثر باشد.
امیرحسین حسینزاده با 14 گل و 6 پاس گل از 28 بازی در کنار مهدی هاشمنژاد با 8 گل و 6 پاس گل از 27 بازی، گل سر سبد غنیمت حفظ شده تراکتور به شمار میروند.
جذب بازیکنان مؤثر
مهمترین نفراتی که در فصل نقل و انتقالات، جذب آنها سبب شد تا پس از مدتها به تراکتور به چشم یک مدعی احتمالی نگاه شود؛ یاغیهای اسبق پرسپولیس، یعنی علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی و دانیال اسماعیلیفر بودند.
اگرچه حضور بیرانوند به واسطه رخداد برخی حواشی، در ادامه با جنجال نیز روبرو شد و او نتوانست عملکرد همیشگی را داشته باشد؛ اما با این وضع، وی با ثبت 16 کلین شیت (بسته نگه داشتن دروازه در طول یک بازی) از 29 دیدار، بالاتر از محمدرضا اخباری با 14 کلینشیت از 26 بازی و الکسیس گندوز با 14 کلینشیت از 27 بازی، برترین گلر ایران از حیث این آمار است؛ اگر چه عملکرد دفاعی تیم نیز شدیدا به این آمار وابسته است.
وضعیت مهدی ترابی نیز تا حدی نسبت به فصل قبل با افت همراه بود و این بازیکن، تنها 3 گل برای تراکتور در طول فصل به ثمر رساند؛ اما با این حال، او با ثبت 9 پاس گل در 29 بازی، بالاتر از سایر رقبا توانست برترین پاسور لیگ در فصل جاری لقب گیرد. دانیال اسماعیلیفر نیز با ثبت 3 گل و 4 پاس گل یکی از برترین مدافعین کناری لیگ و تیم تراکتور از نگاه آماری است.
صرف نظر از گزینههای فوق، نمیتوان از حضور ایگور پوستونسکی، تومیسلاو اشترکالی و دوماگوی دروژدک، بهسادگی گذشت. این سه بازیکن نیز با حضور در اغلب دیدارهای تیم، همواره نقش بهسزایی در موفقیت تیم داشتهاند؛ پوستونسکی 4 پاس گل، اشترکالی 8 گل و 1 پاس گل و نیز دروژدک 8 گل و 2 پاس گل را برای خود در فصل جاری به ثبت رساندهاند.
وضعیت نیمکت بازیکنان ذخیره نیز، تاحدی قابل قبول به نظر میرسید؛ حضور بازیکنانی چون، سجاد آشوری و مهدی حسینی تا حدی توانست تعادل خوبی را در میانه میدان برای آنها ایجاد کند.
دراگان اسکوچیچ
بدون شک بخش قابل توجهی از این موفقیت، متأثر از حضور اوست. اسکوچیچ پیشتر در زمانی هدایت تیم ملی را نیز بر عهده داشت، توانسته بود شایستگیهای خود را به واسطه صعود به جام جهانی در آن مقطع به اثبات برساند؛ اما در نهایت با کجسلیقگی مدیران وقت و اعمال فشار دستهای پشت پرده، کنار زده شد. در نهایت با شروع فصل جدید در لیگ برتر ایران، او با انگیزهای مضاعف نسبت به قبل، توانست بار دیگر مشت محکمی بر دهان منتقدین زده و با یک عملکرد درخشان، تراکتور را دو هفته پیش از پایان مسابقات به قهرمانی لیگ برساند.
آنها در طول فصل، بالاتر از تمامی تیمها با کسب 21 برد، 5 تساوی و تنها 4 باخت توانستند به عنوان قهرمانی برسند.
تیتیها با به ثمر رساندن 57 گل، بالاتر از سپاهان با 48 و پرسپولیس با 42 گل زده، برترین خط حمله لیگ را از آن خود کرده اند. همچنین با دریافت 19 گل، پس از تیم گل گهر سیرجان با 16 گل خورده، دومین خط دفاعی لیگ را دارا هستند.
