وی در واکنش به افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرت ها گفت: «سالهاست که گفتهام بلیت کنسرت تبدیل به کالای لوکس شده است. درصد بسیار کمی از مردم میتوانند رفتن به کنسرت را در سبد هزینههای خانوارشان قرار دهند. قشر دانشجو یا کارمندان با درآمد متوسط، کنسرت رفتن برایشان بیشتر به رویا میماند. شاید نهایتاً سالی یک یا دو بار بتوانند در صورت صرفهجویی در سایر هزینهها، به تماشای کنسرت بروند.»
حمیدرضا نوربخش، مدیر عامل خانه موسیقی در واکنش به افزایش قیمت بلیت کنسرت ها گفت: سالهاست که گفتهام بلیت کنسرت تبدیل به کالای لوکس شده است. درصد بسیار کمی از مردم میتوانند رفتن به کنسرت را در سبد هزینههای خانوارشان قرار دهند.
به گزارش فارس، افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرتها، بار دیگر نگاهها را به سمت وضعیت ناعادلانه بازار موسیقی در ایران معطوف کرده است؛ سقف قیمت فروش هر بلیت کنسرت در تهران به یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان رسیده؛ رقمی که در مقایسه با درآمد ماهانه بسیاری از خانوادههای ایرانی، آن را در رده کالاهای لوکس قرار میدهد.
افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرتها، بار دیگر نگاهها را به سمت وضعیت ناعادلانه بازار موسیقی در ایران معطوف کرده است. بر اساس بررسیهای میدانی، سقف قیمت فروش هر بلیت کنسرت در تهران به یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان رسیده؛ رقمی که در مقایسه با درآمد ماهانه بسیاری از خانوادههای ایرانی، آن را در رده کالاهای لوکس قرار میدهد. این در حالی است که آخرین افزایش رسمی قیمت بلیت کنسرتها تا سقف یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده بود؛ رقمی که خود نسبت به زمستان سال قبل، افزایشی بیش از ۲۰ درصد را نشان میداد.
از سال ۱۴۰۰ به این سو، قیمت بلیت کنسرتها به طور پیوسته در حال افزایش بوده است. در حالی که تا سه سال پیش، سقف قیمت بلیت کنسرتهای پاپ بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان بود، در زمستان ۱۴۰۲ این رقم به حوالی یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسید. اما آنچه این روزها شاهدش هستیم، عبور بلیتها از مرز یک و نیم میلیون تومان است، آن هم در شرایطی که برگزاری کنسرتها دیگر محدودیتهای کرونایی ندارد و سالنها با ظرفیت کامل فعالاند.
بررسی جدول فروش برخی از کنسرتهای اخیر در تهران نشان میدهد که تنها ردیفهای عقب سالن با قیمتهایی زیر یک میلیون تومان عرضه شدهاند و بلیت ردیفهای جلو و ویآیپی از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان شروع میشود. در نتیجه، طیف وسیعی از مخاطبان که در دهه ۸۰ و حتی اوایل دهه ۹۰ بخشی از جامعه مصرفکننده موسیقی زنده محسوب میشدند، امروز عملاً از این تجربه فرهنگی کنار گذاشته شدهاند.»
یکی از سؤالات مهم در این زمینه نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نظارت بر روند قیمتگذاری بلیتهاست. اگرچه طبق آییننامههای رسمی، قیمتگذاری باید با تأیید دفتر موسیقی انجام شود، اما به نظر میرسد در عمل سازوکار شفاف و مشخصی برای کنترل قیمت بلیتها وجود ندارد.
در سالهای گذشته، برخی وعدهها درباره راهاندازی سامانهای برای نظارت بر گردش مالی کنسرتها داده شد؛ اما نهتنها این وعدهها محقق نشد، بلکه در نبود نظارت مالی، بسیاری از درآمدهای حاصل از فروش بلیت نیز شفاف نیست و این موضوع، خود به شکلگیری یک بازار پنهان دامن زده است.
حمیدرضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی راهحل را در سیاستگذاری کلان و حمایت دولتی میبیند و میگوید:«اگر هزینه سالنها پایین بیاید، میتوان از برگزارکننده هم پرسید که چرا بلیت را با این قیمت میفروشد. اما وقتی هزینه پایه بالاست، فشاری که روی تهیهکننده وارد میشود، غیرقابل انکار است. سالنها باید یا رقیب داشته باشند تا رقابت قیمتی شکل بگیرد، یا یارانه دریافت کنند.»
وی در واکنش به افزایش دوباره قیمت بلیت کنسرتها گفت: «سالهاست که گفتهام بلیت کنسرت تبدیل به کالای لوکس شده است. درصد بسیار کمی از مردم میتوانند رفتن به کنسرت را در سبد هزینههای خانوارشان قرار دهند. قشر دانشجو یا کارمندان با درآمد متوسط، کنسرت رفتن برایشان بیشتر به رویا میماند. شاید نهایتاً سالی یک یا دو بار بتوانند در صورت صرفهجویی در سایر هزینهها، به تماشای کنسرت بروند.»
در شرایطی که موسیقی زنده در بسیاری از کشورها با سیاستهای حمایتی و یارانهای در اختیار عموم قرار میگیرد، در ایران کنسرت به تجربهای لوکس تبدیل شده که بیشتر برای طبقات خاص شهری قابلدسترس است. این روند، خطر شکاف فرهنگی میان گروههای مختلف جامعه را در پی دارد؛ بهویژه که همزمان شاهد رشد اجرای خیابانی توسط گروههای بینامونشان در گوشه و کنار شهر هستیم؛ اجراهایی که گاه تنها فرصت دیدن موسیقی زنده برای طبقات فرودست به شمار میآیند.
رضا مهدوی کارشناس حوزه موسیقی در پاسخ به این پرسش که مخاطبان اصلی کنسرتها در حال حاضر چه قشری هستند به خبرنگار ما، گفت: «کنسرت یک کالای لوکس نیست. ما کشوری با پیشینه فرهنگی غنی هستیم و انقلابمان نیز فرهنگی بوده است. اگر بخواهیم هنرهای اصیلمان را لوکس تلقی کنیم، آینده خوبی نخواهیم داشت؛ همانطور که زبان فارسی دارد از بین میرود، اگر هنر هم نتواند بین توده مردم جای خود را باز کند، نسل نو با هنرهای بیگانه آشنا خواهد شد و ما آینده درخشانی نخواهیم داشت.»
او ادامه داد: «اگر کنسرتها را رصد کنید، متوجه میشوید ۹۰ درصد چهرههایی که در سالنها حضور دارند، تکراریاند. همان زوجی که ماه قبل در ردیف خاصی نشسته، دوباره همان ردیف را انتخاب کرده است. اینها اغلب جزو مرفهان بیدرد هستند که با هنرمندان مطرح رابطه دارند و از طریق موسسات خاص، اجرای سالنهای بزرگ را بهدست میگیرند. این وضعیت به هیچ وجه به معنای درآمدزایی فرهنگی نیست.»
در نبود یک سیاست جامع و عادلانه در حوزه موسیقی، به نظر میرسد بازار کنسرتها به سمت انحصار، گرانی و حذف مخاطب حرکت میکند؛ روندی که اگر متوقف نشود، ممکن است در آینده نهچندان دور، موسیقی زنده را از سبد فرهنگی بخش بزرگی از مردم حذف کند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.