فاطمه صالحی: گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» میزبان اولین نشست از سلسله نشستهای «دنتک» با موضوع اقتصاد دیجیتال و سیاستگذاری در حوزه محتوا بود. این رویداد تخصصی که با هدف بررسی چالشها و فرصتهای پیشروی «اقتصاد محتوای دیجیتال» برگزار شد، شاهد حضور کارشناسان برجسته و مدیران ارشد دولتی و بخشخصوصی بود. در سلسله نشستهای «دنتک» که قرار است به میزبانی گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» در ۱۲حوزه مختلف اقتصاد دیجیتال برگزار شود، هر ماه یکی از مسائل مهم این حوزه مورد بررسی قرار میگیرد. در نشست افتتاحیه، مباحث حیاتی از جمله نقش زبان فارسی در هوش مصنوعی، چالشهای پیچیده تنظیمگری، ظرفیتهای ناشناخته اقتصاد محتوا و تحولات بنیادین در ساختار قدرت در جهان موردتحلیل عمیق قرارگرفت. این نشست نشاندهنده تلاش جدی مجموعه «دنیایاقتصاد» برای ایجاد پل ارتباطی میان رسانههای نوین، اقتصاد دیجیتال و مباحث کلان اقتصادی کشور است.
علیرضا بختیاری، مدیرمسوول مجموعه رسانهای «دنیایاقتصاد» در سخنان افتتاحیه سلسله نشستهای «دنتک» بر ضرورت همراهی رسانهها با مسائل روز تاکید و بیان کرد: رسانه باید با مسائل روز کاملا همراه باشد و موضوعاتی که نسلهای جوان با آنها در ارتباط هستند را پوشش دهد، زیرا یکی از وظایف اصلی رسانه همپایی با موضوعات روز است.
بختیاری توضیح داد؛ این سلسله جلسات بههمت همکاران گروه رسانهای اقتصاد برگزار میشود و وظیفه اصلی آن پرداختن به مسائل اقتصاد دیجیتال است. وی افزود: هدف ما دعوت از استارتآپها و شرکتهایی است که تازهتاسیس شدهاند و در حوزههای فناوری و اقتصاد دیجیتال فعالیت میکنند تا با طرح موضوعاتی که توسط شتابدهندهها مطرح شدهاست، بتوانیم طیف وسیعی از مباحث اقتصاد دیجیتال را که در کشور شاهد رشد و توسعه آن هستیم، بررسی کنیم.
مدیرمسوول «دنیایاقتصاد» سه گروه مخاطب اصلی این برنامهها را مشابه مخاطبان روزنامه دانست و افزود: گروه نخست فعالان اقتصادی هستند که امیدواریم با پیشرفت در این مسیر، سهم حوزه اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی کشور افزایشیافته و سرعت رشد آن بیشتر شود. گروه دوم دانشجویان، پژوهشگران و اقتصاددانان هستند که نقش تحلیلی و پژوهشی مهمی دارند، اما مهمترین گروه مخاطب ما، سیاستگذاران هستند.
بختیاری با تاکید بر اهمیت سیاستگذاری کارآمد بیان کرد: هدف این سلسله نشست جهتدهی به سیاستگذار است که سیاستگذاری درستی انجام دهد. اگر یک تصمیم نادرست در حوزه کلان اقتصادی گرفته شود، قطعا تمام کسبوکارهای کشور را تحتتاثیر قرار میدهد. کافی است یک استنباط غلط یا یک سیاستگذاری نادرست صورت گیرد تا شاهد تاثیرات مخربی باشیم، کما اینکه تاکنون نیز با آن مواجه بودهایم، بنابراین یکی از گروههای مخاطب اصلی ما سیاستگذاران اقتصادی هستند تا بتوانیم دغدغهها و نگرانیهای اهالی کسبوکار، بهویژه در حوزه اقتصاد دیجیتال را به آنها منتقل کنیم. گاهی اوقات درک درستی در حوزه سیاستگذاری از این کسبوکارها وجود ندارد و شناخت لازم برای سیاستگذاری علمی و مبتنی بر واقعیت فراهم نیست.