ثبات و نظم تاکتیکی
بهرغم اینکه آنها تا حدی همواره از نفرات و الگوهای ثابت و یکسانی در دفاع، حمله و انتقال بهره بردهاند، و این موضوع میتواند آنها را برای سایر رقبا قابل پیشبینی کند؛ اما اجرای اصولی آنها در طول فصل و اجرا در سطح نسبتا قابل قبول، به واقع یکی از مهم ترین دلایل موفقیت آنها در کسب این قهرمانی بوده است.
آمار 53.6% مالکیت متوسط توپ در هر بازی، نشان میدهد؛ آنها بهطور مطلق به بازی موقعیتی بهایی نمیدهند؛ چرا که از این حیث تیم هفتم لیگ هستند و به طور مشخص سبک بازی آنها در حمله، حملات انتقالی سریع بوده است. در دفاع نیز عمدتا، پرسینگ از بالای زمین را در دستور کار قرار میدهند و اغلب نیز موفق عمل کردهاند.
پیروزی در بازیهای بزرگ
شروع کار تراکتور در یکی از تقابلات حساس خود در لیگ، به هفته دوم بازمیگردد، جایی که پرسپولیس با خوش شانسی در ورزشگاه یادگار امام تبریز، قسر در رفت و بازی با تساوی به پایان رسید. از همان جا زنگ خطر برای سایر مدعیان، به جهت تقابل با یک رقیب سر سخت به صدا درآمد.
یک ماه بعد، هفته ششم لیگ، آنها در حالی که میهمان تیم سپاهان بودند، توانستند تا علیرغم ده نفره شدن در دقایق پایانی نیمه اول، سپاهان را 1-0 در اصفهان شکست دهند.
تنها نقطه خاکستری آماری این تیم، باخت به فولاد در هفته هفتم با نتیجه 2-1 و باخت در مقابل پرسپولیس با نتیجه 0-2 در هفته هفدهم بوده است؛ اگر چه دست بر قضا در هر دو این دیدارها نیز به رغم شکست، عملکرد به مراتب بهتری از منظر آمارهای تخصصی داشتهاند.
صرف نظر از آمار فوق، در دیدار بازگشت مقابل سپاهان نیز به تساوی رضایت دادند و باید اشاره داشت، استقلال و گل گهر را نیز در هر دو دیدار رفت و برگشت شکست دادند.
این آمار نشان میدهد عملکرد آنها در مقابل چهار تیم بالای جدول و نیز استقلال تهران، نتایج مطلوب و درخور یک تیم قهرمان بوده است و آنها تواسنته اند به خوبی، غلبه خود بر سایر مدعیان را به تصویر بکشند.
هواداران پرشور
همواره آمارهای گوناگونی درخصوص تعداد هواداران تیمها مطرح میشود و به قطع نمیتوان به هیچیک از آنها استناد کرد؛ اما بهوضوح میتوان دریافت که تراکتور یکی از تیمهای پرطرفدار لیگ ایران، خصوصا در خطه آذربایجان است.
هوادارانی که در سرما و گرما همواره غیرتمندانه حامی تیمشان بودهاند؛ حتی به یاد داریم که گاها این حمایت متعصبانه موجبات ایجاد حواشی برای آنها را نیز فراهم کرده است؛ اما با این حال یکی از ستونهای قهرمانی این تیم بدون شک، هواداران آنها بودهاند که با حضورشان در تهران و اصفهان در کنار تیم، تا حدی توانستند جو روانی ورزشگاههای سایر تیمهای مدعی را نیز به نفع خودشان بر هم بزنند.
باید خاطر نشان کرد که اندک یاوهگویان به ظاهر هوادار، که خود را بخشی از جامعه هواداری تراکتور معرفی میکنند و با نمادهای غیرایرانی در ورزشگاه یادگار امام تبریز، حضور داشتهاند به هیچ وجه در این موفقیت سهیم نیستند. اگر چه انتظار میرفت که باشگاه تراکتور خصوصا مدیریت، به شکل جدیتری، مخالفت و انزجار خود را با اینگونه مسائل ابراز کند.
