به گزارش همشهری آنلاین؛ قربانی جلوهدادن جامعه ایران، یکی از مهمترین ترفندهای جریان شبهروشنفکری برای جلب توجه محافل ضد ایرانی در غرب است و «سعید روستایی» نیز در جشنواره کن نشان داد از این ترفند نخنماشده، بهرهای بزرگ دارد.
آخرین ساخته روستایی به نام «زن و بچه» که در بخش مسابقه جشنواره کن حضور دارد، بهانهای شد تا این کارگردان با هدف در مظانِ جایزه قرار گرفتن فیلمش، به سیاهنمایی از شرایط کشور مبادرت کند. روستایی چه گفت و چگونه امثال او با ابزار تناقض، ارتزاق میکنند.
بندبازی روستایی در میانه هجمه براندازان به «زن و بچه»
آخرین ساخته روستایی به نام «زن و بچه» به آوردگاه مخالفین و موافقین روستایی تبدیل شد. مخالفین که نوعاً در صف براندازان بودند، بر این باور دمیدند که روستایی با ساخت رسمی و همراه با مجوز «زن و بچه»، در واقع به قوانین نظام جمهوری اسلامی، از جمله به حجاب، جامه رسمیت پوشانده و با این کار، به اصطلاح در زمین نظام بازی کرده است.
موافقین اما این باور را ترویج کردند که روستایی، چنانچه بدون مجوز اقدام میکرد، توجیه اقتصادی فیلمش از بین میرفت و به سرنوشت «برادران لیلا» دچار میشد. از سوی دیگر موافقین اظهار کردند روستایی اگر به فیلم سازی زیرزمینی پناه ببرد، تدریجاً به سرنوشت مخملباف، رسول اف یا پناهی دچار شده و تدریجاً از رونق خواهد افتاد.
روستایی اما سعی کرد، جایی میان موافقین و مخالفینش را اختیار کند و با زدن همزمان بر نعل و میخ، ارتزاقش را با کمترین ریسک تامین نماید. او پیش از جشنواره کن با اینکه مدعی شد حجاب، انتخابش نیست و به زعم او بر زنان تحمیل شده، این را هم اضافه کرد که حجاب «بخشی از زندگی روزمره ما در ایران است».
چنانچه میبینیم روستایی بهسان یک بندباز حرفهای، شبیه سایر شبهروشنفکران وطنی طوری موضع گرفت که از قرار گرفتن در معرض اتهام دور بماند؛ هم بتواند اعتماد نهادهای رسمی در داخل که به او مجوز ساخت فیلم و مجوز اکران فیلمش در خارج داده اند را جلب کند و هم در پایگاه اصلی اش یعنی در میان روشنفکران، توان سر چرخاندن داشته باشد.
روستایی اما در جشنواره کن، بار دیگر به تناقض روی آورد. با وجود توسعه فرهنگی در ایران که زمینه را برای رشد و پیشرفت هنرمندان در زمینه های مختلف از جمله در فیلم سازی فراهم می آورد، روستایی به عنوان یکی از همان ده ها و صدها هنرمند مستعد، نمکنشناسانه انگشت در چشم وطن کرد و تصویری سیاه از وضعیت ایران، پیش چشم عیبجویان آورد. او در کنفرانس خبری فیلم «زن و بچه» در پاسخ به این سوال که چرا این فیلم سیاه و ناامیدانه است مدعی شد: «از کوزه همان برون تراود که در اوست. جامعه اگر شیرین باشد، من هم فیلم شیرین می سازم».
آواره میان این و آن
روستایی که با ساختِ همراه با مجوز «زن و بچه» از سوی جریان شبه روشنفکری و نزدیک به براندازی به طور سختی طرد شد، کوشید با اتخاذ مواضع رادیکال و غیر واقع بینانه درباره شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران در کن، نظر مساعد آنها را نیز به خود جلب کند و در واقع پایگاهش را محفوظ بدارد؛ پایگاهی که پخش قاچاق «برادران لیلا»، خدمت بزرگی به آن کرد و موجب شد تا روستایی ذیل پروپاگاندای رسانههای ضد انقلاب، به عنوان فیلم ساز منتقد و جریان ساز در ایران شناسانده شود.
روستایی در حالی با غیر شیرین توصیف کردن وضعیت در ایران، سعی کرده نظر منتقدین را به خود جلب و مسیر بهروزی فیلم تازه اش را فراهم آورد که در کشورهای غربی، با وجود همه شعارهای پر طمطراق درباره آزادی، نسبت به بسیاری موضوعات از جمله مساله صهیونیسم، حمایت از فلسطین و... چنان مضایقات سختی حاکم است که امثال روستایی، توان عرض اندام در آن اتمسفر را نخواهند داشت.
در کجا این چنین میتوانید آزاد و رها باشید آقای روستایی؟
کدام فیلمساز غربی را میتوان یافت که در فیلمهایش، امکان حمله به بنیاد سیستمهای سیاسی حاکم بر کشورهاشان یعنی لیبرال-دموکراسی را داشته باشد و در عین حال بتواند به حرفه خود ادامه بدهد. آنچه روستایی در «برادران لیلا» به تصویر کشید، یک دهنکجی بزرگ به ارزشهای حاکم بر کشور بود؛ چیزی که انتظار میرود در «زن و بچه» هم به نحوی دیگر تکرار شود.
روستایی در «برادران لیلا»، ذیل عادیسازی بیحرمتی به خانواده و مشخصاً به مقام پدر، در واقع نظام و ساختار رسمی را با هزار طعنه و نشانه و نماد، مورد هجمه قرار داد. آیا جز این است که در غرب وقتی به بنیانها حمله میشود، فرد حملهکننده باید خود را برای مجازات آماده کند. روستایی چرا دادگاهیشدن پس از پخش قاچاق فیلم توهینآمیز «برادران لیلا» را به مثابه ظلم نظام به خود میپندارد و بر این اساس میکوشد با گرفتن ژست حق به جانب، همه کشور را سیاه جلوه بدهد. آقای روستایی! ما دست امثال شما را مدتهاست که خواندهایم.