به گزارش مشرق، یوسف پزشکیان مطلبی با عنوان چهار مرحله مواجهه با مشکلات؛ یافتن مقصر در کجای کار است منتشر کرد:
اول شناخت مشکل: باید ببینیم اصلا مشکل را درست شناختهایم یا نه؟ بعد مطمئن شویم که علل به وجود آمدن مشکل را میدانیم. سپس اصلیترین علل را از میان عوامل شناسایی شده پیدا کنیم.
تازه میرسیم به مرحله تشخیص راه حل: چه راهحلهایی برای حل این مشکل (برطرف کردن علت ریشهای) وجود دارد؟ آیا راهحلها خودشان باعث نمیشوند مشکل دیگری ظهور کند (عوارض جانبی ندارند)؟
آیا با اجرای این راه حل مشکل برای همیشه حل میشود یا پس از مدتی دوباره سر و کلهاش پیدا میشود؟ آیا توان اجرایی موجود در کشور برای پیاده کردن این روش جوابگو است؟ یعنی آیا نیروهای کارشناسی ما میتوانند این کار را انجام بدهند؟
برنامه اجرایی: با پاسخ به سوالاتی شبیه سوالهای فوق یکی از راهحلها انتخاب میشود. با رسیدن به راهحل، حتی نیمی از راه را هم نرفتهایم. باید یک برنامه اجرایی داشته باشیم. مراحل اجرای نقشه مشخص شود، مسئولیتها معلوم شود. آموزشهای لازم داده شود. تدارکات و لجستیک پیشبینی شود. زمانبندی صورت گیرد و ذینفعان توجیه شوند. معمولا لازم است ذینفعان در هر چهار مرحله مشارکت داده شوند، تا بعدا در اجرا بیشترین همکاری شکل بگیرد.
اجرا: مرحله اجرا از همه سختتر است. جزئیات در اجرا مهم است. بعضی از جزئیات اگر رعایت نشود باعث شکست طرح میشود. حوادث پیشبینی نشده همیشه وجود دارند. مهارت مجریان خیلی مهم است. مثل مهارت راننده که برای یک سفر سالم و ایمن ضروری است. عوامل دیگری هم در موفقیت طرح وجود دارند: مثل توجه به رعایت نظم و زمانبندی؛ عوامل انگیزشی و شاید از مهمترین کارها نظارت و رصد فرایند اجرای نقشه و ارسال بازخورد مناسب برای تصحیح خطاها است.
پس مقصر کجا رفت؟
مقصر یعنی کسی که تعمدا با نیت سوء در مسیر حل مسئله سنگاندازی کردهاست.
ما توجه نداریم که معمولا علت عدم موفقیت وجود مقصر نیست. دهها علت وجود دارد. مثلا خود مشکل درست شناسایی نشده است. راهحل ارائه شده قابل اجرا نیست. مهارت کافی در مجموعه بدنه اجرایی وجود ندارد و ... اما راحتترین راه برای فرار از فکر کردن و مسئولیتپذیری تلاش برای یافتن مقصر است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.