بختیاری در پایان ابراز امیدواری کرد؛ این سلسله جلسات مقدمهای باشد تا فعالان این حوزه در کنار یکدیگر حرکت کنند و به یکدیگر کمک کنند تا سیاستگذار را در مسیر درست سیاستگذاری برای توسعه کشور هدایت کنند.
در ادامه این نشست احسان چیتساز، معاون وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با ارائه تحلیلی جامع به اهمیت استراتژیک اقتصاد محتوا در اقتصاد دیجیتال پرداخت. وی با اشاره به تحولات شگرف دههاخیر گفت: در ابتدای این دهه، تعداد زیادی از افراد جوان با استعدادهای بالا، بدون داشتن چیزی جز خلاقیت بهعنوان دارایی، اینترنت ضعیف و گوشی تلفنهمراه ساده، شروع به تولید محتوا کردند و امروز بهرغم نداشتن ناشر، اسپانسر مالی یا سرمایه اولیه، تاثیر اجتماعی قدرتمندتری از رسانهها کسب کردهاند.چیتساز آمارهای تکاندهندهای از اقتصاد جهانی ارائه داده و بیان کرد: در اقتصاد عظیم چین، ۴۵درصد کل اقتصاد کشور از اقتصاد دیجیتال تشکیل میشود که از این میزان عظیم، بالغبر ۳۰درصد آن صرفا اقتصاد محتوا است. این آمار نشاندهنده اهمیت فوقالعاده محتوا در اقتصاد مدرن و ضرورت توجه جدی به این حوزه است. وی تاکید کرد؛ اقتصاد محتوا در شرایط حاضر عمدتا در دستان تولیدکنندگان محتوا و تعداد معدودی شرکت بزرگ متمرکز شده و الگوریتمها هستند که تصمیم میگیرند چه محتوایی دیده شود، چه چیزی دفن شود و درآمدها چگونه توزیع شود. معاون وزیر ارتباطات با اشاره به تجربیات اخیر کشور در زمینه محدودیتهای پلتفرمها، بر این نکته تاکید کرد که سیاستگذاران معمولا بیشتر از آنکه بهدنبال توانمندسازی و رشد این صنعت باشند، بیشتر دنبال کنترل و محدودسازی هستند و گفت: به سیاستگذاری نیاز داریم که بتواند از تنوع فرهنگی حمایت کند، از سرکوب محتوا جلوگیری کند و از حقوق پدیدآورندگان محتوا دفاع کند، نه آنکه آنها را در باتلاق حقوقی پیچیده درگیر کند.
چیتساز در ادامه به یکی از مهمترین سیاستهای در دست اجرای وزارت ارتباطات اشارهکرد؛ سیاستهای تسهیم درآمدی که بهزودی تمام تولیدکنندگان محتوا از محتوایی که توسط پلتفرمها تولید و منتشر میشود، به نسبت ترافیک ایجادشده و درآمد حاصله، سهم عادلانهای دریافت خواهند کرد. این سیاست امیدبخش میتواند زیستبوم تولید محتوا را از طریق منابع پایدار تحریک کند و به رشد پایدار و ایجاد ارزشافزوده بیشتر در این حوزه منجر شود.
سیدمحمد زهیر غرضی، استاد رسانه و مدیر مرکز نوآوری و شتابدهندههای «دنیایاقتصاد» به یکی از حیاتیترین و در عینحال نادیده گرفتهشدهترین چالشهای آینده پرداخت. به گفته او، تهدید جدی علیه بقای زبان فارسی در عصر هوشمصنوعی و مدلهای زبانی بزر گ وجود دارد. وی ابتدا چارچوب کلی کارهای مجموعه «دنیایاقتصاد» را تشریح و اعلام کرد؛ بر اساس استانداردهای جهانی، ۱۶حوزه اقتصاد دیجیتال تعریفشده که از این میان ۱۲حوزه با فرهنگ، اقتصاد و سطح فناوری ایران قابلدسترس و سازگار است.
