به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه همشهری نوشت: با شکایت این مرد، پروندهای تشکیل شد و تیمی از مأموران جستوجوی خود را برای پیدا کردن زن ناپدید شده، آغاز کردند. در نخستین گام تماسهای این زن بررسی و معلوم شد که آخرین پیامک او برای مردی آشنا ارسال شده و وی نوشته: «از این زندگی خسته شدهام، به این آدرس بیا تا از شهر برویم.»
تصادف مرگبار
آنطور که بهنظر میرسید زن جوان پس از ارسال این پیامک مرموز ناپدید شده بود و در این شرایط مردی که پیامک برایش ارسال شده بود، تحت تعقیب قرار گرفت. او یکی از همکاران زن ناپدید شده بود که وقتی مأموران سراغ او رفتند، متوجه شدند که این مرد جان باخته است.
بررسیها حکایت از این داشت که مرد جوان که سامان نام داشت، درست همان روزی که عاطفه ناپدید شده بود، با خودروی پرایدی تصادف کرده و جانش را از دست داده بود.
طبق اطلاعات پلیس، سامان بعد از دریافت پیامک عاطفه به محل قرار رفته بود، اما در آنجا خودروی پرایدی او را زیر گرفته و فرار کرده بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که راننده پراید کسی نیست جز همسر عاطفه.
خیلی زود انگشت اتهام بهسوی این مرد نشانه رفت و مشخص شد که او وقتی متوجه ارتباط پنهانی همسرش با همکارش شده، نقشه جنایت را کشیده است. در این شرایط مأموران حدس زدند که او ابتدا همسرش را به قتل رسانده و سپس با ماشین، همکار او را زیر گرفته است. در این شرایط دستور بازداشت مهران صادر شد.
اعتراف به جنایت
مهران اگرچه اصرار بر بیگناهی داشت، اما شواهد را که علیه خود دید، به قتل عاطفه و سامان اعتراف کرد. او گفت: من و عاطفه 3سالی میشد که ازدواج کرده بودیم، اما این اواخر رفتارهای او تغییر کرده بود. او بعد از سالها زندگی، ساز جدایی کوک کرده بود و میگفت دیگر حاضر نیست با من زندگی کند.
وی ادامه داد: شب حادثه، ساعتها با او صحبت کردم تا از طلاق منصرفش کنم، اما بیفایده و عاطفه تصمیمش برای جدایی جدی بود.
متهم ادامه داد: آن شب هرقدر اصرار کردم علت تصمیمش را نگفت. من که به رفتارهای او شک کرده بودم، زمانی که به خواب رفت، گوشی تلفن همراهش را بررسی کردم و با پیامکهایش مواجه و متوجه پیامکهای او و همکارش شدم. تصور کردم عاطفه قصد دارد بعد از جدایی از من با آن فرد ازدواج کند. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را در خواب خفه کردم. سپس با گوشی عاطفه، پیامکی برای همکارش فرستادم و او را سر قرار کشاندم. سپس راهی محل قرار شدم و با ماشینم او را زیر گرفتم. جسد همسرم را نیز به اطراف شهر بردم و در بیابان دفن کردم.
2بار قصاص
با اعتراف مرد جوان، تیمی از کارآگاهان راهی محل دفن جسد عاطفه شده و جسد زن جوان را کشف کردند. با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه 2جنایت، مهران در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه رفت و باتوجه به شکایت هر دو اولیای دم، به 2بار قصاص محکوم شد.اگرچه مهران به حکم اعتراض کرد و پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد، اما قضات دیوان، مهر تأیید بر این حکم زدند و قاتل در یک قدمی مجازات قصاص قرار گرفت.
2بخشش
مهران 2مرتبه پای چوبه دار رفت، اما هر بار موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد تا اینکه خانواده همسرش حدود ١٠سال قبل رضایت دادند و به شرط دریافت دیه، وی را بخشیدند. اما مهران همچنان به دلیل قتل سامان زیر تیغ قرار داشت و چند سال قبل برای بار سوم پای چوبه دار رفت که اولیای دم برای اجرای حکم حاضر نشدند و مهران به زندان بازگشت.
او بلاتکلیف در زندان ماند تا اینکه تصمیم گرفت برای رهایی از این بلاتکلیفی، نامهای به رئیس قوه قضاییه بنویسد و درخواست کند تا وضعیتش را مشخص کنند.پس از نوشتن نامه، تیم صلحوسازش نیز برای رضایت دست بهکار شدند تا اینکه چند روز قبل اولیای دم (خانواده سامان) راهی شعبه اجرای احکام دادسرا شدند و قاتل را بخشیدند. به این ترتیب، 2بخشش در پرونده مهران ثبت شد و کابوسهای او پایان یافت.از سوی دیگر با کمک خیرین و خانواده قاتل، دیه در این پرونده پرداخت شد و مهران بعد از ١٩سال از زندان آزاد شد.
سرنوشت عجیب
وقتی درهای زندان باز شد، مهران باورش نمیشد که قرار است طعم آزادی را بچشد. خانواده او نیز خیلی خوشحال بودند و تصمیم گرفتند برای او جشن آزادی بگیرند. آنها برای شام تدارک دیده و همه را دعوت کرده بودند. قاتل که آزاد شده بود، خیلی خوشحال بود، اما خوشحالی او، دوام آنچنانی نداشت. مهران تنها 8ساعت پس از آزادی بهعلت خوشحالی بیش از حد سکته کرد و جانش را از دست داد وپرونده زندگیاش برای همیشه بسته شد.