بازداشت حجتالاسلام قاسمیان در مکه، صرفنظر از انگیزه و دلایل عربستان، یک هشدار داخلی نیز در پی دارد؛ هشدار درباره ضعف هماهنگیها میان نهادهای اعزامکننده زائران و نهادهای سیاستگذار در حوزه دیپلماسی، آنهم در مقطعی که تیم دیپلماسی ایران در حال مدیریت پروندههای پیچیدهای چون مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، تعامل با کشورهای عربی منطقه، و بازسازی روابط منطقهای است.
قاسمیان نه نماینده رسمی جمهوری اسلامی در حج بود، نه حامل پیام سیاسی، اما چهرهای شناختهشده است و مردم با او در برنامه محفل خاطره دارند که بازداشت او بلافاصله بازتاب رسانهای پیدا کرد. در چنین شرایطی، هزینهای که باید صرف پیشبرد پروندههای منطقهای شود، ناگهان صرف حل یک بحران فرعی اما رسانهای میشود؛ بحرانی که با یک مدیریت دقیقتر، میتوانست اصلاً بهوجود نیاید.
سالهاست که به حجاج و کاروانها درباره حساسیتهای عربستان در ایام حج هشدار داده میشود. این پروتکلها، هرچند گاه سختگیرانه یا حتی ناعادلانه بهنظر برسند، اما بخشی از واقعیت صحنهاند. مکه، صرفاً محل عبادت نیست؛ صحنهای است که در آن سیاست و تصویرسازی رسانهای هم جریان دارد.
آنچه رخ داده، بیش از آنکه ما را به موضعگیری علیه رفتار سعودیها سوق دهد، باید ما را به بازنگری در مدیریت اعزامهای خارجی، سطح آموزشها، و هماهنگیهای دیپلماتیک و امنیتیمان سوق دهد. چرا باید وزارت خارجهای که سرگرم چانهزنیهای حیاتی در مذاکرات هسته ای با آمریکا و روابط با کشورهای منطقه است، وقت خود را صرف حلوفصل تبعات یک حرکت غیرهمسو کند؟ چرا هر ناهماهنگی داخلی باید در تراز بینالمللی برای ما هزینه تولید کند؟
پرسشهایی از این دست، بیش از آنکه انتقاد از یک فرد خاص باشند، ضرورت اصلاح ساختار و هماهنگی در حوزه دیپلماسی زیارت را نشان میدهند. کاری که اگر امروز انجام نشود، فردا با هزینهای بیشتر، دوباره تکرار خواهد شد.