محمدحسین محترم در یادداشتی نوشت:
۱- شادی برخی از مردم سوریه در میدان اموی دمشق با اعلام لغو تحریمهای آمریکا ذهنها را به سال ۹۴ برد که با امضای برجام برخی در داخل به همراه دستگاه پروپاگاندای آمریکایی- غربی ادعا کردند تحریمهای علیه ایران بالمره لغو و درهای سرمایهگذاری غرب به روی ایران باز شد، و برخی هم در خیابانهای تهران به ابراز شادی پرداختند! آمریکا از یکسو با داعش و تروریستهای تکفیری و از سوی دیگر با تحریمهایش به عنوان دو لبه هماهنگ یک قیچی، سوریه را ویران و اکنون نیز این کشور را در مقابل تجاوزات هر روزه اسرائیل رها کرده است. حال مدعی لغو تحریمها و فراهم کردن رفاه و آسایش برای مردم سوریه شده است! اعلام چنین خبرهایی برای مردمی که تحت فشارهای اقتصادی ظالمانه ناشی از تحریمها قرار دارند، در کوتاه مدت امیدبخش است، اما از منظر سیاسی – اقتصادی واقعیت، چیز دیگری و بدون تردید یکی از تحولات سیاسی – رسانهای فریبکارانه در فضای پساجنگ است.
۲- سوریه در سه مرحله در سالهای ۱۹۷۹ و ۲۰۰۳ و ۲۰۱۹ با تصویب قوانینی از سوی کنگره آمریکا از جمله «Syria Accountability Act » و قیصر «Caesar Act» تحت شدیدترین تحریمهای حمایت از تروریسم و سلاحهای کشتارجمعی و نقض حقوق بشر و جنایات جنگی قرار گرفت و این تحریمها بخشهای وسیعی از اقتصاد سوریه را شامل شد. نکته مهم اینکه با وجود این محدودیتهای شدید، واردات نفت از سوریه مشمول تحریمها نشد؛ برای همین هنوز آمریکاییها بر چاههای نفت سوریه تسلط دارند، ولی هرگونه واردات به سوریه تحریم شد!
۳- وزارت خزانهداری آمریکا مجوز «تعلیق تحریمها علیه سوریه» و وزارت خارجه آمریکا هم «معافیت ۱۸۰ روزه» را صادر کرده است. لغو اکثر تحریمها نیاز به مصوبه کنگره دارد و ترامپ قادر به لغو و یا تعلیق آنها از جمله قانون سزار که تحریمهای ثانویه را نیز دربر میگیرد، نیست. در نتیجه ترامپ فقط میتواند تحریمهایی را که دولت ایالات متحده وضع کرده، و نیاز به مصوبه کنگره ندارد، با صدور یک «فرمان اجرائی» بلافاصله لغو کند که البته این کار را هم نکرده و فقط ادعای تعلیق موقت برخی از آنها را کرده است.
۴- اقدام ترامپ قبل از اینکه یک تحول راهبردی باشد، انگیزههای سیاسی پشت آن قرار دارد و بیش از آنکه صرفاً در چارچوب انسانی یا اقتصادی باشد، برای تغییر در آرایش ژئوپلیتیک غرب آسیا؛ بهویژه طرح عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و تضعیف نفوذ ایران است. فضاسازی آمریکاییها و غربیها درخصوص لغو تحریمهای سوریه یکی دیگر از فریبکاریهای آنهاست، چرا که اولاً در سفر ترامپ به عربستان تصمیم لغو تحریمهای سوریه را «جامع و بدون شروط خاص» اعلام کردند، اما ترامپ حتی در سخنرانیاش در ریاض از واژه «توقف» یا «تعلیق» تحریمها سخن گفت، نه از «لغو» آنها! اکنون نیز از شروط خاص و موقتی بودن سخن میگویند. این همان فریبکاری بود که در برجام ابتدا ادعا کردند لغو تحریمها، و بعد مجبور شدند اذعان کنند که «لغو در هیچ کجای برجام نیامده است»! لذا اگر بر فرض در ادعای خود صادق باشند، فقط شامل تعلیق موقت و نه لغو تحریمها، و شامل برخی تحریمهای جزئی و نه همه آنها میشود. ثانیاً فریبکاری آمریکاییها این است که با ادعای معافیتهای