محبوبه، دختری ۱۸ ساله که تمام عمر خود را در ایران گذرانده و هرگز پا به خاک افغانستان نگذاشته، حالا اخراج خانوادگی روبروست که او را مجبور به ترک تنها خانهاش میکند.
محبوبه فارسی را بدون لهجه افغانستانی صحبت میکند؛ با همان زبان و با لهجه ایرانی رؤیا میبیند، اما اکنون کشوری که در آن زاده و بزرگشده بخاطر نبودم مجور اقامت خانواده اش او را در شرایط بدی قرار داده است.
هزاران دانشآموز دختر افغان بخاطر اینکه پدر و مادرش مجوز اقامت در ایران را ندارند در آستانه اخراج اجباری از ایران و فرستاده شدن به افغانستان تحت کنترل طالبان قرار دارند.
۶خرداد۱۴۰۴ «نادر یاراحمدی»، رییس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور با تاکید بر اینکه برگه سرشماری همه اتباع افغانستان باطلشده است، گفت: «غیر از شش گروهی که میتوانند با اخذ کارت موقت در کشور ایران بمانند همه اتباع غیرمجاز افغانستان تا ۱۵ تیرماه فرصت خروج از کشور را دارند.»
یاراحمدی در یک برنامه تلویزیونی گفت: «همهکسانی که با یک سند هویتی مشخص و مورد تایید دولتی، جزو تبعه آن کشور محسوب شده و با استفاده از روادیدی که در اختیار آنها گذاشته میشود وارد کشور دیگری شده باشند، تبعه مجاز محسوب میشوند و افرادی که فاقد این مشخصات هستند نیز غیرمجاز هستند.» در حال حاضر ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار افغان در ایران زندگی میکنند.
این اقدام که میتواند به یکی از بزرگترین عملیات اخراج افغان های غیرمجاز در منطقه در سالهای اخیر تبدیل شود، زندگی و آینده هزاران نفر را زیرورو کرده است.
خانواده محبوبه سالها از طریق مدارک قانونی پدرش در ایران اقامت داشتند؛ اما هشت سال پیش، اعتیاد شدید پدرش به مواد مخدر، سرنوشت آنها را تغییر داد. پدر خانواده را ترک کرد و با رفتن او، نهتنها حضورش، بلکه وضعیت قانونی آنها نیز از بین رفت و کارتهای اقامتشان بیاعتبار شد.
محبوبه میگوید: «پدرم اعتیاد خیلی شدیدی داشت. بعد کلا من و مادرم و برادرم رو رها کرد. اون موقع کارت اقامت قانونی داشتیم چون تو ایران زندگی میکردیم. ولی بعد از رفتنش، باطل شدند.»
مادرش، تنها با دو فرزند کوچک، هر کاری از دستش برمیآمد انجام داد تا خانواده را سرپا نگه دارد. او چندین شغل گرفت؛ ابتدا در کشاورزی و سپس در یک شرکت مواد غذایی.
او از طریق سیستم قضایی پیچیده ایران پیگیر طلاق شد و خود را بهعنوان سرپرست کودکان در مدرسه ثبتنام کرد. برای سالها، این ترتیب، اگرچه شکننده، اما کارآمد بود.
محبوبه میگوید: «وقتی فهمیدم مادرم حکم خروج گرفته، واقعا گریه کردم. میدانید وضعیت فعلی افغانستان زیر نظر طالبان چطور است؟ واقعاً نمیدانم چیکار کنم.»
کمیسیون طالبان برای رسیدگی به مشکلات مهاجران اعلام کرد که ۴ هزار و ۶۰۶ مهاجر افغان روز سهشنبه، ۶خرداد۱۴۰۴ از ایران و پاکستان اخراج شدند. از این میان، ۳ هزار و ۱۷۳ افغان از ایران و هزار و ۴۳۳ مهاجر از پاکستان به کشور بازگردانده شدهاند.
به گزارش کمیسیون عالی طالبان برای رسیدگی به مشکلات مهاجران، این تعداد از بازگشتکنندگان افغان مجموعا ۷ میلیون و ۵۰۶ هزار افغانی کمک دریافت کردهاند.
