موسسه مطالعه و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در نشستی که اخیرا برگزار کرد، نقش جوامع محلی را بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در مدیریت منابع آبی کشور معرفی کرد که تلاشهای جوامع محلی در دو روستای جنوب استان فارس را به عنوان الگویی مدیریتی برای سیاستگذاران حوزه منابع آبی مطرح کردند. «کمجان»، یک تالاب بینالمللی فراموششده پس از ۲۶ سال دوباره احیا شد و «پاقلات» را که تا بیابان شدن فاصلهای نداشت با استفاده از مدیریت منابع آب در جهت «بیابانزدایی» و حفاظت از گونههای حیات وحش، به روستایی سبز تبدیل کرد.
دانش دیگر منحصر به سازمانهای رسمی و دولتی نیست و تنها در دانشگاهها اعتبار نمییابند، زیرا در سالهای اخیر مردم عادی نیز دارای دانش، تجربه و ابتکاراتی شدهاند که نمیتوان آن را از کتابها فراگرفت، بلکه یادگیری دیگر یک امر عمومی است که حتی میتواند از یک اجتماع محلی برخیزد و به کل جامعه و کشور تسری یابد، مانند آنچه در رابطه با مدیریت منابع آبی در دو روستای «کمجان» و «پاقلات» رخ داد که جوامع محلی تنها با تکیه بر ظرفیتهای بومی خود، اقدام به احیای تالابهایی کاملا خشکیده و در نتیجه بازگشت مجدد تنوع گیاهی و جانوری و ایجاد یک زیستگاه جدید کردند.
همانطور که حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در همایش «نقش جوامع محلی در مدیریت منابع آب کشور» گفت: «اجتماع محلی یا همان community یک بحث جدی در جامعهشناسی است، چرا که افراد ابتدا در جماعتها یا همان اجتماع محلی زندگی میکردند تا اینکه سر و کله شهرهای مدرن پیدا شد.
شهرهایی که باعث دور شدن افراد از یکدیگر شدند، زیرا شهرهای مدرن مبتنی بر کار و تخصص بنا شدهاند و افراد، شبانهروز در حال رفت و آمد هستند و دیگر از شکل محله و اجتماع محلی خارج شدهاند.» اما شهرهای مدرن تبعاتی نیز برای اجتماع محلی به همراه داشت. از جمله این تبعات را میتوان در کودکان و سالمندان دید که کودکان در شهرهای مدرن سهم چندانی ندارند و وضعیت سالمندان نامشخص است. در واقع، در شهرهای مدرن آن حوزه زندگی که مبتنی بر روابط صمیمانه، دوستانه و پیوندهای آشناست، قربانی میشود. بنابراین، در سالهای اخیر، بر اساس حرکتها و اقداماتی، «بازگشت به اجتماع محلی» در حال وقوع است. بازگشت به اجتماع محلی در بسیاری از شهرهای مهم دنیا اتفاق افتاده و بسیاری از سیاستگذاران شهری در حال بازنگری کالبد و زیست شهری خودشان هستند تا دوباره اجتماع محلی را احیا کنند. بنیانگذار این طرح را شاید بتوان «جین جیکوبز» دانست که منتقد معماری و شهرهای آمریکایی و طرفدار بازگشت اجتماع محلی به شهرها بوده است.
همانطور که ایمانیجاجرمی تاکید کرد، یکی از خصلتهای اصلی جماعت احساس تعلق یا هویت است که این در شهرهای مدرن چندان وجود ندارد. برای تبدیل شدن یک جماعت از وضعیت بالقوه به وضعیت پویا، اجتماع محلی باید بتواند از ظرفیتهای بالقوه خود بهره بگیرد و آن را به منصه ظهور برساند. این اتفاق تنها با ایجاد و توسعه زیرساخت اجتماعی در جهت امکان ایجاد رابطه، دوستی و پیوند شکل میگیرد. نمونه بارز آن را میتوان در احیای دو تالاب و زیستبوم مهم کشور در استان فارس دانست که جوامع محلی با استفاده از ظرفیتهای خود در مدیریت منابع آبی کشور پیشگام شدهاند.
سیروس زارع، دبیر تشکل احیاگران تالاب بینالمللی کمجان در این همایش به نقش جوامع محلی در احیای تالاب کمجان پرداخت که چگونه یک اجتماع محلی میتواند به الگویی در مدیریت منابع آبی کشور تبدیل شود که حتی فراتر از ارگانها و نهادهای رسمی و دولتی آب را به چرخه طبیعت بازگردانند. در دهه ۷۰ که بیشه یا همان تالاب بینالمللی کمجان به دلیل ریزگردها کاملا خشکید و حیات را نهتنها از گونههای گیاهی و جانوری، حتی از ساکنانش گرفت، به همت چند تن از جوامع محلی روستا، پس از ۱۰ سال، آببندی بر روی زهکشی ایجاد کردند و این اولین گام برای نجات تالابی شد که ۲۶ سال خشکیده بود و به یک بیابان نمکزار تبدیل شده بود.