کوتاه مدت و وعده لغو تحریمها در آینده! چماق را بالای سر سوریه حفظ کرده و مجموعهای از شروط سخت را پیش پای دولت سوریه گذاشتهاند که اساساً دولت کنونی سوریه هیچگاه نمیتواند آنها را برآورده کند و یا شرایط ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی سوریه اجازه تحقق آنها را نمیدهد. ثالثاً براساس اطلاعیه وزارت خزانهدارای آمریکا این مجوز تحریمهای مربوط به نقض حقوق بشر یا سازمانهای به گفته آمریکا تروریستی و همچنین تحریم مبادلات تجاری سوریه با روسیه، ایران و کره شمالی را شامل نمیشود. رابعاً قانون سزار که تحریمهای ثانویه را نیز دربر گرفته؛ نه تنها دولت سوریه، بلکه از یکسو تمامی طرفهایی را که با آن همکاری میکنند شامل میشود و از سوی دیگر حتی مانع از آن شده و میشودکه خود سوریها در بازسازی کشورشان مشارکت کنند و این وضعیت حتی با تعلیق برخی تحریمهای دیگر همچنان مانع جدی در پیش روی مردم سوریه است. خامساً این فضاسازیها در حالی صورت میگیرد که برخلاف وعده ترامپ دولت آمریکا هیچ اقدام روشنی درخصوص سازوکار ادعای لغو(تعلیق) تحریمها انجام نداده است، تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسماً اعلام کرد «جدول زمانی برای لغو تحریمهای سوریه وجود ندارد و ترامپ دستورات اجرائی را بعداً صادر خواهد کرد»! سادساً با وجود تجاوزات و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در سوریه در سایه ناتوانی و انفعال جولانی، ترامپ ادعای تعلیق تحریمها را در واقع تبدیل به ابزاری برای باجگیری از سوریها و تسریع حرکت آنها به سمت قطار سازش با اشغالگران صهیونیست کرده است. سابعاً ادعای لغو تحریمها قابلیت برگشتپذیری فوری دارند و حتی وزارت امور خارجه انگلیس تأکید کرده است، ما به اعمال فشار بر دولت سوریه برای اطمینان از پایبندی به تعهدات آن ادامه خواهیم داد! تاسعاً سوریه علاوه بر تحریمهای آمریکا با تحریمهای سازمان ملل حتی علیه خود جولانی نیز مواجه است و مانعی برای مشارکت و تعامل بینالمللی با سوریه باقی خواهد ماند. همچنین تحریمهای اروپا نیز که از سال ۲۰۱۱ به تدریج و به طور فزایندهای بر سوریه اعمال شدهاند، هنوز پابرجا هستند و هرچند اعلام کردهاند آنها را تعلیق میکنیم، اما این حق را برای خود محفوظ نگه داشتهاند که هر لحظه بتواند آنها را بازگردانند. ثامناً ایالات متحده وعده داده بود که بیانیهای مبنی بر حمایت از تمامیت ارضی سوریه صادر خواهد کرد، اما هنوز صادر نکرده است. به همین دلیل در مورد آینده تحریمها و حضور نیروهای ایالات متحده در شمال شرق سوریه چیزی نگفتهاند، که این خود باعث عدم قطعیت در سیاستهای واشنگتن شده است.لذا با وجود وضعیت اقتصادی و ویرانیهای سوریه و با توجه به دولت بیاراده موقت کنونی، جولانی نمیتواند دولتی فراگیر و با ثبات برای اداره سوریه سر و سامان دهد و ادعای لغو تحریمها در حقیقت گرفتن بهانه از دست جولانی است تا عملاً زمینه تضعیف و سقوط او را در راستای طرح تجزیه سوریه فراهم کنند، چراکه از این به بعد دیگر نمیتواند تحریمها را بهانهای برای ناکارآمدی خود بداند. لذا ادعای تعلیق برخی تحریمها اساساً حول محور«ادامه اعمال تحریمها به عنوان ابزاری برای فشار بر دولت جدید سوریه» است.