به بیان او، این ۱۲حوزه عبارتنداز: تجارت الکترونیکی، اقتصاد پلتفرمی، فناوری بلاکچین، هوشمصنوعی و کلاندادهها، اینترنت اشیا و رایانش ابری، امنیت سایبری و حریم خصوصی، واقعیتمجازی و افزوده، آموزش الکترونیک و یادگیری دیجیتال، سلامت دیجیتال و فناوریهای پزشکی، حملونقل هوشمند و شهرهای آینده، اشتغال دیجیتال و آینده کار و تحول دیجیتال در صنایع سنتی مثل کشاورزی و تولید.
او بیان کرد: رسانهها و ابزارهای دیگر صرفا برای اطلاعرسانی استفاده نمیشوند، بلکه مدلهای زبانی بزرگ مثل ChatGPT، Claude و سایر سیستمهای هوشمصنوعی نقش داوری، قدرت تاثیرگذاری و توصیه نیز دارند. مشکل اساسی اینجاست که سهم زبان فارسی در آموزش این مدلهای تاثیرگذار بسیار ناچیز و نامناسب است.
غرضی مشکلات عمیق محتوای فارسی موجود را محتوای پراکنده، غیرساختارمند و دارای نویزهای بسیار زیاد دانست و گفت: شبکههای اجتماعی معمولا از زبان محاورهای و غیررسمی استفاده میکنند، ترجمههای ماشینی کیفیت پایین و گاه نادرستی دارند و متنها عمدتا عامهپسند بوده و دقت زبانی و علمی کمی دارند. نتیجه فاجعهبار این وضعیت این است که مدلهای زبانی نسخه جعلی، کمعمق و بیروحی از زبان فارسی شکل دادهاند که فاقد غنای واژگانی و عمق فرهنگی لازم است.
به عقیده او برای مقابله با این بحران فرهنگی و زبانی، ایجاد نهاد ملی فناوری زبان با همکاری بنیاد سعدی و کشورهای فارسیزبان مثل تاجیکستان، تشکیل بانک اطلاعات ملی زبان فارسی با گردآوری و پالایش متون رسمی، علمی و ادبی، توسعه مدلهای زبانی بومی فارسی، آموزش سواد الگوریتمی به روزنامهنگاران، دانشآموزان و فعالان رسانه و حضور فعال در پروژههای بینالمللی توسعه زبان میتواند کمککننده باشد.
غلامحسین محمدی، معاون وزیر و رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور، بیان کرد: ایران در حوزه اقتصاد دیجیتال با یک بدبنیانی ساختاری جدی روبهرو است که باعث میشود تصمیمسازیها و سیاستگذاریها عموما نتیجهبخش نباشند. این مشکل منحصر به حوزه اقتصاد دیجیتال نیست، بلکه در موضوعات متنوع دیگری در کشور نیز وجود دارد.
محمدی دو دلیل کلیدی و بنیادین این بدبنیانی را تشریحکرده و گفت: دلیل اول نبود سیاستگذاری دولایه مشخص و منسجم است؛ یعنی ایران تلفیقی پیچیده، چندوجهی و گاه متناقض از نظام پارلمانی و ریاستی دارد که این ترکیب، نیروهای مخالف و متضاد تولید میکنند. تنها زمانیکه نظام منافع بین این بازیگران مختلف شکل بگیرد، سیاست یا مقررهای به نتیجه میرسد و در غیراینصورت، کشور با این مشکل مواجه خواهد بود. دلیل دوم پیچیدگیهای مداوم و فزاینده بینالمللی است که دائما به حوزه اقتصاد دیجیتال وارد میشود. برخلاف حوزههایی مثل شهرسازی که عمدتا شهرداری، وزارت کشور و دولت در آن تصمیم میگیرند، محیط سیاستگذاری برای اقتصاد دیجیتال یک محیط بسیار چندلایه و پیچیده است که علاوهبر دولت، پلتفرمهای بینالمللی، پلتفرمهای داخلی، ناشران محتوا و حتی تکتک آحاد جامعه نقش موثری در آن ایفا میکنند.
