شاید داستان عیسی آلکثیر در میان بازیکنان چند سال اخیر پرسپولیس ، یک مورد کاملاً منحصربهفرد باشد. نکته قابلتأمل در مورد این بازیکن آن است که طی پنج فصل حضور در پرسپولیس، تنها یک فصل کامل (همین فصل گذشته) را بهطور مستمر در اختیار تیم بود؛ فصلی که از قضا، ضعیفترین عملکرد فوتبالی او نیز در آن رقم خورد.
او در چهار فصل پیش از آن، هر بار تنها بهاندازه یک نیمفصل برای پرسپولیس به میدان رفت. از فصل اول حضورش که به دلیل شادی گل خاص خود در لیگ قهرمانان آسیا با محرومیت مواجه شد، تا فصل دوم که مصدومیت رباط صلیبی بخش قابلتوجهی از فصل را از او گرفت. در سومین سال نیز، در شرایطی که هواداران در دوران مصدومیت صبورانه از او حمایت کرده و چشمانتظار بازگشتش بودند، ناگهان تصمیم به جدایی گرفت و پیراهن سپاهان را بر تن کرد. البته این دوری دیری نپایید و در نیمفصل همان سال، با سودای بازگشت به پرسپولیس، دوباره سرخپوش شد و با گلزنیهای مؤثر خود، از جمله در دربی پایتخت و دیدارهای حساس دیگر، نقش پررنگی در مسیر قهرمانی تیم ایفا کرد.
به زبان آمار و ارقام، عیسی آلکثیر در مجموع این پنج سال و در تمامی رقابتها، ۱۱۰ بار با پیراهن پرسپولیس به میدان رفته است. حاصل این ۱۱۰ بازی، ۳۲ گل و ۱۳ پاس گل بود که به نام او ثبت شد.
اوج درخشش آلکثیر به فصل یکی مانده به آخر (فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۳) بازمیگردد؛ جایی که پس از بازگشت از سپاهان، با به ثمر رساندن ۷ گل سرنوشتساز در دور برگشت لیگ، مهرهای کلیدی در قهرمانی سرخپوشان لقب گرفت.
اما هرچقدر تجربه آن فصل برای عیسی شیرین بود، در نقطه مقابل، فصلی که گذشت (لیگ ۲۴ یا فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۴) آوردهای برای او نداشت و به بدترین و کماثرترین فصل حضورش در پرسپولیس تبدیل شد. این مهاجم باتجربه در لیگ بیست و چهارم نتوانست رضایت کادر فنی (شامل هر سه سرمربی فصل) را جلب کند و در مجموع تنها ۱۱۷۵ دقیقه فرصت بازی پیدا کرد که ماحصل آن ۳ گل و ۳ پاس گل بود.
نکته برجسته و منفی در کارنامه آلکثیر در فصل اخیر، فرصتسوزیهای پرتعداد و عجیب او بود. این فرصتسوزیها تا جایی پیش رفت که نهتنها کادر فنی، بلکه هواداران و بهویژه کارشناسان مسائل پرسپولیس را به این جمعبندی رساند که دوران حضور او در این تیم به پایان خط رسیده است. حداقل انتظار از بازیکنی باتجربه چون آلکثیر این است که در دوران نیمکتنشینی، با بازنگری در عملکرد و تلاش مضاعف، برای بازپسگیری جایگاه خود بجنگد؛ توقعی که هرگز برآورده نشد. به نظر میرسید آلکثیر آنچنان روحیه خود را در پی نیمکتنشینیها از دست داده بود که موقعیتهای مسلم گلزنی را یکی پس از دیگری هدر میداد و اینگونه نشان داد که شاید تنها در صورت حضور ثابت در ترکیب اصلی، بازیکن مؤثری است و نمیتوان روی او بهعنوان یک ذخیره طلایی حساب باز کرد.
این روند فرصتسوزی، که رگههایی از آن در دوران مربیگری خوان گاریدو و با از دست دادن موقعیتهای گلزنی متعدد در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا دیده شده بود، تا همین مسابقه آخر فصل مقابل هوادار ادامه پیدا کرد.
در نهایت، عیسی آلکثیر در شرایطی از جمع سرخپوشان جدا شد که هواداران پرسپولیس هرگز گلهای حساس او در دربیها را از یاد نخواهند برد؛ هرچند، فراموش کردن آخرین تصاویر حضور او با پیراهن پرسپولیس و فرصتهای طلایی از دست رفته نیز بهآسانی ممکن نخواهد بود. او در آخرین رویارویی با خبرنگاران و دوربینها، در حالی که باز هم چند موقعیت خوب گلزنی را از دست داده بود، بهجای یادآوری روزهای شیرین گذشته و قدردانی از هوادارانی که همواره پشتیبانش بودند، با طرح مسائل حاشیهای و وعده افشاگری در یک برنامه تلویزیونی پربیننده، وداعی تلخ و بحثبرانگیز با پرسپولیسیها داشت.