آب شوری که به بیشه بازگشت منجر به رویش گیاهانی شورپسند همچون سالیکورنیا شد و پس از آن گونههای دیگر یکی پس از دیگری روییدند. در این اتفاق دولت نهتنها به حمایت از جامعه محلی برنخاست بلکه علیه آنها بهدلیل ایجاد آببند در زهکشی شکایت کردند و این اتفاق، شروع گامهای بزرگتری در جهت احیای تالابی شد که بهدلیل زیباییهای منحصر بهفرد خود و وجود تنوع گونههای گیاهی و جانوری در سال ۱۹۷۳ در کنوانسیون تالابهای جهانی رامسر ثبت جهانی شده بود. اما این تالاب در طی زمان بهدلیل زهکشیهایی که در سالهای دهه ۶۰ برای تسهیل کشاورزی صورت گرفته بود، خشکید که مردمان بومی آن را «بیشه» مینامیدند. و همین امر منجر به مطالعه، جمعآوری اسناد، مطالعه و آموزش به مردم بومی در جهت حفظ محیطزیست و چگونگی حفاظت از منابع آبی و بازگشت دوباره تالاب شد.
استفاده از ظرفیت مدارس، امامان جمعه، سازمان محیطزیست، تشکلهای مردمنهاد و استفاده از تمام ظرفیتهای مردم بومی باعث شد، مدیریت منابع آبی در یک روستا به الگویی برای دیگر روستاها بدل شود و حالا حتی در روستاهایی در جنوب خراسان نیز از شیوه و عملکرد جامعه محلی کمجان در جهت احیای تالابها و چشمههای خشکیده بهره میگیرند. پس از احیای تالاب تنوع زیستی دوباره به کمجان بازگشت و اکنون ۱۳۵ گونه پرنده شناسایی شده که هر گونه جمعیتش به ۲۰هزار میرسد. علاوه بر این سه گونه ماهی نیز، مجدد به تالاب بازگشتند و دیگر، گونههای گیاهی محدود به گیاهان شورپسند نیست. تجربه کمجان نشان میدهد، همانطور که زارعی گفت «اگر یک قدم برای طبیعت بردارید، طبیعت صدها قدم برای بازسازی خود برخواهد داشت.»
همچنین در روستایی دیگر در استان فارس به نام پاقلات نیز شاهد بازگشت سرچشمهها، محیطزیست و بازگشت مردم بومی به روستاهای خود بودهایم که علی نصیری، مدیرعامل انجمن سبزگستران پاقلات به کمک جوامع محلی این روستا توانستند آن را به الگویی برای تمام کشور تبدیل کنند. نصیری بر اقدامات جامعه محلی پاقلات برای خروج از خشکسالی و کمآبی و تجریه مدیریت منابع آبی این روستا تاکید کرده است. در گذشته، روستای پاقلات نیز مانند کمجان کاملا رها شده و بسیاری از گونههای حیوانی و گیاهی خود را بهدلیل نبود آب کافی از دست داده بود. خشکسالی که منجر به آتشسوزی و از بین رفتن درختها شده بود، باعث مهاجرت روستاییان شد و در نتیجه، اندک مردم محلی باقیمانده به دنبال راهکاری در جهت بازگشت حیات دوباره به پاقلات برآمدند و با ایجاد انجمنی، به صورت خودجوش اقدام به «بیابانزدایی» پاقلات و پس از آن احیای تالاب و سرچشمهها و سبز شدن دوباره این روستا کردند.
در پاقلات، جوامع محلی از سال ۱۳۸۲ فعالیت خود را در راستای حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی با تمرکز بر آب آغاز کردند و برای جلوگیری از فرسایش خاک و تقویت سفرههای آب زیرزمینی به سراغ کنترل سیلاب رفتند. با توجه به تخریب وسیعی که در منطقه رخ داده بود، چرای حیوانات در حوزه ۳۸۰۰ هکتاری تالاب را ممنوع کردند تا پوشش گیاهی و زیستگاه گیاهان و جانوران دوباره بازگردد. این اتفاق از طریق کلاسهای آموزشی جوامع محلی و فعالیتهای محیطزیستی توسط آنان و حمایت گروههای مردمنهاد اتفاق افتاد. اکنون در این روستا، دیگر خبری از آبیاری به روشهای سنتی در کشاورزی نیست و به روشهای مدرن آبیاری روی آرودهاند و حتی در مواردی با تغییر الگوی کشت همراه بوده است. همچنین با ایجاد حفرههایی، محلی برای ذخیره آب ایجاد کردند. در صورت بارش نرمال، این آبخوانها میتوانند در طول ۱۰ ساعت ۱۰هزار مترمکعب آب وارد سفرههای زیرزمینی کنند.
این اتفاق بیش از هر چیزی نشاتگرفته از خودباوری و اعتماد جامعه محلی است که به عنوان موتور محرک احیای تالاب عمل کردند. محلیهایی که خود پای کار آمدند و آب را به لبهای خشکیده کمجان و پاقلات رساندند، آنهم در شرایطی که متولیان اصلی مدیریت منابع آب که خود عاملی در جهت خشکیدن تالاب و رودخانه کر بودند، به عنوان یک مانع بزرگ برای احیای تالاب عمل کردند.
برگزاری کارگاه آموزشی، همایشهای مربوط به محیطزیست و احیای تالابها، بهرهگیری از دانشآموزان در جهت ترویج و آگاهی رساندن به خانوادهها و ایجاد اشتغال در جوامع محلی و ارتقای معیشت آنها، نقش مهمی در احیای تالاب و ایجاد زیستگاه جدید و توسعه این منطقه و مدیریت منابع آبی در این روستاها داشته است. احیای تالاب بینالمللی کمجان و روستای پاقلات نشان داد که با اعتماد به جوامع محلی حتی بدون استفاده از منابع دولتی، میتوان منابع آبی را که کاملا از بین رفتهاند مدیریت کرد و دوباره به چرخه طبیعی بازگرداند.