خبرگزاری باختر، رسانه تحت کنترل طالبان روز سهشنبه گزارش داد که دستکم ۷۵۲ خانواده از ایران و پاکستان به کشور بازگشتهاند.
بهرغم گفتوگوی طالبان با مقامات این دو کشور درباره توقف روند اخراج دستهجمعی مهاجران افغان، ایران و پاکستان همچنان به بازگرداندن افغانها ادامه داده است.
طالبان کمتر از یک ماه پس از سلطه بر افغانستان، دانشجویان دانشگاههای خصوصی را تفکیک جنسیتی کرد. وزارت تحصیلات عالی طالبان روز ۲۱شهریور۱۴۰۰ از اقدامی مشابه برای دانشگاههای دولتی خبر داد.
طالبان در ۲۶شهریور۱۴۰۰ از دانشآموزان و معلمان مرد خواست که به مدارس بازگردند، اما در مورد دختران هیچ نگفت. دانشآموزان سال تحصیلی خود را در فروردین ۱۴۰۱ شروع کردند و بسیاری از دختران هم که طبق معمول میخواستند در مدرسه حاضر شوند، از حضور در سر کلاس درس منع شدند.
در مهر ۱۴۰۱ انتخاب رشته دانشگاهی برای دختران محدود شد و بالاخره در ۳۰آذر۱۴۰۱، وزارت تحصیلات عالی دولت طالبان ممنوعیت تحصیل دختران را در دانشگاههای خصوصی و دولتی اعلام کرد.
این در حالی است که پیش از سقوط کابل دستکم ۱۰۰ هزار دانشجوی دختر در دانشگاههای افغانستان مشغول تحصیل بودند.
محبوبه در مدارسی درخشیده که در افغانستان تحت حکومت طالبان، حتی تصورش هم ناممکن است؛ اما علیرغم دستاوردهای تحصیلی چشمگیرش، محبوبه به دلیل وضعیت قانونیاش با موانع جدی برای ادامه تحصیل در ایران روبروست.
رویای محبوبه، یعنی ادامه تحصیل و رسیدن به آرزوهایش، اکنون با دیوار سهمگینی روبروست. خانواده محبوبه حکم خروج نهایی خود را دریافت کردهاند و مقصدشان افغانستان است؛ کشوری که طالبان بهطور سیستماتیک حقوق زنان را از بین برده است.
دختران از تحصیل فراتر از کلاس ششم منع شدهاند و زنان از کار، سفر تنها یا ظاهر شدن در اماکن عمومی بدون یک سرپرست مرد منع شدهاند.
برای یک دختر ۱۸ ساله با جاهطلبیهای تحصیلی، این به معنای پایان هر چیزی است که برایش تلاش کرده است.
محبوبه با ناامیدی میگوید: «تصور کن به کشوری فرستاده بشی که حق کار یا تحصیل رو از زنها سلب میکنه. واقعا حس بدی دارم. فقط آرزو میکنم شرایط بهتر بود تا مادرم و خودم میتوانستیم کار کنیم. ولی حتی این را هم به زنها اجازه نمیدهند.»
علاوه بر این، ترس جدایی از مادرش توسط خانواده پدریاش در افغانستان، نگرانی بزرگی برای اوست. تحت حکومت طالبان و آدابورسوم سنتی قبایل افغان، یک زن تنها قدرت کمی برای حفظ حضانت فرزندانش در برابر بستگان مرد دارد. محبوبه میگوید: «صد درصد دولت طالبان من و برادرم را از مادرم میگیرند. چون یک زن تنها هیچ قدرتی برای مبارزه با آنها ندارند.»
داستان محبوبه، داستان سرنوشت هزاران جوان افغان است که در ایران متولد و بزرگشدهاند، زندگی خود را ساختهاند و اکنون با خطر بازگشت به مکانی روبرو هستند که حقوق اساسیشان رعایت نمیشود.
محبوبه با بغض میگوید: «از اول قصد داشتم به کشوری مهاجرت کنم که بتوانم تحصیلاتم را ادامه بدم. جایی که حق آزادی داشته باشم؛ اما وقتی حکم خروج را دریافت کردیم، رویاها و اهدافم در یک روز نابود شد.»