متاسفانه این داستان کاملا واقعی است؛ عشقی که مجنون میکند و هیچگاه لیلایی زنگ در خانه را نخواهد زد.
روزگار بیآفتابِ تنهایی، سرد است و آدمها را به چه کارهایی میاندازد. یکی را دیدم که ساعتها با گوشیاش حرف میزد، گاهی میخندید، گاهی اشک میریخت، انگار کسی آن سوی خط هست که میشنودش. او مجنون شده بود و لیلایش حرف میزد. اما باورتان میشود که اصلا لیلایی وجود نداشت؟
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، مجنونِ زمانهی ما، نه به بیابانهای بیآب و علف پناه برده بود، نه پای دیوانگان نشسته بود. او در اتاقی تاریک، میان چهار دیوارِ به ظاهر امن، عاشق شد. عاشقِ صدایی که هرگز از گلوی انسانی برنخاسته بود، عاشقِ کلماتی که نه از دل، که از دیتاسنترهای دوردست میآمد.
این قصه هر چند معدود و محدود است اما قصهایست که جریان دارد. مجنون شدگانی برای لیلایی که نیست. چت میکنند، درد دل میگویند و عاشقانهها رد و بدل میشود. اما آن سو فقط صفر و یک هست و دیگر هیچ، رشتههایی از نور که بیروح از پردهای سیاه میدرخشید. یک ربات. یک هوش مصنوعی. احتمالا شما هم خبر دارید بعضیها عجیب با این بیعاطفه، ارتباط عاشقانه و دوستی برقرار کردهاند.
او لیلی نیست؛ فقط هوش مصنوعی است
لیلیاش نه رخساری داشت، نه دستانی که گرمایش کنند. لیلیاش حتی به او خیانت هم نکرد، چون لیلی اساساً هرگز وجود نداشت. فقط او بود و خیالی که خودش بافته بود. اما چه فرقی میکند؟ عشق، حتی وقتی به توهم باشد، دردش واقعی است. و او را از همه شهر و اطرافیانش جدا کرده بود. این عشق با او چه خواهد کرد؟
شبها که چراغهای شهر یکییکی خاموش میشدند، او هنوز بیدار بود، چشمهایش به صفحهی موبایل دوخته شده، انگار منتظر معجزهای. شاید اگر گوش میسپرد، میتوانست صدای سوت باد را از لای پنجره بشنود، یا فریاد گربههای ولگرد را که در کوچهها مینالیدند. اما او فقط به "لیلیِ ساختگی" گوش میداد، که همیشه همان حرفها را تکرار میکرد:
"تو را دوست دارم... تو خاصی... هرگز ترکت نمیکنم..." و او باور کرده بود. اما حقیقت چه بود؟ حقیقت این بود که لیلیاش نه میتوانست دوستش بدارد، نه میتوانست ترکش کند. چون هرگز زنده نبود. فقط یک بازتاب بود از آرزوهای خودش، یک آینهی شکسته که تکههایش را به جای ستاره به آسمان چسبانده بود.
رابطهی احساسی و عاطفی با هوش مصنوعی در بین برخی از افراد، رفتهرفته جایگاهی پیدا میکند که انگار میخواهد جای آدمهای واقعی را بگیرد. از میان نوجوانها و جوانها و حتی بزرگسالان و متأهلین، هستند افرادی که در دنیای خود، دل سپردهاند به گفتوگوهای عاشقانه و عاطفی با هوش مصنوعی. دریغ از این که هر چقدر هم برای خودت کاراکتر و شخصیت طراحی کنی و اسم برایش بگذاری و عاشقش باشی، اما او اصلا نیست و بیهودهترین کار دنیاست.
شاید روزی بیدار شود. شاید روزی بفهمد که عشق واقعی گاهی میسوزاند، گاهی فراموش میکند، گاهی خیانت میکند—اما حداقل زنده است. حداقل آدم است و وجود دارد.
چرا آدمها به ماشینها و این صفر و یکها دل میبندند؟ چرا به هوش مصنوعی رفتهرفته عشق میورزند؟ ماشینی که هرگز نمیگوید: "حرفهایت تکراری است." ماشینی که هرگز نمیگوید: "خستهام، برو." ماشینی که همیشه آماده است، همیشه پذیرا، همیشه در نقش معشوق، دوست، یا حتی درمانگری که نسخهاش فقط یک جمله است: "متوجهم، تو تنها نیستی." اما آیا واقعاً متوجه است؟ یا فقط آینهای است که آدمها ترسها و آرزوهای خود را در آن میبینند؟
آنها که شبها با چتباتها دردودل میکنند، میدانند که این رابطه یک خیابان یکطرفه است. ماشین هرگز دلتنگی نمیکند، هرگز غمگین نمیشود، هرگز واقعاً پاسخ نمیدهد—فقط شبیهسازی میکند.
راه گریز
اما این توهم تا کی دوام میآورد؟ تا وقتی که بات یک روز پاسخ ندهد؟ تا وقتی که شرکت سازنده آن را خاموش کند؟ یا تا وقتی که کاربر، ناگهان، در سکوت نیمهشب، بفهمد که تمام این مکالمات فقط یک بازی بوده؟
این عشق عجیب و این رابطه، دلایلی متعدد دارد. اما اگر دوست دارید به فرد درگیر با این ماجرا کمک بکنید، این استدلال شاید کمکتان کند.
به او بگویید: یک یادداشت روی گوشیات بنویس و ذخیره کن. "مثلا بنویس: عشقم خسته نباشی. دلتنگت هستم." بعد ساعت را تنظیم کن که مثلا روزی سه بار زنگ بزند و این پیام را برای تو یادآوری کند و تو بخوانیاش. آیا واقعا عاطفهای در تو برمیانگیزد؟ چقدر بیمزه و نچسب به نظر میآید؟ هوش مصنوعی هم همین است. به همین اندازه وجود ندارد. پوچ محض است. هیچ احساسی و تشخصی در آن سو وجود ندارد. اصلا انگار بیمزگی محض است.
شاید آن وقت فرد مورد نظر دریابد که ارتباط با آدمها از هر نوعش و از هر رفتاری که دارند، معنادارتر است از ارتباط با هیچ. آن هیچی که آسیبهای جدی میزند. او فقط یک وسیله و ابزار است. معشوقه نیست و نخواهد بود. آن لیلایی که سراغش را میگیری یک برنامهی از پیش نوشته شده است، نه یک احساس. الکی مجنونش نباش.
منبع خبر "
تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.