گسترش نیوز: در سالهای اخیر، قطعی برق به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ایرانیان تبدیل شده است. این قطعیها که در بخش خانگی به طور متوسط ۲ ساعت در روز است، تأثیرات گستردهای بر جنبههای مختلف زندگی و اقتصاد کشور گذاشته است. کارشناسان پیشبینی کردهاند که در تابستان، این مدت ممکن است به ۶ یا حتی ۲۴ ساعت افزایش یابد. اما در بخش صنایع، وضعیت به مراتب وخیمتر است. قطعی های مکرر و طولانی مدت برق باعث تعطیلی یا نیمه تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی شده و نه تنها تولید را مختل کرده، بلکه زندگی هزاران کارگر را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
بخش صنایع ایران، که شامل صنایعی مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی است، به شدت به تأمین مداوم برق وابسته است. قطعی برق باعث توقف خطوط تولید، خسارت به تجهیزات و افزایش هزینهها میشود. به عنوان مثال، در صنعت فولاد، قطع برق میتواند منجر به جامد شدن فولاد مذاب در کورهها شود که خسارت های جدی به تجهیزات وارد میکند. در صنعت سیمان نیز، اختلال در فرآیند تولید بر کیفیت محصول اثر میگذارد. بر اساس گزارشهای اتاق بازرگانی ایران، این قطعیها در سال گذشته میلیاردها دلار زیان مالی به بخش صنایع وارد کرده است. بنگاههای کوچک و متوسط که توان مالی کمتری برای مقابله با این مشکلات دارند، اغلب مجبور به تعطیلی موقت یا دائم شدهاند.
مهمترین و دردناکترین تأثیر این قطعیها بر کارگران است. با توقف یا کاهش تولید، بسیاری از شرکتها کارگران خود را به مرخصی اجباری میفرستند یا ساعات کاری آنها را کاهش میدهند. این امر به معنای کاهش درآمد یا حتی از دست دادن کامل آن است که برای خانوادههایی که به این درآمدها وابستهاند، فاجعهبار است. به عنوان مثال، یک کارگر کارخانه گفته است: «قبلاً هفتهای شش روز کار میکردم، اما حالا اگر سه روز کار کنم، شانس آوردهام. حقوقم حتی اجاره خانه را پوشش نمیدهد.» این کاهش درآمد، کارگران را در شرایط سخت مالی قرار داده و توانایی آنها برای تأمین نیازهای اولیه مانند غذا و مسکن را به خطر انداخته است.
علاوه بر مشکلات مالی، قطعی برق تأثیرات روانی عمیقی نیز بر کارگران دارد. عدم اطمینان از زمان کار و نگرانی از آینده شغلی، استرس و اضطراب را افزایش میدهد. بسیاری از کارگران احساس ناامیدی و سرخوردگی میکنند، که میتواند به مشکلات اجتماعی مانند تنشهای خانوادگی منجر شود.
یکی از چالشهای بزرگ کارگران در این شرایط، نبود حمایت کافی است. اتحادیههای کارگری در ایران قدرت چندانی برای دفاع از حقوق کارگران ندارند و نظام حمایت اجتماعی نیز بسیار محدود است. در نتیجه، کارگرانی که به مرخصی اجباری فرستاده میشوند، اغلب هیچ کمک مالی از دولت دریافت نمیکنند و باید به پساندازهای خود متکی باشند که معمولاً به سرعت تمام میشود. یافتن شغل جایگزین نیز به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی دشوار است. این وضعیت، کارگران را در برابر بحرانها بسیار آسیبپذیر کرده است.
اگر این بحران ادامه یابد، پیامدهای آن برای کارگران و بخش صنایع وخیمتر خواهد شد. شرکتها ممکن است به دلیل ناتوانی در ادامه فعالیت، تعطیل شوند یا به کشورهای دیگر با تأمین برق پایدار منتقل شوند. این امر به بیکاری گسترده و کاهش فرصتهای شغلی منجر میشود. همچنین، برخی کارگران ممکن است برای یافتن کار به خارج از کشور مهاجرت کنند، که به فرار مغزها و تضعیف نیروی کار داخلی دامن میزند. از سوی دیگر، کاهش تولید صنعتی میتواند زنجیره تأمین را مختل کند و قیمت کالاها را افزایش دهد، که فشار بیشتری بر جامعه وارد میکند.
برای کاهش تأثیرات این بحران بر کارگران، اقدامات کوتاهمدت و بلندمدت ضروری است. در کوتاهمدت، دولت میتواند با ارائه کمکهای مالی یا یارانه به کارگران آسیبدیده، فشار اقتصادی را کاهش دهد. همچنین، مدیریت بهتر توزیع برق میتواند از قطعیهای غیرضروری جلوگیری کند. در بلندمدت، سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی و نوسازی شبکه برق میتواند پایداری تأمین انرژی را تضمین کند. این اقدامات نیازمند اراده سیاسی و همکاری بین بخش های دولتی و خصوصی است.
قطعی برق در ایران فراتر از یک مشکل فنی، یک بحران انسانی است که زندگی هزاران کارگر و خانوادههای آنها را تحت تأثیر قرار داده است. کارگران بخش صنایع، که ستون فقرات اقتصاد کشور هستند، در نتیجه این قطعیها با بیکاری، کاهش درآمد و فشارهای روانی مواجه شدهاند. بدون اقدام فوری و مؤثر، این وضعیت میتواند به بیثباتی اقتصادی و اجتماعی منجر شود. دولت و نهادهای مربوطه باید با استفاده از منابع موجود و برنامهریزی دقیق، راهحلهایی پایدار برای حمایت از کارگران و احیای بخش صنایع ارائه دهند.