یکی از چهرههایی که تأثیرگذاری فراوانی در تاریخ داشته و از سوی دیگر، اظهارات مختلف و گاه متناقضی درباره او روایت میشود، هنری کیسینجر است.
به گزارش فرارو، «هنری کیسینجر» سیاستمدار و دیپلمات آمریکایی بود که به عنوان مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه آمریکا در دولتهای جرالد فورد و «ریچارد نیکسون» در آمریکا فعالیت داشت.
طبق آنچه در دانشنامه بریتانیکا در خصوص زندگی این شخصیت سیاسی آمده، هنری کیسینجر (Henry Kissinger) در تاریخ ۲۷ مه ۱۹۲۳ (۵ خرداد ۱۳۰۲) در شهر «فورت» در ایالت بایرن آلمان متولد شد. وی در خانوادهای یهودی متولد شد و از همین رو، خانواده کیسینجر در سال ۱۹۳۸ و در زمان زمامداری نازیها بر آلمان، برای فرار از محاکمه یهودیان از سوی نازیها، به آمریکا مهاجرت کرد.
کیسینجر در سال ۱۹۴۳ شهروند آمریکا شد و در زمان جنگ جهانی دوم و نیز پس از جنگ جهانی در دولت نظامی که آمریکا اندکی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان اشغالی برپا کرده بود، خدمت کرد.
کیسینجر پس از پایان دوران خدمت نظامی خود، وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال ۱۹۵۰ موفق به کسب لیسانس و در سال ۱۹۵۴ موفق به کسب مدرک دکترا شد و به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۶۲ به درجه استاد تمامی رسید؛ همچنانکه در سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹ مدیر برنامه مطالعات دفاعی شد.
کیسینجر همچنین از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۸ به عنوان مشاور امور امنیتی سازمانهای مختلف ایالات متحده، در زمان ریاست جمهوری رؤسای جمهور مختلف نظیر «دوایت دی. آیزنهاور»، «جان اف. کندی» و «لیندون بی. جانسون» خدمت کرد.
کیسینجر در کرسی استادی دانشگاه
کیسینجر دیری نگذشت که توانست به عنوان چهرهای تأثیرگذار در دولت ریچارد نیکسون ظاهر شود؛ همچنانکه پس از نیکسون در دولتهای بعدی آمریکا، سمتهای مهمی را بر عهده داشت. او در دوران ریاست جمهوری نیکسون توانست دستاوردهای دیپلماتیک بزرگی را در رابطه با چین، اتحاد جماهیر شوروی، ویتنام و خاورمیانه به دست آورد.
کیسینجر در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۵ در دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد به عنوان مشاور امنیت ملی و در سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ به عنوان ۵۶ امین وزیر خارجه آمریکا فعالیت کرد.
او در آن زمان سیاست روابط گرم آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی را پیش برد که به «گفتوگوهای محدودسازی جنگافزارهای راهبردی» (Strategic Arms Limitation Talks) یا به اختصار «سالت» در سال ۱۹۶۹ منجر شد.
کیسینجر و نیکسون در سفر به مسکو
کیسینجر همچنین در جنگ میان هند و پاکستان در اواخر سال ۱۹۷۱، سیاست حمایت از پاکستان را در پیش گرفت.
کیسینجر همچنین به پیشبرد امضای توافق تسلیحاتی سالت ۱ میان آمریکا و اتحادیه جماهیر شوروی که در سال ۱۹۷۲ به امضا رسید، کمک کرد.
بزرگترین آزمون سیاست خارجی دوران کیسینجر، جنگ ویتنام بود. زمانی که او در سال ۱۹۶۹ مشاور امنیت ملی شد، جنگ ویتنام به شدت پرهزینه، مرگبار و منفور شده بود. کیسینجر در تلاش برای دستیابی به «صلح»، ابتکارات دیپلماتیک را بکار گرفت خروج نیروها را با بمبارانهای ویرانگر ویتنام شمالی ترکیب کرد؛ طرحی که برای بهبود موقعیت چانهزنی آمریکا و حفظ اعتبار این کشور نزد متحدان و دشمنان بینالمللیاش طراحی شده بود.