محمدی با ارائه مثالی گفت: پلتفرمهای اجاره خودرو و تاکسی در حالحاضر باید به حداقل ۵بخش مختلف در دولت پاسخگو باشند که این پنج بخش عبارتند از: نهادهای نظارتی قوهقضائیه و پلیس، وزارت ارتباطات از جنبه استفاده از منابع اقتصاد دیجیتال، تنظیمگران ملی در حوزه حملونقل شامل وزارت کشور، وزارت راه و شهرداریها، کارفرمایان، اصناف و شرکتهای حملونقل سنتی و در نهایت نظام تجارت و صنعت کشور برای قیمتگذاری و رعایت حقوق مصرفکنندگان. این پیچیدگی نهادی منجر به فرسایش کسب وکارها، ازبینرفتن مزیتهای نسبی کشور و فرسایش خود نهادها میشود.به بیان او، در حوزه محتوا نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. برای محتوای تلویزیونی، صدا و سیما و وزارت ارشاد تنظیمگر هستند، برای محتوای فرهنگی نهادهای متعدد دیگری مسوولیت دارند و زمانیکه محتوا شکل و فرم تجاری به خود میگیرد، علاوهبر قواعد تنظیمگری فرهنگی، قواعد تنظیمگری تجاری نیز وارد میشود. این پیچیدگی چندگانه، اقتصاد محتوای دیجیتال را به یکی از حساسترین موضوعات نسبت به تنظیمگری تبدیلکرده که با تنظیمگری حداقلی میتواند نابود شود و با تنظیمگری حداکثری میتواند کل کشور را از نظر تولید ناخالص داخلی متاثر کند.
فرشید گلزاده، مدیرعامل مادیران، به تغییرات بنیادین و انقلابی در ساختار قدرت در جهان و نقش دولتها در عصر دیجیتال پرداخت. وی صراحتا بیان کرد: ایران به یک تعادل ناکارآمد رسیده که در آن نهاد دولت افت شدید در قدرت حل مسائل داشته و از طرف دیگر، قدرت واقعی و تاثیرگذاری بهتدریج در دست سازمانها و شرکتهای بزرگ تکنولوژیمحور قرار گرفتهاست.
گلزاده با اشاره به تحولات جهانی اخیر، خصوصا انتخابات آمریکا، توضیح داد: دیگر دولتها کارآمدی سنتی خود را ندارند، بلکه سازمانها و شرکتهای بزرگ تکنولوژی هستند که اراده اصلی را شکل میدهند و نمایندگان سیاسی صرفا چهره ظاهری این قدرت محسوب میشوند. این تغییر پارادایم بهمعنای انتقال قدرت از نهادهای سنتی حکومتی به سازمانهای فناوریمحور است.
به عقیده این فعال حوزه دیجیتال، با گسترش اقتصاد دیجیتال، بسیاری از موضوعات دموکراتیزه شدهاند؛ یعنی نوآوری از انحصار بخشهای خاص خارجشده و در سطح جامعه پخششده، تولید محتوا دموکراتیزه شده و دیگر سازمانهای نظارتی و سیاستگذاری نمیتوانند با ابزارهای سنتی اراده خود را بر آنچه در متن جامعه اتفاق میافتد، تحمیل کنند. این تحول پارادایمی اساسا ماهیت قدرت و نحوه اعمال آن را تغییر دادهاست.
گلزاده معتقد است؛ امید به نهاد دولت نه برای حل همه مسائل، بلکه برای حل مسائل کلیدی و چالشبرانگیز کشور وجود دارد. از طرف دیگر، موج عظیم تکنولوژی که در حال آمدن است، هر اراده مقاومتکنندهای که جلوی آن بایستد را از پای درخواهد آورد و هزینههای سنگینی بر کشور تحمیل خواهد کرد، بنابراین راهحل منطقی و علمی، واگذاری ماموریتهای مناسب دولت به بخشخصوصی توانمند است. همانطور که در کشورهای پیشرفته و حتی چین با ویژگیهای سیاسی خاص خود این اتفاقافتاده است. او افزود: متاسفانه دولت ایران یا نهاد سیاستگذاری هنوز آمادگی لازم برای واگذاری مسوولیتها به بخشخصوصی را ندارد تا مسائل به شکل موثر حل شوند و این امر هزینهها و زمان زیادی را هدر میدهد. در نهایت، آنچه که باید اتفاق بیفتد اجتنابناپذیر است، اما با تاخیر و هزینههای اضافی محقق خواهدشد.
