به گزارش مشرق، سعید آین مربی دروازهبانهای پیشین مس رفسنجان درباره اتفاقاتی که باعث جدایی او از این تیم شد، اظهار کرد: تنها دلیلی که من تا امروز مصاحبه نکردم موقعیت و شرایط حساس آن زمان مس بود، همینطور احترام به همه کسانی که برای تیم زحمت میکشیدند. من دوست نداشتم به واسطه ذهن بسته کسی تیم را وارد حاشیه کنم! من از تیم داماش گیلان بعد از نیمفصل اول و در هفته هفدهم به مس رفسنجان اضافه شدم و در همان روزهای اول متوجه وضعیت متفاوت و همکاری با دروازهبان این تیم شدم و هر چه میگذشت کار سختتر میشد، اما با این وجود مربی و فرد بیتجربهای نبودم و 16، 17 سال سابقه کار در لیگهای دسته دوم و دسته اول در تیمهای مختلف داشتم، اما باید بگویم که حضور چند ماههام در مس رفسنجان، جزو سختترین روزهای کاری من در این سالها محسوب میشود.
وی ادامه داد: پس از قطع همکاری مسعود شجاعی و آمدن سیروس پورموسوی در کادر فنی مس رفسنجان، من پیشنهاد حضور در کادر فنی مس را قبول کردم و امیدوار بودم که در کنار کادر فنی جدید به تیم مس کمک کنم، اما غافل از اینکه نمیدانستم چه شرایطی در انتظار من قرار دارد. من همیشه در کارم سعی کردم اصولم را رعایت کنم و همواره دنبال این بودم که در هر تیمی که فعالیت میکنم، کیفیت و عملکرد شاگردانم را به بالاترین سطح برسانم. این موضوع را از مربیانی مانند فرشاد پیوس، حمید درخشان و خیلی از افرادی که با آنها سابقه همکاری دارم، جویا شوید و بپرسید که چگونه کار کردم.
«در مس رفسنجان شرایط از همان روز اول متفاوت از تیمهای دیگر بود.»، آین با بیان این جمله یادآور شد: حرفهای من را مربیان گذشته تیم که سابقه فعالیت در مس دارند، میتوانند تأیید کنند. حامد لک در مس رفسنجان برای خودش امپراطوری درست کرده بود و حرف فقط حرف او بود، حتی کسی مانند سیروس پورموسوی هم مقابل وی چارهای جز سکوت نداشت.
وی در پاسخ به این سؤال که «چه موضوعی باعث شد که بگویید فضای مس متفاوت با تیمهای سابقتان بود؟»، گفت: وظیفه یک مربی دروازهبانها این است که در تمرینات نقاط ضعف گلرها را برطرف و تمریناتی را طراحی کند که در شرایط مسابقه به آنها کمک کند، مثل تمام دروازهبانهایی که به فوتبال ایران معرفی کردم از جمله محمدرضا اخباری، احمد گوهری، محمد خلیفه، محمدرضا دیناروند و ... که با ذهنی باز تمام نکات فنی را گوش میکردند و جزو گلرهای برتر فوتبال ایران شدند. یکی از نقاط ضعف بزرگ حامد لک این بود که روی ضربات تیر یک ایراد داشت و ما این موضوع را بارها در تمرینات به او میگفتیم، اما او زیربار نمیرفت و قبول نداشت. این مشکل در بازیهای بعدی ما باز هم دیده میشد، ولی آقای دروازهبان آن را قبول نمیکرد یا اینکه او در تمرینات همیشه به ما میگفت که «شوتی بزنید که من بگیرم!» معنی حرف او این بود که ما ضرباتمان را جایی بزنیم که وی بدون زحمت بگیرد و نخواهد شیرجه بزند. این موضوع همیشه باعث میشد که ما با هم بحث داشته باشیم.
