زندگی در جزیره شادی پینوکیو!/ نگران «عشق ابدی» نباشید

تابناک چهارشنبه 07 خرداد 1404 - 10:09
گودی موجودی کاملاً خالی از خودآگاهی بود. خودنمایی و نمایشگری در خون او بود؛ حتی وقتی که آشکارا به موضوعی برای خنده و تمسخر تبدیل می‌شد. او با معصومیتی فریبنده زندگی‌اش، حتی روابط کثیف و ناکامی‌های شخصی‌اش، را به روی میلیون‌ها بیننده گشود.

زندگی در جزیره شادی پینوکیو!/در مواجهه با «عشق ابدی» مضطرب نشوید، خبری نیست

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، مدتی است در فضای مجازی صحبت از یک‌ریالیتی‌شوی جدید و البته تقلید از نسخه‌های خارجی است. لازم نیست به نکات بدیهی بپردازیم و بگوییم این‌برنامه مبتذل با نام «عشق ابدی» موافقان و مخالفانی دارد و به‌واسطه ابتذالش و کنجکاوی همیشگی مردم برای دیدن این‌ابتذال، خیلی دیده شده است. باز هم نیازی به ذکر این‌واقعیت نیست که زیاد دیده‌شدن یک‌برنامه، دلیلی بر خوب‌ و مفید بودنش نیست و همچنین نیازی نیست بگوییم چندثانیه دیدن (نه چند دقیقه) این‌برنامه کافی است تا بگوییم با نوع پوشش و جملات افراد حاضر در صحنه، خبری از عشق ابدی نیست و چیزی که در این‌برنامه تبلیغ می‌شود، نه عشق ابدی و حتی چنددقیقه‌ای، بلکه اشاعه فرهنگ ولنگاری و رفتار هرزه‌گرایانه است. 

اما روح جاری در این‌نوشتار در پی بیان یک‌نکته موجز و کوتاه به مخاطبان است؛ این‌که نگران نباشید و مضطرب نشوید!‌ این هم یکی از صدتا و هزاران است که می‌آیند و می‌روند اما باید مقابل‌شان به سلاح علم و آگاهی مجهز بود. پس بیایید با مطالعه و نگاه جامعه‌شناسانه این‌مورد را نگاه کنیم و سعی کنیم بدون این‌که احساساتی (خیلی برافروخته یا خیلی خوشحال) شویم، درباره برنامه‌سازی‌ای صحبت کنیم که مجری‌اش، مدتی بود در حال فراموش‌شدن بود و حالا بناست دوباره مدتی عروسک جریانی باشد که نخش در دست سرمایه‌داران است. خود برنامه هم یکی از صدها برنامه‌ای است که برای ترویج ابتذال در جامعه ایرانی و زدودن فرهنگ حیا و غیرت ایرانی ساخته می‌شوند. 

بنابراین بنا نیست با پخش چنین‌برنامه‌ای که به نظر هنجارشکن‌تر از برنامه‌های پیشین شبکه‌های پول محور است، فکر کنیم اتفاقی جدید رخ داده و آن را بزرگ‌تر از چیزی که هست ببینیم. 

طبق فرهنگی که آمریکایی‌ها در کشورشان و ما در ایران با آن دست به گریبان هستیم، اگر فردی در تلویزیون یا فضای مجازی دیده نشود، آدم مهمی نیست. چون تلویزیون و رسانه‌های چون اینستاگرام صلاحیت و قدرت می‌بخشند؛ این از مقدمه مطلب. و اما متن!

زندگی در جزیره شادی پینوکیو؛ وقتی قرار است خر شویم!

کریس هجز نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکا سال ۲۰۰۹ کتابی به‌نام «امپراتوری توهم» منتشر کرد که ترجمه فارسی‌اش به‌قلم شیما عالی سال ۱۳۹۳ توسط نشر هرمس چاپ شد و سال ۱۴۰۱ با همکاری پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی توسط انتشارات سوره مهر بازچاپ شد. مولف این‌کتاب متولد سال ۱۹۵۶ است و ۶۹ سال دارد. او تالیفات مختلفی درباره حکومت آمریکا، لیبرالیسم، رؤیا و فانتزی‌های آمریکا، جنگ‌های این کشور و … دارد. «امپراتوری توهم» یکی از آثار اوست که در ژانر ناداستان نوشته شده است. 