در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۷۳، کیسینجر و «له دوک تو» که ارتشبد و فرد انقلابی اهل ویتنام بود، در نهایت یک توافق آتشبس برای پایان دادن به مداخله آمریکا در درگیریها به امضا رساندند. هردوی این افراد حائز دریافت جایزه صلح نوبل سال ۱۹۷۳ شدند؛ هرچند «له دوک تو» از پذیرش آن خودداری کرد و کیسینجر تنها دریافت کننده این جایزه در آن سال شد.
کیسینجر و له دوک تو
از دیگر تأثیرگذاریهای مهمی که کیسینجر در سیاست خارجی آمریکا داشت، برقراری رابطه با جمهوری خلق چین بود. تا پیش از این و پس از روی کار آمدن حزب کمونیست و تشکیل «جمهوری خلق چین» آمریکا جمهوری خلق چین را به رسمیت نمیشناخت و بجای آن، تایوان با نام «جمهوری چین» را به عنوان دولت مشروع چین قبول داشت. بنابر آنچه در برخی منابع در خصوص زندگی کیسینجر آمده، او در سال ۱۹۷۲ دو سفر محرمانه به «جمهوری خلق چین» انجام داد که طی آن، راه را برای سفر تاریخی نیکسون در سال ۱۹۷۲ به چین هموار کرد و در نهایت آمریکا در سال ۱۹۷۹، بهطور رسمی «جمهوری خلق چین» را به رسمیت شناخت.
با به رسمیت شناختن «جمهوری خلق چین» آمریکا روابط دیپلماتیک رسمی را با این کشور برقرار کرد و سفارتخانهها در پکن و واشینگتن افتتاح شدند. همچنین آمریکا با پذیرش اصل «چین واحد»، روابط رسمی خود را با تایوان قطع کرد؛ هرچند با تصویب قانونی در سال ۱۹۷۹، روابط غیر رسمی خود با تایوان را همچنان ادامه داد.
علیرغم دستاوردهای دیپلماتیک کیسینجر و تجلیل گسترده از او به عنوان یک سیاستمدار برجسته که در اواخر عمرش به چشم میخورد، افراد زیادی در سراسر جهان هستند که کیسینجر را به خاطر نقشی که به باور آنها در رویدادهای جهانی ایفا کرده، مورد انتقاد قرار میدهند. در واقع، تعدادی از منتقدان او را یک جنایتکار جنگی نامیده و خواستار پیگرد قانونی او شده بودند که برجستهترین آنها «کریستوفر هیچنز» (Christopher Hitchens)، کارشناس سیاسی آمریکایی متولد بریتانیا است.
منتقدان هنری کیسینجر از نقش او در کودتای سال ۱۹۷۳ در شیلی که منجر به سرنگونی حکومت سوسیالیستی سالوادور آلنده شد انتقاد میکنند. جنگ ویتنام، بمباران کامبوج و به رسمیت شناختن اشغال تیمور شرقی از نظر منتقدان هنری کیسینجر از دیگر نقاط تاریک کارنامه او است.
«رید برودی» از وکلای مدافع حقوق بشر درباره هنری کیسینجر میگوید: «برای من جای هیچ شک و شبههای باقی نیست که سیاست او منجر به مرگ صدها هزار نفر شد و دموکراسی را در چند کشور نابود کرد.»
«مونتاسیر مامون»، تاریخنگار در دانشگاه داکا نیز معتقد است که هنری کیسینجر در سال ۱۹۷۱ «فعالانه از نسلکشی در بنگلادش» حمایت میکرد.
کیسینجر سرانجام در ۲۹ نوامبر ۲۰۲۳ (۸ آذر ۱۴۰۲) در خانه خود در ایالت کنتیکت آمریکا در صد سالگی درگذشت.