در روزهای اخیر گزارشهای متعددی درباره احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران بدون هماهنگی با دولت ترامپ منتشر شده است و در همین حال هم چند رسانه اسرائیلی از توقف همکاری امریکا با اسرائیل درباره طرح حمله مشترک به این تاسیسات گفتهاند. ترامپ هم گفته که از نتانیاهو خواسته است اقدامی انجام ندهد تا مذاکرات هستهای با ایران را بر هم بزند.
اما آیا اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران بدون اطلاع آمریکا حمله خواهد کرد؟ میتوان گفت که چنین اتفاقی بستگی به سطح حمله دارد. حمله گسترده و بزرگ که بسیار بعید است که اسرائیل بدون هماهنگی آمریکا و حتی مشارکت علنی یا غیر علنی آن اقدامی انجام دهد. اما احتمال «حمله محدود» اسرائیل در دو حالت وجود دارد؛ نخست بدون اطلاع دادن و هماهنگی با آمریکا و حالت دوم نیز حملهای با اطلاع و هماهنگی دو طرف. حالت نخست با توجه به تبعات آن برای روابط ترامپ و نتانیاهو زمانی میتواند رخ دهد که بیبی کاملا نسبت به امکان دستیابی ایران و آمریکا به توافقی «نامطلوب» از دید اسرائیل مطمئن شود و با هدف بر هم زدن این وضعیت و پس از نومیدی از دیگر روشها دست به چنین حملهای بزند. ناگفته هم نماند که احتمال این حمله حتی بعد از رسیدن به توافقی «موقت و جزئی» نیز وجود دارد.
البته نتانیاهو آدمی نیست که ریسکهای حساب نشده انجام دهد و با توجه به نگرانی او از رفتار و انتقام ترامپ، هر گونه حمله بدون اطلاع به آمریکا با جنگ غزه گره خورده است و در کل آینده سیاسی نتانیاهو بستگی به سرنوشت این جنگ دارد. شکی در این نیست که میان ترامپ و نتانیاهو درباره نوع مواجهه با ایران و مسائلی دیگر اختلاف نظر و «تنش جزئی» وجود دارد که البته نباید درباره آن و پیامدهایش اغراق کرد. چنین تنشی هنوز برگردان عملی قابل توجهی پیدا نکرده است. اما فعلا به نظر میرسد که در شرایط کنونی وضعیت غزه به نوعی وجهالمصالحه و محمل چانهزنی میان نتانیاهو و ترامپ قرار گرفته است؛ به گونهای که اسرائیل در مقابل اجابت درخواست ترامپ برای عدم دست زدن به اقدامی برای برهم زدن مذاکرات با ایران در معرض فشار اعمالی و عملی برای توقف جنگ غزه قرار نگیرد و نمونه عینی آن را میتوان در طرح پیشنهادی دیروز ویتکاف برای آتشبس دید که کاملا برآورنده خواستههای اسرائیل است و همین هم باعث شد که نتانیاهو سریعا موافقت خود را با آن اعلام کند.
این در حالی است که ویتکاف چند روز قبل به توافقی با حماس از طریق بشار بحبح رسیده بود که کاملا با طرح پیشنهادی دیروز او متفاوت است. این امر نشان میدهد که آمریکا در نهایت -چه با ایران و چه با دیگر بازیگران- توافقی بدون در نظر گرفتن «منافع کلان» اسرائیل انجام نمیدهد. البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که ویتکاف ظاهرا در مذاکرات با طرف ایرانی هم متاثر از سیاست مذاکراتی ترامپ چنین رویه و رفتار گیج کننده و متناقضی در پیش گرفته است. اما بده بستان نتانیاهو و ترامپ در مورد غزه ممکن است با هر گونه حمله محدود بدون اطلاع آمریکا به تاسیسات هستهای ایران و متعاقب آن واکنش انتقامی رئیس جمهور خودشیفته آمریکا به هم بخورد. بنابراین چنان هم محتمل نیست که اسرائیل دست به چنین حمله محدودی به تاسیسات هستهای ایران بدون هماهنگی پیشینی با دولت ترامپ بزند. در کل، احتمال این که چنین حملهای با چراغ سبز آمریکا انجام شود بیشتر از آن است که بدون اطلاع آن صورت گیرد. به فرض صحت چنین فرضیهای میتوان حمله احتمالی محدود را نوعی اهرم فشار برای پیشبرد مذاکرات پنداشت. کما این که میتوان گفت که برخی گزارشها و اظهارنظرها در روزهای اخیر درباره پایان هماهنگی میان واشنگتن و تل آویو برای حمله مشترک به ایران و ... را اقدامی هدفمند برای کنترل واکنش احتمالی تهران به حمله محدود اسرائیل و دور نگهداشتن منافع آمریکا در منطقه از هر گونه درگیری نظامی احتمالی دانست که ترامپ تمایلی برای ورود به آن ندارد.