نویسنده «امپراتوری توهم» می‌گوید تلویزیون، این‌روزها آن داور نهایی است که تعیین می‌کند موضوعات مهم در زندگی چه چیزهایی هستند. ویلیام دِرِزیویچ دیگر دیگر نویسنده آمریکایی می‌گوید امروز ما در فضای مجازی با دیده‌شدن توسط دیگران برای خودمان واقعی می‌شویم. چون بزرگ‌ترین وحشت امروزی آدم‌ها، ناشناخته‌بودن است.

کریس هجز می‌گوید در دوره‌های دیگر تاریخ نیز، بی‌سوادیِ زیاد و پروپاگاندای گسترده‌ای وجود داشته، اما محتوای اطلاعات مثل امروز این‌چنین ماهرانه و بی‌رحمانه کنترل و دستکاری نمی‌شد. چون امروز پروپاگاندا به جایگزینی برای اندیشه و ایدئولوژی تبدیل شده است. به این‌ترتیب، «آگاهی» با آن‌چه ما را مجبور به دریافتش می‌کنند، اشتباه گرفته می‌شود و مارک‌های تجاری با ابراز فردیت خلط می‌شود. این‌میان بین کسانی که سواد ندارند و کسانی که خواندن را کنار گذاشته‌اند، در زمین مستعد توتالیتاریسم جدید بذرافشانی می‌شود.

این‌روزها تئاتر کلاسیک، روزنامه و کتاب، بقایای دوران از دست‌رفته سواد هستند که به حاشیه‌های حیات فرهنگی رانده شده‌اند. هجز می‌گوید این‌نشانه‌های سواد، به اسم امور غیرقابل فهم و نخبه‌گرا طرد می‌شوند مگر اینکه مشابه آن‌چه جید گودی انجام داد، سرگرمی سهل و آسانی فراهم کنند. این‌شخصیت مورد اشاره کریس هجز یعنی جید گودی، دختر انگلیسی جوانی بود که با برنامه‌های تلویزیونی به شهرت رسید و کتاب زندگی خود را نوشت و در نهایت بر اثر بیماری سرطان درگذشت.

زندگی در جزیره شادی پینوکیو!/در مواجهه با «عشق ابدی» مضطرب نشوید، خبری نیست

جید گودی

گودی پس از شهرت و محبوبیت بین عموم مردم، به‌دلیل بی‌احترامی به هندی‌ها مورد غضب و تنفر قرار گرفت اما با عذرخواهی توانست دوباره به صدر توجهات برگردد و ترحم و محبت مردم را تحریک کند. کریس هجز در کتاب «امپراتوری توهم» می‌گوید گودی موجودی کاملاً خالی از خودآگاهی بود. خودنمایی و نمایشگری در خون او بود؛ حتی وقتی که آشکارا به موضوعی برای خنده و تمسخر تبدیل می‌شد. او با معصومیتی فریبنده زندگی‌اش، حتی روابط کثیف و ناکامی‌های شخصی‌اش، را به روی میلیون‌ها بیننده گشود.

یک‌مکث و تامل به این‌جا می‌انجامد که در فرهنگ شهرت، به این‌مهارت عجیب و غریب (روایت زندگی شخصی‌ برای همه) بسیار بها داده می‌شود. در چنین‌فرهنگی افرادی مثل جید گودی یا اینفلوئنسرهای اینستاگرام، به دلقک تبدیل می‌شوند. هجز می‌گوید در جامعه‌ای که به سرگرمی بیش از جوهر و محتوا بها می‌دهد، این‌سرگرمیِ کور و بی‌پایان، نیازی اساسی است.