محمدرضا زنوزی
مالک متول، پرنفوذ و تا حدی کار بلد باشگاه تراکتورسازی، یکی دیگر از قطعات پازل قهرمانی آنهاست. او بهصورت رسمی از سال 96، مالک بعدی این باشگاه، پس از سپاه پاسداران است.
ریخت و پاشهای کلان او در این هشت نه سال، نهایتا به بار نشست و پدرخوانده فوتبال استان آذربایجان، پس از سالها رنگ خوشی را به خود دید.
دستاوردهای وی در قامت مالک باشگاه تراکتور، پیش از این، به یک قهرمانی در جام حذفی در فصل 98-97 باز میگردد و حالا در کنار کسب اولین قهرمانی در لیگ، زنوزی دومین جام قهرمانی را هم به ویترین افتخارات باشگاه اضافه کرده است.
تاخیر در اعلام حکم انضباطی علیرضا بیرانوند به واسطه اعمال فشار بر فدراسیون و نیز کش و قوسهای فراوانی که در مقطعی به طور مشخص با تیم پرسپولیس، جدیترین مدعی سالهای گذشته پیدا کرد، بر محبوبیت وی میان هواداران تیم تبریزی افزود.
مدیریت مسائل حاشیهای
این موضوع تا حد زیادی در ابتدا، به کنترل فشارهای روانی وارده به تیم خودی مربوط است. تیم تراکتور به مانند سالهای گذشته درگیر حواشی نشد و در بزنگاههای حساسی، به واسطه درایت اسکوچیچ این مسائل را مدیریت کرد.
رفته رفته در ادامه از شروع نیم فصل دوم، تراکتور درگیر حواشی شد.
شروع این ماجرا نیز، از بازی جنجالی با پرسپولیس در تهران آغاز شد تا هواداران دو تیم، یکی از تلخترین روزهای هواداری خود را تجربه کنند؛ از زد و خورد و پرتاب سنگ گرفته تا استفاده از الفاظ رکیک علیه یکدیگر.
نکته مهم ماجرا از نگاه آماری این است که تراکتور تنها باختی که در نیم فصل دوم متحمل شده است در تقابل با تیم پرسپولیس در هفته دوم دور برگشت (هفته هفدهم) بوده و پس از آن به جز تقابل منجر به تساوی با تیمهای سپاهان، چادرملو و نساجی، در سایر بازیها پیروز شده است.
دو روز پس از بازی با پرسپولیس، در روز یازدهم بهمن ماه، باشگاه تراکتور اعلام کرد که با حکم سعید مظفریزاده، خداداد عزیزی زین پس به جای یونس باهنر مدیر تیم تراکتور خواهد بود.
تصمیم عجیبی که با توجه به سبقه عزیزی کمی دور از انتظار بود. وی پیشتر به واسطه درگیریهای لفظی و گاها هتاکانه با بخشی از بدنه فوتبال، رسانه و اعضای کادر فنی تیم ملی، برای اهالی فوتبال تا حدی منفور شده بود.
عزیزی در طی 13 هفتهای که به عنوان مدیر تیم تراکتور فعالیت کرده، دستکم در یک سوم دیدارها، حاشیهساز شده است. اظهار نظرهای جنجالی در خصوص سایر مدعیان، عربدهکشی و درگیریهای لفظی که در دیدار با فولاد به اوج خودش رسید؛ از تصمیم جنجالی مالک تراکتور برای انتخاب وی پرده برداشت.
اگر چه پرشورها توانستند به سلامت لیگ را به پایان برسانند، اما بایستی حتما یک تغییر رویکرد جدی، در خصوص مدیریت حواشی احتمالی در فصل آینده داشته باشند.
امیرحسین شادمان