مربی پیشین دروازهبانان مس رفسنجان خاطرنشان کرد: مطمئن باشید که اگر شرایط حساس مس رفسنجان نبود من با او اینگونه برخورد نمیکرد و اجازه دخالت در کارم را به وی نمیدادم. لک در کار مدیرعامل، مربی خارجی تیم (مارکو) و حتی سرپرست تیم هم دخالت میکرد. برای مثال باید بگویم که در بازی با ملوان که مدیرعامل تیم خبر از پاداش 100 میلیونی برد و 30 میلیونی مساوی مقابل ملوان داد، اعتراض کرد. از بُعد فنی هم بخواهیم نظر بدهیم، من به جرأت میگویم که حامد لک پرنوسانترین دروازهبان لیگ برتر است. ما در بازی با شمس آذر و ملوان شش گل خوردیم که میتوانم بگویم او روی چهار گل مقصر اصلی بود، آنهم موضوعی که دقیقاً در تمریناتمان به لک تذکر داده و گفته بودیم در جاگیری اشتباه روی ارسال از کنارهها مشکل دارد. ما با توجه به نفراتی که داشتیم و دروازهبانهای جوانی که در تیم حضور داشتند و همینطور موقعیت حساس مس در پایین جدول، نمیتوانستیم ریسک کنیم و لک هم از موقعیت خود در تیم خیالش راحت بود.
آین در واکنش به این موضوع که لک در تمرینات با او برخورد مناسبی نداشت و خواستار اضافه شدن دوست صمیمیاش بهعنوان تمریندهنده دروازهبانها بود، یادآور شد: باید این نکته را یادآور شوم که قبل از حضور من هم دوست لک در تیم بود ولی توسط سرپرست تیم اخراج شده بود و بعد از آمدن من هم لک دوباره فشار آورد که دوستش برگردد. در یکی از تمرینات من دچار مصدومیتی شدم، هرچند با تلاش پزشکان تیم توانستم بالای سر تیم باشم و خللی در کارم ایجاد نشد. با این حال برای اینکه مس لطمه نخورد رضایت دادم که او دوست نزدیکش را که قبل از من اخراج شده بود، مجدداً به تیم بیاورد چون نمیخواستم در پایان لیگ شرایطی پیش بیاید که بگویند خدای نا کرده من مسبب سقوط تیم بودهام. از وقتی دوست لک به تیم اضافه شد، مشکلات ما بیشتر شد و آنها تمریناتی را که من طراحی میکردم، به گونهای دیگر انجام میدادند و همین موضوع باعث تشدید اختلافات ما شد، این شرایط در حالی رقم میخورد که پورموسوی هم هیچ واکنشی نشان نمیداد تا هر روز رفتارهای نابهجای لک در تمرینات تکرار شود.
وی در پایان گفت: من میتوانستم با لک برخورد کنم و بهعنوان مربی دروازهبانهای تیم هم این اختیار را داشتم، اما شأن و شخصیتم اجازه نمیداد که مانند او رفتار کنم. در نهایت پس از بازی با ملوان که روز دهم فروردین انجام شد، با توجه به اینکه دوست حامد لک به دلیل نداشتن مدرک مربیگری نمیتوانست روی نیمکت بنشیند، در کنار مدیرعامل و همکاران او از روی سکوها بازی را نگاه میکرد، طبیعتاً حرفهای رد و بدل شده آنها را شنیده بود و با توجه به باخت 3 بر صفر ما مقابل ملوان، طبیعی بود که مومنی از نتیجه ناراحت باشد و انتقاد کند. پس از آن دوست لک صحبتهای مومنی را به بازیکنان و کادر فنی منتقل کرد و باعث بروز اختلافاتی شد که منجر به استعفای چند روزه پورموسوی هم شد. البته سرمربی تیم پس ازچند روز به تیم برگشت و نامه مرخصی را به من داد که در تیم حضور نداشته باشم و همین نامه زمینهساز پایان همکاری من با مس شد.