۵- معاون دستیار وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور سوریه فهرستی از شروط خود را که دمشق باید آنها را برای دریافت کاهش جزئی تحریمها انجام دهد، در دیدار با وزیر امور خارجه سوریه، در حاشیه کنفرانس بروکسل به او ارائه داده است. در صدر این فهرست عادیسازی روابط با اسرائیل است که تاکنون کانالهای ارتباطی با اسرائیل مستقیماً از طریق سفر هیئت دولت سوریه به تلآویو و یا دیدار هیئتی از دولت سوریه با هیئت اسرائیلی در باکو و مذاکرات مستقیم دمشق و تلآویو به کارگردانی امارات برای تحقق این شرط صورت گرفته است.سخنگوی کاخ سفید تأکید کرده است، ترامپ برای دیدار با جولانی اجرای پنج شرط کلیدی، از جمله امضای توافقنامه ابراهیم را گذاشته بود. تشکیل ائتلاف مبارزه با تروریسم با حضور ترکیه و عراق و اردن، اخراج گروههای فلسطینی از سوریه، پیدا کردن «آستین تایس» روزنامهنگار آمریکایی که بیش از یک دهه پیش در سوریه ناپدید شده و بازگشایی سفارت آمریکا در دمشق از دیگر درخواستهای اصلی ترامپ است. و نکته دوم اینکه این اقدام فریبکارانه ترامپ تلاشی مزورانه برای تاثیرگذاری بر افکارعمومی داخل ایران و تصمیم مسئولان همزمان با مذاکرات عمان است.
6- اگرچه موقتاً و تحت تاثیر واکنش روانی و سیاسی دلار در سوریه کاهش یافته اما برای مشاهده تأثیر واقعی اقتصادی آن باید چند ماه صبر کرد و البته تا زمانی که اولاً اصلاح ساختار سیاسی صورت نگیرد و فساد سیستماتیک و انحصار قدرت در سوریه حل نشود، سرمایهگذاری واقعی و پایدار شکل نخواهد گرفت. ثانیاً درگیری بین گروههای تروریستی حاضر در سوریه و در دولت سوریه و همچنین نیروهای تحت حمایت ترکیه موسوم به ارتش ملی و قبایل مسلح و نیروهای مردمی مخالف دولت و سیاستهای جولانی و بهخصوص تجاوزات اسرائیل و... نیز مانع از هرگونه برقراری ثبات برای اثربخشی حتی تعلیق تحریمهاست و آمریکا نیز با اعلام این ادعا به خوبی به چنین وضعیتی آگاه است. ثالثاً بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و رقابت آمریکا و اسرائیل و ترکیه و کشورهای عربی و روسیه در صحنه سوریه، پیچیدگی زیادی ایجاد کرده است.
۷- لذا این سؤالات اساسی همچنان بیپاسخ است: اولاً هرگونه تحول اقتصادی و سرمایهگذاری و بازسازی سوریه نیاز به چند دهه زمان و امنیت و ثبات ژئوپلیتیک دارد، حال سرمایهگذاران در سوریهِ تحت اشغال اسرائیل و با وجود حملات مکرر صهیونیستها و درگیریهای داخلی چگونه میتوانند سرمایهگذاری کنند؟! ثانیاً سرمایهگذاران با چه تضمین اقتصادی و چگونه میخواهند در سوریه ویران شده و بدون دولت مستقر سرمایهگذاری کنند؟! ثالثاً سوریه همچنان در فهرست کشورهای حامی تروریسم و تحت تحریمهای مرتبط با تروریسم باقی خواهد ماند و بخش وسیعی از تحریمها به دلیل حقوق بشر و... پابرجا هستند و مشمول دستور تعلیق تحریمها نمیشوند که مانعی اساسی برای برقراری روابط بانکی و سرمایهگذاری در سوریه است! لذا برای سرمایهگذار فرق نمیکند که تحریم به چه دلیل و عنوانی اعمال شده است و تا زمانی که همه تحریمها لغو و نه تعلیق، نشوند هیچگونه گشایشی در روابط بانکی و تجاری و اقتصادی با امید به رفع تحریمها حاصل نخواهد شد، چه در سوریه باشد و چه در ایران و چه در هرجای دیگر و امید به رفع تحریمها که درخصوص هیچ کشوری تاکنون اتفاق نیفتاده است، سرابی بیش نیست.
منبع: کیهان