محمد صراف، عضو هیاتمدیره انجمن VOD و بنیانگذار فیلمنت، با بهرهگیری از تجربههای عملی و زیسته خود در صنعت محتوای دیجیتال، تصویری واقعبینانه و بدون تعارف از چالشهای حقیقی این حوزه ارائه داد. وی که فیلمنت را در سال۱۳۹۳ بهعنوان اولین سرویس VOD ایران راهاندازی کرد، از تجربه مستقیم برخورد با بوروکراسی و چالشهای قانونی در ابتدای کار سخن گفت و اشاره کرد؛ ساختار مدیریتی کشور بهگونهای پیچیده و قفلشده که حتی مدیرانی که قصد انجام کار مثبتی دارند نیز قادر به اجرای آن نیستند. این پیچیدگی منجر به شکلگیری ساترا شد که خود بهنوعی رقیب برای همان صنفی شد که قرار بود از آن حمایت کند. او بیان کرد: در کرهجنوبی سهم صنعت محتوا از تولید ناخالص داخلی از 2.2درصد در سال۲۰۱۸ به ۱۳درصد در حالحاضر رسیدهاست. در ایران نیز صنعت محتوای دیجیتال از فروش ۶۰میلیاردتومانی سینما در سال۱۳۹۳ به گردش مالی ۱۰هزار میلیاردتومانی در سال رسیده و اشتغالزایی قابلتوجهی ایجاد کردهاست.
صراف با اشاره به تجربه اخیر خود در ترکیه که در مدت کوتاهی امکان راهاندازی کسبوکار برای او فراهم شد، نتیجهگیری کرد که مشکل اصلی، این است که؛ اقتصاد دیجیتال نیاز به ساختار و مدل فکری متفاوتی دارد که متاسفانه در کشور وجود ندارد و استارتآپها باید خودشان مسیر خود را بازکنند.
سبحان فروغی، مدیرعامل تپسل، با نگاهی به آینده و تکیه بر تجربیات عملی در صنعت تبلیغات دیجیتال، تاکید کرد؛ جهان در آستانه یک انقلاب جدی و بیسابقه قرار دارد. او با اشاره به تغییراتی که هوشمصنوعی در حال ایجاد است، گفت: ما اساسا وارد مرحلهای شدهایم که تعریف سنتی محتوا نه فقط در حوزه فیلم و سریال، بلکه در تمام ابعاد تولید محتوا در حال تغییر بنیادین است. فروغی تجربه عملی خود را در استفاده از هوشمصنوعی برای تولید محتوا بیان کرد و گفت: امروزه با استخدام تنها دو نفر میتوان پروسه تولید محتوای شبکههای اجتماعی را کاملا اتوماتیک کرد و حتی بدون نیاز به این دو نفر نیز میتوان پایپلاینی طراحی کرد که تولید محتوا بهصورت کاملا خودکار انجام شود. این امکانات نشاندهنده عمق تحولاتی است که هوشمصنوعی در صنعت محتوا ایجاد کردهاست. به عقیده این فعال، ما شاهد شروع یک انقلاب جدی هستیم که احتمالا در دهههای آینده از آن بهعنوان نقطهعطفی یاد خواهدشد. این تحول نهتنها فرصت بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است و کسانی که نتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند، قطعا عقب خواهند ماند.
در پایان، اولین نشست از سلسله رویدادهای «دنتک» تصویری جامع از وضعیت اقتصاد محتوای دیجیتال در ایران ارائه داد که هم امیدبخش و هم نگرانکننده است. این نشست نشانداد که کشور با پارادوکس عجیبی مواجه است. از یکسو ظرفیتها و استعدادهای بینظیری در تولید محتوا وجود دارد که توانسته صنعت را از ۶۰میلیاردتومان به ۱۰هزارمیلیاردتومان برساند، اما از سوی دیگر ساختارهای تنظیمگری پیچیده و متناقض مانع رشد بهینه این صنعت شدهاند. امید است سلسله نشستهای «دنتک» در ماههای آینده بتواند نقشهراهی عملی برای عبور از این چالشها و بهرهبرداری از فرصتها ترسیم کند.