به گزارش "ورزش سه"، در بحثهای فوتبالی، اغلب توجه روی مربی متمرکز میشود، اما در نهایت گفته میشود که فوتبال متعلق به بازیکنان است. با این حال، برخی تیمها بدون نقش تعیینکننده مربیانشان قابل درک نیستند: بارسلونای یوهان کرویف و پپ گواردیولا، اینتر ژوزه مورینیو، اتلتیکوی دیگو سیمئونه، میلان آریگو ساکی، منچستریونایتد الکس فرگوسن و حالا، فارغ از هر نتیجهای، گرچه نیاز به تأیید با عنوان بزرگی مثل لیگ قهرمانان دارد، پاریسنژرمن لوئیس انریکه به تیمی با امضای مربی تبدیل شده است.
تحول پیاسجی از تیمی متکی به مثلث ستارگانش، مسی، نیمار و امباپه، به تیمی هماهنگتر که در آن لوئیس انریکه ستاره اصلی است، شایسته بررسی است. جمع کردن استعدادهای بیشتر لزوماً به معنای کسب عناوین بیشتر نیست. در واقع، پارادوکس پیاسجی اینجاست: قهرمانی در لیگ قهرمانان ممکن است برای اولین بار در تاریخ این باشگاه، درست در سالی رقم بخورد که ستارگانش جدا شده است. امباپه سالها برای این عنوان تلاش کرد و حالا، در فصلی که برای فتح آن به رئال مادرید رفته، ممکن است پیاسجی به این عنوان بزرگ اروپایی دست یابد.
یا شاید هم نه. چون اینتر، تیمی قدرتمند است. اگر باور ندارید، از بارسلونا بپرسید. بارسلونای هانسی فلیک. فراموش نکنیم که پشت بازیکنانی مثل لامین، رافینیا، پدری و دیگران، مربیای قرار دارد که بارسا را به جایگاه شایستهاش بازگردانده است. این موفقیت به لطف کار مربیای به دست آمده که امضای خود را بر تیم حک کرده و با این کار، ارزش تکتک بازیکنان و در نتیجه کل تیم را بالا برده است.
این موضوع به همه کسانی برمیگردد که از جام جهانی قطر و موفقیتهای بعدی اسپانیای لوئیس دلافوئنته استفاده کردند تا جایگاه لوئیس انریکه بهعنوان مربی را زیر سؤال ببرند. منتقدان او از فرصت استفاده کردند تا این مربی خوب را بهخاطر سبک ثابت و شاید غیرمنعطفش در بازی مقابل مراکش در مرحله یکهشتم نهایی جام جهانی سرزنش کنند. اما این مربی امروز یکی از بهترین مربیان جهان است و کارش در پیاسجی این را تأیید میکند، فارغ از هر نتیجهای که در مونیخ رقم بخورد.
منبع: مارکا