هجز خطاب به هموطنان آمریکایی‌اش می‌گوید ما آثار مکتوب را با تصاویر پر زرق و برق معامله، و فرهنگ‌مان را به نسخه بدل گسترده‌ای از «جزیره شادی پینوکیو» تبدیل کرده‌ایم. در جزیره شادی قصه پینوکیو، بچه‌ها به‌دلیل اسراف و زیاده‌روی در بازی و تفریح تبدیل به خر می‌شدند و مرد ترسناک آن‌ها را برای باربری و استفاده‌های کاربری از خرهای باربر به جای دیگری منتقل می‌کرد. با یادآوری همین‌جزیره شادی و داستان پینوکیو است که این‌نویسنده می‌گوید نزدیک یک‌سوم جمعیت آمریکا بی‌سواد یا کم‌سوادند و سالانه بیش از ۲ میلیون نفر به این رقم اضافه می‌شود. در سال ۲۰۰۷ هشتاد درصد خانواده‌های آمریکایی نه کتابی خریدند و نه کتابی خواندند. جمعیت بی‌سواد و نیمه‌بی‌سواد کانادا هم ۴۲ درصد جمعیت کل این‌کشور تخمین زده می‌شود.

مقایسه جالب بعدی در فصل اول کتاب «امپراتوری توهم» مربوط به تعداد جوانانی است که در پی فرصتی برای زندگی‌کردن در وضعیت دیده‌شدن دائمی و خواستار حضور در برنامه دنیای واقعی یا همان ریالیتی شوهای شبکه MTV هستند. هجز می‌گوید تعداد این‌جوانان بیشتر از دو برابر کسانی است که برای تحصیل در دانشگاه هاروارد اقدام می‌کنند. البته دانشگاه هاروارد هم خود داستانی دیگر دارد و مکان مناسبی برای تربیت انسان‌های سالم و متعهد به اخلاق و انسانیت نیست. اما به‌طور خلاصه باید گفت منظور کریس هجز این است که متقاضیان دیده‌شدن در برنامه‌های تلویزیونی آمریکا، بیش از دو برابر متقاضیان تحصیل در دانشگاه است.

نویسنده کتاب «امپراتوری توهم» درحالی که از «عطش شدید برای تاییدشدن توسط فرهنگ شهرت» صحبت می‌کند می‌گوید در این‌فرهنگ، به‌واسطه تمنایی که برای شهرت وجود دارد، امری که روزگاری تجاوز بی‌شرمانه به حق قانونی برای داشتن حریم خصوصی تلقی می‌شد، معمولی و عادی جلوه داده می‌شود. یک‌بررسی تطبیقی ساده هم می‌گوید در ریالیتی‌شوی نسخه اصلی (سال ۲۰۱۵ با نام جزیره عشق ساخته شده) که «عشق ابدی» کپی آن است، همه چیز دختر و پسرهای سبک‌سری که در حال نقش‌آفرینی هستند، ظاهرا برای مخاطب رو است و مسائل شخصی و خصوصی و عاشقانه هر پسر و دختری با دیگری برملاست. در حالی‌که تا چندی پیش این‌موضوع بخشی از حریم شخصی آدم‌ها محسوب می‌شد. اما این‌آدم‌های (به‌ظاهر) معمولی هم که در این‌برنامه نقش‌آفرینی می‌کنند، مثل اینفلوئنسرهای اینستاگرام زندگی خود را سر چوب زده‌اند. 

شاید همین‌قدر توضیح و صرف زمان درباره برنامه مورد اشاره کافی باشد و همچنین بد نباشد بگوییم پرستو صالحی از کنار همه بحث و چالش‌ها گذر کرده و از قِبل پروژه‌ای که اجرایش را پذیرفته، مدتی دوباره در معرض توجه قرار گرفته و می‌رود تا اگر کارش گرفت، ادامه دهد وگرنه مزد پروژه را می‌گیرد و ناچار است دوباره نگران آینده زندگی‌اش در کشور غریب باشد. 

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.